پیشنهادهای پیمان بهاری (١٣)
								
									١٠٤
								
							
						
											٤ سال پیش
										
									
											٦
										
									روم نمیشه خجالت میکشم
											٤ سال پیش
										
									
											٢
										
									Out of park
											٤ سال پیش
										
									
											٧
										
									گمشو برو بیرون بعضی وقتا معنی : نگو . نبابا هم میده
											٤ سال پیش
										
									
											١٣
										
									خوش گذروندن
											٤ سال پیش
										
									
											٨
										
									آرزو داشتن
											٤ سال پیش
										
									
											٣
										
									Leave very quickly Run off
											٤ سال پیش
										
									
											٣
										
									ترساننده طوری ک باعث جویدن ناخن بشه
											٤ سال پیش
										
									
											٥
										
									نقش اول
											٤ سال پیش
										
									
											-١
										
									حضار در کنسرت
											٤ سال پیش
										
									
											٥
										
									تکراری شدن کسل کننده شدن
											٤ سال پیش
										
									
											٥
										
									یه چیزی خوردن ( نه یک وعده کامل ) We grabbed a bite to eat ما یکم چیز خوردیم
											٤ سال پیش
										
									
											٧
										
									حریصانه خوردن با ولع قورت دادن
											٤ سال پیش
										
									
											-١
										
									پرسنل ( مفرد )