اشتهای کسی را تیز کردناشتهای کسی را کور کردناشغال کلهاشغالانساشک تمساح ریختناشک کباب موجب طغیان اتش استاشک کسی در یا توی استینش بودناشک کسی دم مشکش بودناشکش دم مشکش استاشی برای کسی پختن که یک وجب یا چهار انگشت روغن رویش باشداصفهان نصف جهاناعصاب برای کسی نگذاشتناعصاب برای کسی نماندناعصاب کسی خرد یا داغان یا داغون شدناعصاب کسی را خرد یا داغان یا داغون کردناعصاب کسی را خط خطی کردنافاده ها طبق طبق سگ ها به دورش وق و وقافتاب از کدوم طرف در امدهافتاب جا کردنافتاب لب یا سر بامافتابه خرج لحیمافتابه دزدافتابه لب بامافتابه لگن هفت دست شام و نهار هیچیافتضافسار پاره کردنافقی شدناقازادهاقای خودش و نوکر خودشاقبال کسی بلند بودناگر اب در یا به دست داری زمین بگذار واگر اخوند مفت گیر کسی بیاید موش های خانه را هم عقد می کنداگر بار گران بودیم و رفتیماگر به یا توی سر سگ بزنی می ریزداگر بیل زنی یا بیل زن خوبی هستی باغچه ی خودت را بیل بزناگر حالا توی سر کسی بزنی سال دیگر می گوید اخاگر را کاشتند سبز نشداگر سگ توی پاچه ی کسی برود چخش نمی کنداگر قاطر کسی را رم ندهی کسی با تو کاری ندارداگر لب بترکانداگر نخوردیم نان گندم دیدیم دست مردماگر هفت تا دختر کور و کچل داشته باشد به ساعتی شوهر می دهداگر یک من ارزن روی سر کسی بریزند یک دانه اش هم به زمین نمی ریزداگه باباشو ندیده بود ادعای پادشاهی می کرداگه علی ساربونه می دونه شتر و کجا بخوابونهاگه هوسه یکدفعه بسهالاخون والاخونالاغ تورالبالوالدرم بلدرم کردن