a.r - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suited: adj. Wearing a suit; Fitting or app ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a pain: مزاحم :also, a pain in the ass/neck ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come down to: بستگی داشتن به رسیدن به to be depen ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mood swing: an oscillation between periods of f ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compliment on: :compliment sb on sth to say sth ni ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shut off: مسدود کردن/شدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contrary to: in opposition to sth regardless of ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sickness: a defective or unsound condition او ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

urban myth: a story about an unusual event whic ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

encroach: take over gradually without being n ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

throw away: to get rid of something as useless; ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in line with: according to in agreement or accord ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hard time: a difficult experience a period of ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

landscape: the appearance of an area; what an ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

take along: همراه بردن to bring someone or some ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gut instinct: an intuition or feeling, as opposed ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at one time: formerly in the past simultaneousl ...

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

take into account: مدنظر قرار دادن think about conside ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

juggle: to keep ( more than two activities, ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

motorbike: a small usually lightweight motorcy ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uptake: پذیرش نرخ پذیرش the act of acceptin ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

break up: رابطه ای را بهم زدن to end a relati ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

millennial: adj. of or relating to the generati ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

motorbike: a small usually lightweight motorcy ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

millennium: a period of 1000 years ( the perio ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

take for granted: قدر چیزی را ندانستن کوچک شمردن فرض ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make up mind: :make up ( one's ) mind to make a f ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fix: to make or become firm, stable, or ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

occasion: . a special or important time, even ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

but then: on the other hand but after more ca ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i suppose: : ( I suppose/ guess/ expect/ suspe ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

but then: on the other hand but after more ca ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

out of the blue: happening suddenly and unexpectedly ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

even now: :even now/ then in spite of what ha ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adjust to: عادت کردن به وفق پیدا کردن با to ge ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

even then: :even now/ then in spite of what ha ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take advantage of: ( make good use of the opportunitie ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

but then again: :but ) then/ there again ) from an ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take precedence over: take priority over

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

but then again: :but ) then/ there again ) from an ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

straight: adv. without stopping; continuously

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

then again: :but ) then/ there again ) from an ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

before you know it: quickly or suddenly almost immediat ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

then again: :but ) then/ there again ) from an ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take credit for: ستایش شدن برای to allow people to b ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

but there again: :but ) then/ there again ) from an ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

settle: to discontinue moving and come to r ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

even so: in spite of that; in spite of somet ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give up: to abandon some task, goal or what ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

even so: in spite of that; in spite of somet ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outgoing: sociable and responsive to others; ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back in the day: at a time in the past that is remem ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

turn out: to happen to end up to result

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peer: a person who has equal standing wit ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take exception to: مخالف کردن با، اعتراض کردن، آزرده ش ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

having said that: used to say that something is true ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take place: to happen; occur

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

somewhat: adv. to some extent or degree; rath ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take issue with: مخالف کردن با بحث کردن درباره چیزی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pinata: a decorated container filled with c ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

attend: to be present at to go regularly to ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pinata: a decorated container filled with c ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep it up: used to tell somebody to continue d ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reading: adj. given to reading n. the act or ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cool: slang ) great; terrific; fantastic ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by then: by that time; by the time that

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bizarre: خیلی عجیب و غریب/ غیر عادی very str ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disappear off the face of the earth: :disappear off the face of the eart ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slightly: to a small degree or extent; somewh ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disappear off the face of the earth: :disappear off the face of the eart ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep going: continue uninterrupted to continue ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off the face of the earth: completely gone vanished without a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

break open: open with force to suddenly and cle ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off the face of the earth: completely gone vanished without a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

look back: : ( look back ( on/ at sb or sth to ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

curiously: in a manner differing from the usua ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

with respect to: with reference to; in relation to; ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talk: n. a speech or lecture; ( often tal ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

day to day: daily regularly occurring occurring ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the light of: : ( in ( the ) light of ( something ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nocturnal: most active at night of, relating t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sustainable: adj. capable of being continued wit ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extreme: n. an extreme condition; the greate ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cope with: to endure sth, usually sth unpleasa ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

possibilities: a future prospect or potential pote ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

like that: without hesitating in that way or m ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

like that: without hesitating in that way or m ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be very much: :be very much sth used for emphasiz ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be very much: :be very much sth used for emphasiz ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get away from it all: to escape one's everyday life and p ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nocturnal: most active at night of, relating t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

encroach: take over gradually without being n ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as for: with regard to; on the topic of; re ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barren: lacking vegetation, especially usef ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barren: lacking vegetation, especially usef ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

usgs: United States Geological Survey

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

usgs: United States Geological Survey

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gut: adj. basic or essential; based on i ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gut instinct: an intuition or feeling, as opposed ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have no idea: inf. to not know something

