پیشنهادهای Mahan Narimani (١١)
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
: تبرئه کردن، روسفید کردن، برطرف کردن، ادا کردن، از عهده برامدن، انجام وظیفه کردن، پرداختن و تصفیه کردن، ادای نمودن، برائت کردن
صحبت کردن
وابسته به زیست شناسی، زیست شناختی، وابسته به گیاهان و جانداران، وابسته به نهاد هرچیز جاندار
زیست شناسی، علم الحیات، زندگی حیوانی وگیاهی هرناحیه
خویدسخالکس ارد ( به هلندی: Goidschalxoord ) یک منطقهٔ مسکونی در هلند است که در بینن ماس واقع شده است.
خویدزار. [ خویدْ / خیدْ ] ( اِ مرکب ) کشت زار. گندم و جوزار نارسیده و سبز : شنیدم که روزی هرمز پدر خسرو بر یکی خویدزار جو بگذشت خوید را آب داده بودند ...
معنی ( بی سر و پا، بی عرضه، بی هویت، بیکار، علاف، ) یا برای پست شمردن کسی خطاب میشود اغلب برای جوان ها یا نوجوان های بی کار ولگردی که جلوی دختر ها و ...
let me think:بگزار فکر کنم
معنی کلمه ی causin میشود: دختر عمو/دختر دایی/دختر خاله/دختر عمه /پسر عمو/پسر دایی/پسر خاله/پسر عمه
به معنی سلام است. که در Finglish به کار میرود