دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ مترادف ها و متضادها با حرف ر - صفحه 9
رنگ باخته
رنگ پریده
رنگارنگ
رنگرز
رنگرزی
رنگین
رنگین کمان
ره اورد
ره مناظ
رها
رها کردن
رهایش
رهایی
رهبر
رهبری
رهرو
رهزن
رهسپار
رهگذر
رهن
رهنما
رهنمایی
رهنمود
رهوار
رهیدن
رهین
رهینه
رو
روا
روابط
روابطها بستگی
رواج
روادید
رواق
روال
روان
روانبخش
روانه
روانی
روایت
روایت کردن
روایتگر
روایی
روب دشامبر
روبان
روبراه
روبرو
روبند
روبنده
روبوسی
5
6
7
8
9
10
11
12