
عباس کریمی دخت
دیکشنری
٢٧١
٠
امتیاز در دیکشنری
٤,٣٣٦
رتبه در دیکشنری
٧٢٨
لایک
٤٦٠
دیسلایک
١٣٢
پیشنهادهای برتر
١ سال پیش
١٥
عروج ، orooj ، به معراج رفتن ، پرواز روح ، پرواز در ملکوت، برون فکنی غیر ارادی که به فیض روح القدس انجام شود ، پیامبران عروج دارند ، و اولیا دارند، م ...
١ سال پیش
١٣
الوات ، alvaat لات ، در گویش شهربابکی به جوانی گفته میشه که از هیچ چیز پرهیز ندارد وترسی هم از کسی ندارد، ولگرد ولا ابال با درجاتی از هنجار شکنی اجت ...
١ سال پیش
١١
بیگ beyg بیگ معادل خان است ، این لقب به بزرگ منطقه از طرف حکومت در زمان های گذشته اعطا می شده ، مانند محمد رضا بیگ که بزرگ ه منطقه ی کهتنو عباس آباد ...
١ سال پیش
١٠
مزاد mezad فزونی یافتن رشد کردن، به نمایش گذاشتن، هر که او حسنش نهاد اندر مزادmezad ، صد قضای بد به سویش رو نهاد nehad
١ سال پیش
٣
نعشه ، na e sheh ریشه لغت از عیش است ، به معنی فردی که بر اثر مصرف مواد مخدر به حال خوشی وارد شده ، وبه اصطلاح لول ه ، متضاد آن خمار است که فرد با نر ...
ترجمههای برتر
ترجمهای موجود نیست.
سوالهای برتر
پاسخی موجود نیست.
پاسخهای برتر
پاسخی موجود نیست.