سعید

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
tolerantly٢٠:٠٥ - ١٤٠٠/٠٤/٢٨توجه کنید که این کلمه قید است. به معانی؛ با بردباری، با شکیبایی، با سازش و مدارا بنابراین صبور، شکیبا و معانی با قلب صفت، غلط است.گزارش
7 | 0
painfully١٧:٠٤ - ١٤٠٠/٠٤/١٩بسیار دیده میشه که دوستان قیدها رو به صورت صفت معنی می کنند و این باعث سردرگم شدن کاربران محترم میشه. معنی به این صورت است؛ به طور دردناک[ناشی از شد ... گزارش
7 | 1
فهرست جمله های ترجمه شده
punish٢٢:١٨ - ١٤٠٠/٠٤/٢٠
• He punished his child for cursing.
او فرزندش را بخاطر ناسزا گفتن تنبیه کرد.2 | 0
accomplishment٢١:٥٩ - ١٤٠٠/٠٤/٢٠
• The accomplishment of our goals could take months.
دستیابی به اهدافمان می تواند ماه ها زمان ببرد2 | 1
retarded١٥:٥٠ - ١٤٠٠/٠٤/٢٠
• The heavy rain retarded our progress.
بارش سنگین باران، پیشرفت ما را به تأخیر انداخت یا کند کرد.0 | 0