تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

: تبرئه کردن، روسفید کردن، برطرف کردن، ادا کردن، از عهده برامدن، انجام وظیفه کردن، پرداختن و تصفیه کردن، ادای نمودن، برائت کردن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

صحبت کردن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وابسته به زیست شناسی، زیست شناختی، وابسته به گیاهان و جانداران، وابسته به نهاد هرچیز جاندار

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زیست شناسی، علم الحیات، زندگی حیوانی وگیاهی هرناحیه

پیشنهاد
٠

خویدسخالکس ارد ( به هلندی: Goidschalxoord ) یک منطقهٔ مسکونی در هلند است که در بینن ماس واقع شده است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خویدزار. [ خویدْ / خیدْ ] ( اِ مرکب ) کشت زار. گندم و جوزار نارسیده و سبز : شنیدم که روزی هرمز پدر خسرو بر یکی خویدزار جو بگذشت خوید را آب داده بودند ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی ( بی سر و پا، بی عرضه، بی هویت، بیکار، علاف، ) یا برای پست شمردن کسی خطاب میشود اغلب برای جوان ها یا نوجوان های بی کار ولگردی که جلوی دختر ها و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

let me think:بگزار فکر کنم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی کلمه ی causin میشود: دختر عمو/دختر دایی/دختر خاله/دختر عمه /پسر عمو/پسر دایی/پسر خاله/پسر عمه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنی سلام است. که در Finglish به کار میرود