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have no idea: inf. to not know something

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go through: to endure something to experience s ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all over again: again from the beginning

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

short staffed: adj. having fewer staff members tha ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

early adopter: one of the first people or organiza ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

early adopter: one of the first people or organiza ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

late adopter: someone who is slow to start using ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cutting edge: ( adj. technologically - advanced ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the market: available for buying openly availab ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tryout: to test or use sth experimentally t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mainstream: considered ordinary or normal and a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at this point: at the present moment; right now; c ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

must have: adj. essential n. something that is ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

instrumental in: :instrumental in doing sth playing ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

generation z: members of the generation of people ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

generation z: members of the generation of people ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

net savvy: having the next level or next sever ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

net savvy: having the next level or next sever ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digital native: inf. a person who has been familiar ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

digital native: inf. a person who has been familiar ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in need: : ( in need ( of something of someo ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in need: : ( in need ( of something of someo ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

approach: an access the method used in dealin ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

millennium: a period of 1000 years ( the perio ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stat: statistic - usually used in plural

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stat: statistic - usually used in plural

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the states: functioning as singular or plural ) ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rat race: inf. a fierce competition for succe ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ripe old age: :ripe ( old ) age sometimes used hu ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the ripe old age of: :at/to a/the ripe old age of at/to ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

generally speaking: in general

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

generally speaking: in general

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rise to: برآورده کردن to increase one's effo ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overstay welcome: :overstay ( one's ) welcome to rema ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in return: as an exchange ( for something ) ; ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in return: as an exchange ( for something ) ; ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compliment on: :compliment sb on sth to say sth ni ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i suppose: : ( I suppose/ guess/ expect/ suspe ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

take along: همراه بردن to bring someone or some ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business gift: a gift given to another on behalf o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

potted: contained in a pot

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sickness: a defective or unsound condition او ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sickness: a defective or unsound condition او ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

safe: reasonably accurate

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

owed: not yet paid

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the next step: go on to the next stage

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the next step: go on to the next stage

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

take steps: begin a course of action adopt a pa ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take steps: begin a course of action adopt a pa ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

think ahead: to consider or think about the futu ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

some: adv. approximately; about در حدود

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overwhelming: extreme great overpowering in effec ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

freshman: a student in the first - year class ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take: to get into one's hands, control, o ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take refuge in: پناه بردن/دادن to hide in sth to se ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take refuge in: پناه بردن/دادن to hide in sth to se ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adjust to: عادت کردن به وفق پیدا کردن با to ge ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

side: a point of view; an aspect

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

take advantage of: ( make good use of the opportunitie ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extracurricular: outside the regular program of cour ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

curricular: of or relating to an academic cours ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

curricular: of or relating to an academic cours ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take up: to begin sth . to begin doing, play ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be worth it: be worth the time, money, effort, r ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

precedence over: greater importance than sb or sth e ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take care of: :take care of yourself/sb/sth . mak ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be up to: : ( be up to ( one to be one's choi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be up to: : ( be up to ( one to be one's choi ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

struggle with: مبارزه/ تلاش/ تقلا کردن to fight o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

struggle with: مبارزه/ تلاش/ تقلا کردن to fight o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the initiative: : ( take the initiative ( to do sth ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

take charge: assume or begin to have control or ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take charge: assume or begin to have control or ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

take offense: : ( take offense ( at feel resentme ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take offense: : ( take offense ( at feel resentme ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take personally: to interpret a remark as if it were ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take note of: notice and think about or remember ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

off course: literally, in the wrong direction o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off course: literally, in the wrong direction o ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

before you know it: quickly or suddenly almost immediat ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take stock: : ( take stock ( of sb/sth review ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take credit for: ستایش شدن برای to allow people to b ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

couch: a sofa a piece of upholstered furni ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outlook: a point of view an attitude . a per ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do best: :do ( one's ) best/ level best/ dam ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do best: :do ( one's ) best/ level best/ dam ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do your best: :do ( one's ) best/ level best/ dam ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burn out: to become exhausted, esp. as a resu ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there is no such thing: that does not exist - sometimes fol ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no such thing: nothing like that, nothing of the k ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the blame for: : ( take the blame ( for doing sth ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the blame for: : ( take the blame ( for doing sth ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take action: to act to do something

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take exception to: مخالف کردن با، اعتراض کردن، آزرده ش ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take issue with: مخالف کردن با بحث کردن درباره چیزی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take account: be fully aware of realize fully

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick on: to treat someone badly or unfairly, ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zero tolerance policy: any policy that allows no exception

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zero tolerance policy: any policy that allows no exception

١١ ماه پیش

مدال‌های a.r