نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bargain hunter: شکارچی اجناس مقرون به صرفه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bargain hunter: شکارچی اجناس مقرون به صرفه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pick up a bargain: خرید مقرون به صرفه داشتن جنس ارزان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pick up a bargain: خرید مقرون به صرفه داشتن جنس ارزان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
snap up a bargain: خرید مقرون به صرفه داشتن جنس ارزان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
snap up a bargain: خرید مقرون به صرفه داشتن جنس ارزان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leisure facilities: امکانات تفریحی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
leisure facilities: امکانات تفریحی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a blast: معرکه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a blast: معرکه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
harmless fun: تفریح بی ضرر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come into fashion: مد شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be half the fun: نیمی از لذت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
climbing: کوه نوردی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take up: کلاس برداشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
surf the net: بی هدف در اینترنت گشت و گذار کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
surf the net: بی هدف در اینترنت گشت و گذار کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
news blackout: تحریم خبر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
misrepresent: تحریف کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
misrepresent: تحریف کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
approachable: صمیمی ، خودمانی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
approachable: صمیمی ، خودمانی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
undergraduated: کارشناسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sandwich course: کارآموزی ، طرح کاد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sandwich course: کارآموزی ، طرح کاد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
compulsory: Compulsory course درس اجباری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
compulsory: Compulsory course درس اجباری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
hone: hone a skill تسلط پیدا کردن بر یک م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
remade: ورژن جدید فیلم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
remade: ورژن جدید فیلم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stunt man: بدل کار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stunt man: بدل کار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dubbed: [سینما] دوبله شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dubbed: [سینما] دوبله شده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reception party: مهمانی رسمی ، پاگشا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gatecrash: بدون دعوت به مهمانی رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gatecrash: بدون دعوت به مهمانی رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leading off: منشعب می شود
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leading off: منشعب می شود
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
terms: شرایط ، ضوابط
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
refreshment: پذیرایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unceremoniously: ساده ، بی تشریفات ، بی تعارف ، بی ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unceremoniously: ساده ، بی تشریفات ، بی تعارف ، بی ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stick with: پیگیری کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
natural born: بالفطره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
natural born: بالفطره
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
band score: امتیاز کلی، نمره کلی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
band score: امتیاز کلی، نمره کلی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tagalong: آویزان دیگران شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mess around: وقت گذرونی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lift out: تمیز کردن، از بین بردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lift out: تمیز کردن، از بین بردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come with: شامل بودن، دارا بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give a ride: سوار کردن و رساندن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no wonder: تعجب نداره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
think of: مدنظر داشتن، در فکرِ چیزی یا انجام ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
finish with: دیگر به چیزی نیاز نداشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
finish with: دیگر به چیزی نیاز نداشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
voice mail: پیام صوتی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
voice mail: پیام صوتی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
now that: Since, because
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
now that: Since, because
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
conservative: ساده پوش، لباس راحت پوشیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
out of shape: بد هیکل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
crammed: چپانده، مچاله
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
crammed: چپانده، مچاله
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ton: a lot a ton of people means a lot o ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
coat of paint: اندود رنگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mean things: چیزهای ناخوشایند
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
go down: از جایی به جایی دیگر رفتن ( در جهت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
big talker: پر حرف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
roaring twenties: سالهای پر هیاهو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roaring twenties: سالهای پر هیاهو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sing along: همراه آهنگ خواندن، همنوایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rewind: به عقب برگرداندن فیلم یا نوار کاست ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
send out: send out for s. th از رستوران غذا س ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pickup: با ماشین دنبال کسی رفتن با ماشین بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go off: خارج شدن از مسیر منحرف شدن از مسیر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
white water: قسمت خروشان رود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whitewater rafting: قایق سواری در امواج خروشان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
whitewater rafting: قایق سواری در امواج خروشان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
skin bag: مَشک، خیک
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get across: گذر کردن، عبور کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knack: ذوق
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a knack for languages: ذوق زبان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
illumination: جلوه حق
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stutterer: کُند زبان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مشهد مرغاب: این محل قبل از داریوش بزرگ، پایتخت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hearty: کامل Hearty breakfast : صبحانه کام ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
voracious appetite: خوش اشتها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
light eater: کم خوراک
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sit an exam: take an exam
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw somebody under the bus: به کسی خیانت کردن و او را مسئول اشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have a situation: به مشکل برخوردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
striking appearance: ظاهر جذاب، ناخوداگاه جذب ظاهرش می ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
striking appearance: ظاهر جذاب، ناخوداگاه جذب ظاهرش می ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chubby cheek: با لپ های تپل و آویزون
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hearty breakfast: صبحانه کامل، صبحانه مفصل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hearty breakfast: صبحانه کامل، صبحانه مفصل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feel under the weather: Feel sick
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
strong flavor: مزه تند
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take advantage of: :take advantage of something استفاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the order: به ترتیب، به ترتیبی که
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parking slot: جای پارک برای خودرو parking slot مح ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
٢