احمد حمزه - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bitty: ریزه ریزه

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sailboarding: موج سواری با بادبان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transpired: برملا شده فاش شده معلوم شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mental drive: محرک ذهنی

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

single mindedness: تک اندیشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

single mindedness: تمرکز فکر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muzziness: گیجی، گرفتگی ، منگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

harasing: به ساوه آوردن، ازردن، خسته کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

open fields: فضای وسیع، میدانهای گسترده، محدوده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

open fields: فضای وسیع، میدانهای گسترده، محدوده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

upright official: مقام درستکار، صاحب منصب درست کردار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

directing vessel: رگ راهنمایی رگ جهت نمایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shell covered: سخت پوست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

matryx: داربست زمینه چهارچوب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rectified: اصلاح کردن جبران کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

perceptively: زیرکانه هوشمندانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perceptively: زیرکانه هوشمندانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intricate web: شبکه در هم تنیده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enquiring: کنکاش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bouts: تناوب ها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bouts: تناوب ها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emitting: ساطع کردن منتشر کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

equalizing: تعدیل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this aside: این بکنار صرفنظر از این سوای این

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bitty: ریزه ریزه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slowed down: کاهنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arranging: نظم و ترتیب دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bottled up: سرپوش گذاشته شده فرو خورده شده ( ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bottled up: سرپوش گذاشته شده فرو خورده شده ( ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

curling up: خود را جمع کردن در هنگام خوابیدن پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baked food: غذاهای بریان شده غذاهای برشته شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dairy foods: غذاهای لبنی لبنیات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

draught: جریان باد نسیم بار و وزنه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

curled up: در خود جمع شدن ( در حالت خوابیده )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

curled up: در خود جمع شدن ( در حالت خوابیده )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

restless dream: خواب اشفته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

involute: در هم پیچیده شدن نابود شدن

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های احمد حمزه