دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ مترادف ها و متضادها با حرف ن - صفحه 16
نضارت
نضج
نضرت
نطاق
نطع
نطفه
نطق
نطلبیده
نظارت
نظاره
نظاره گر
نظاره کردن
نظافت
نظافت را رعایت کنید
نظام
نظام نامه
نظام وظیفه
نظامی
نظایر
نظر
نظر او
نظر به اینکه
نظر کردن
نظرا
نظرانداز
نظربند
نظرتنگ
نظرتنگی
نظرخواهی
نظرگاه
نظری
نظریه
نظریه پرداز
نظم
نظم داد
نظمیه
نظیر
نظیف
نعت
نعره
نعش
نعش کش
نعل
نعلین
نعم
نعمت
نعناع
نعوظ
نعومت
نعیم
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21