پیشنهادهای عباس اسماعیلزاده (١٠٩)
٢٩١
٤ سال پیش
٣٧
مقدوریت: توانانی، قدرت capability possibility
٤ سال پیش
١٥
بناگه، به طور ناگهان spontaneous reaction واکنش بناگه
٤ سال پیش
٢
به طور ناگهانی؛ ناگهان؛ ناسنجیده
٤ سال پیش
١
1. پیش از آغاز؛ پیش از، قبل از 2. استقبال از آمدن کسی یا چیزی. مثال: به پیشوازی نوروز، به پیشوازی مسافر
٥ سال پیش
١
آوازه انداز ـ آنکه به دروغ آوازه بیندازد
٥ سال پیش
٠
آوازه آوازهء نادرست، آوازه ی به دروغ
٥ سال پیش
٦
آوازه اندازی، به دروغ آوازه اندازی ـ آوازه انداختن نادرست
٥ سال پیش
٢
مؤقتی، گذرا ؛عبوری؛ ترانزیت transit transit refugee camp خانهء مؤقتی
٥ سال پیش
٠
للو ـ لالایی. للو گفتن ـ لالایی خواندن ناز پرور مهر گستر مادر من سر من فدای خاک کف پایت للو گفته به بالینم نشستی چو نالیدم ز درد من نخفتی