اسم دختر یونانی با حرف ا
مظهر اندیشه، هنر و دانش، عطا کن ما را، از واژه های قرآنی در سوره بقره، آل عمران و کهف به معنای عطا ...
دختر
عربی، یونانی، فرانسوی
مذهبی و قرآنی النا
روشنایی، نورانی، نور، ( = هلن، هلنا )، هلن و هلنا
دختر
یونانی آنیسا
مانند عشق، مبارز بزرگ، [آن در عرفان عشق و جوهر عشق، یای ( ی ) میانوند، سا ( پسوند شباهت ) ]، به معن ...
دختر، پسر
ترکی، فارسی، اوستایی، یونانی آتوسا
نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی، ( از یونانی Atossa )، ( در اوستایی ) زَبَردست، ( اَعلام ) ) نام چند ...
دختر
یونانی
تاریخی و کهن آرتمیس
نام یکی از الهه های یونانی، نام نخستین زن دریانورد ایرانی، گوینده ی راستی، ( معرب از یونانی )، ( اَ ...
دختر
فارسی، یونانی
تاریخی و کهن اطلس
( در نجوم ) فلک نهم، پارچه ابریشمی گرانبها، پرنیان، نام اقیانوسی بین اروپا و آمریکا، ( معرب از یونا ...
دختر
عربی، یونانی
طبیعت، کهکشانی اقلیما
نام دختر حضرت آدم ( ع )، نام ماده ای که از گداختن برخی از فلزات مانند طلا و نقره به دست آید، ( معرب ...
دختر
عربی، یونانی
مذهبی و قرآنی الماس
سخت ترین ماده ی طبیعی است و کاربردهای تزیینی و صنعتی دارد، ( مجاز ) شمشیر، ( از یونانی )، ( در مواد ...
دختر، پسر
فارسی، یونانی
طبیعت الیا
شحم المرج، گل خطمی صحرایی، ( یونانی )، الیاس، خدای من یهوه است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل و د ...
دختر، پسر
عربی، یونانی، عبری
طبیعت، گل آسیا
بزرگترین قاره، ( اَعلام ) بزرگترین قاره از قاره های پنج گانه جهان
دختر
یونانی
کهکشانی اریسا
معرب ایرسا، گل زنبق زیرشاخه گل سوسن، ( = ایرسا )، ( ایرسا
دختر
عربی، یونانی
طبیعت، گل آبنوس
چوبی سیاهرنگ و سخت و سنگین، ( در گیاهی ) درختی هم خانواده با خرمالو که بیشتر در مناطق گرمسیری آسیا ...
دختر
عبری، یونانی، فارسی
طبیعت ایرسا
آلیسا، رنگین کمان، ( معرب از یونانی iris ) زنبق سفید، سوسن، آیرس، نام بیخ سوسن آسمون گون، به بوته س ...
دختر
یونانی، فارسی
طبیعت آرتیمس
منسوب به آرتمیس، گوینده ی راستی، ( = آرتِمیس ؟ )، ( آرتِمیس
دختر
یونانی آتنایا
آتنا، مظهر اندیشه و هنر و دانش، نام الهه یونانی، دختر زئوس خدای خدایان
دختر
یونانی آتهینا
باهوش و خردمند
دختر
یونانی آرامیس
آرامش، راحتی
دختر
یونانی آرتامیس
آرتمیس، نام یکی از الهه های یونانی، ( = آرتِمیس )
دختر
یونانی آرتیمیس
آرتمیس، در اساطیر یونان، خدای شکار و خواهر دوقلوی آپولون، همچنین نام شیرزنی که فرمانده نیروی دریایی ...
دختر
یونانی الماس خاتون
الماس ( یونانی ) + خاتون ( فارسی ) بانوی مانند الماس
دختر
یونانی، فارسی آماتیس
نوعی کوارتز شفاف به رنگ بنفش یا صورتی، نوعی کوارتز شفاف به رنگ بنفش یا صورتی که در جواهرسازی به کار ...
دختر
یونانی
طبیعت آنوهه
چشمه پاک و زلال
دختر
یونانی اورنینا
ربة النوع فراوانی نعمت
دختر
یونانی اورینا
الهه آسمانها و حامی عشق آسمانی، در اساطیر یونان
دختر
یونانی ایساتیس
مقدس و فرخنده، نام شهر یزد در متون یونانی
دختر، پسر
یونانی اطلسی
منسوب به اطلس، از جنس اطلس، ( اطلس، ی ( پسوند نسبت ) )، م اطلس، ( در گیاهی ) گیاهی است زینتی از تیر ...
دختر
فارسی، یونانی اقاقی
اقاقیا، درختی زینتی که گلهای سفید خوشه ای ومعطر دارد
دختر
یونانی اقاقیا
درختی زینتی که گلهای سفید خوشه ای ومعطر دارد، ( معرب از یونانی ) ( در گیاهی ) درختی است از راسته ی ...
دختر
یونانی
طبیعت، گل الانا
روشنایی
دختر
یونانی آنیا
بی نظیر، عشق مطلق
دختر
ترکی، کردی، فارسی، یونانی انیسون
آنیس، مقاومت و اعتراض
دختر
یونانی ایریس
الهه رنگین کمان
دختر
یونانی ارغنون
نوعی ساز، نام سازی است
دختر
یونانی
هنری آنیس
انیسون، مقاومت و اعتراض
دختر
یونانی اکسیر
کیمیا، جوهری گدازنده که ماهیت اجسام را تغییر می دهد و کامل تر سازد
دختر
عربی، یونانی
تاریخی و کهن ارغون
مخفف ارغنون، نام نوعی ساز
پسر، دختر
یونانی آسنات
دختر یکتا پرست، نام همسر حضرت یوسف و دختر فوتی فارع کاهن شهر آون ( یکی از مناطق مصر ) بود
دختر
یونانی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی اقلیمیا
اقلیما، نام دختر آدم ( ع )
دختر
یونانی
مذهبی و قرآنی الن
نور و روشنایی
دختر
یونانی