افشین خسروترازک - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capisce: فهمیدی؟

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get this: اینو داشته باش

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

precaution: جوانب احتیاط

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay off: بیخیال شو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get ahead of oneself: زیاده روی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

violent: پرخاشگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no offense: توهین نباشه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pull the trigger: پا پیش گذاشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

haircut: مدل مو

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

laying: تخم گذاشتن

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

looked up: گشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

looked up: گشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gift store: کادو فروشی، فروشگاه کادو، فروشگاه ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fiction writer: رمان نویس، داستان نویس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

woodside: کنار جنگل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wedding crasher: مهمان ناخوانده عروسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no offense: توهین نباشه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breaking up: به هم زدن رابطه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

haircut: مدل مو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cool it: بسه! تمومش کن! آروم باش!

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

threw away: دور انداختن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sesame oil: روغن کنجد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

front door: در ورودی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

verbal agreement: توافق شفاهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chook: مرغ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bandstand: آلاچیق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brilliant: نابغه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

expert: حرفه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hang of something: قلق چیزی رو به دست آوردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

going out of business sale: فروش کالاها با قیمت های کاهش یافته ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

going out of business sale: فروش کالاها با قیمت های کاهش یافته ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

STD: بیماری های مقاربتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

STD: بیماری های مقاربتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rainy season: فصل بار ان، فصل بارندگی، روزهای بار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wrap up: جمع بندی مثلا جمع بندی یه بحث

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

i won't have it: اجازه نمیدم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i won't have it: اجازه نمیدم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turns out: ظاهرا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get this: اینو داشته باش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clear up: شفاف سازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

precaution: جوانب احتیاط

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undescribable: غیرقابل توصیف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get yourself together: خودت رو جمع کن، خودت رو جمع و جور ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cafegymatorium: سالن مدرسه، سالن اجتماعات مدرسه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

big screen: سینما

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cold coffee: قهوه سرد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eulogy: سخنرانی مجلس ختم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

military camp: اردوگاه نظامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oyster sauce: سس صدف

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heavy vehicle: ماشین سنگین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plum syrup: شربت آلو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how nice of you: تو چقدر خوبی. تو چقدر مهربونی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glare down: درخشش یا تابش شدید روی کسی یا چیزی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unpainted: بدون رنگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bad natured: بد اخلاق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shut it: ساکت شو خفه شو دهنت ر و ببند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grape jam: مربای انگور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muddy water: آب گل آلود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

throw off: حواس پرت شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pass down: دست به دست کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

early riser: کسی که خواب سبکی داره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's work: دست به کار بشیم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

same page: اتفاق نظر داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unprincipled: غیر اصولی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unprincipled: غیر اصولی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

frag out: پرتاب نارنجک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in for a treat: خوش گذشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whistle dixie: خیال پردازی و امید بیهوده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chompers: دندون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rolling blackout: قطعی برق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

im on it: روش کار میکنم ردیفش میکنم حلش میکنم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intolerant: حساسیت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

word travels fast: خبرها زود پخش میشن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sisterhood: انجمن خواهری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hidden side: جنبه پنهان خود واقعی

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های افشین خسروترازک