اسم پسر طبیعت - صفحه 2

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

مهرمند/m.-mand/

دارای مهر، بامحبت، دوست، ( مهر، مند ( پسوند دارندگی ) )، دارای مِهر


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
آوند/āvand/

حجت، دلیل، برهان، آونگ، ( در قدیم ) ظرف، ( در گیاهی ) لوله ی باریک ساقه گیاهان


پسر

فارسی

طبیعت
بارش/bāreš/

بارش باران، نازل شدن نعمت الهی از آسمان، ( اسم مصدر از باریدن ) عملِ باریدنِ باران، برف و تگرگ، ( ا ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت
جرجیس/jerjis/

گل سیاه، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل، ( عربی )، ( اَعلام ) ) نام پیامبری از بنی اسرائیل که به ا ...


پسر

عربی، یونانی

طبیعت، گل، مذهبی و قرآنی
خورشاد/khoršād/

خورشید، ( به مجاز ) آفتاب


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
توفان/tufān/

جریان هوای بسیار شدید، تندباد، ( به مجاز ) غوغا، هیاهو، ( = طوفان )، جریان هوایی بسیار شدید معمولاَ ...


پسر، دختر

فارسی، آرامی

طبیعت
مهر آزما/m.-āzmā/

ترکیب دو اسم مهر و آزما ( خورشید و آزماینده )، مهر آزمای، آزماینده ی محبت، آن که دوستی و مهر را به ...


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
جیحون/jeyhun/

رود، دریا، آمودریا، رود بزرگ، نام رودی در آسیای میانه، ( عربی )، نام رودخانه ای در آسیای میانه


پسر، دختر

عربی، فارسی

طبیعت
چکاد/čekād/

جلو سر، پیش سر، میان سر، تارک، بالای پیشانی، سرچکاد، سرکوه، بالای کوه، قله، بالای سر، سپر


پسر

فارسی

طبیعت
دیهیم/deyhim/

تاج، کلاهِ زرنشان، نوعی از گل آذین مانند آذین خوشه ای که گل های آن در یک سطح قرار دارد، ( مجاز ) سل ...


پسر

یونانی

طبیعت، گل
سیلاو/silav/

آبشار


پسر

لری

طبیعت
سیحون/seyhun/

از رودهای معروف در شمال ایران قدیم، ( اعلام ) ( = سیردریا ) رودی در قرقیزستان و قزاقستان به طول حدو ...


پسر

فارسی

طبیعت
شارلا/sharla/

آبشار


پسر

ترکی

طبیعت
شاهنگ/šāhang/

ملکه زنبور عسل، ملکه ی زنبور عسل، شاه + انگین ملکه زنبور عسل


دختر، پسر

فارسی

طبیعت
شتاو/shetav/

آبشار


پسر

کردی

طبیعت
مهر/mehr/

خورشید، محبت و دوستی، مهربانی، ماه هفتم سال شمسی، روز شانزدهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، ( در گا ...


پسر، دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهرورز/m.-varz/

بامهر، عطوف، دوستی ورزنده، دوست، با محبت، مهربان، ( در قدیم ) عاشق


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
گیوان/givān/

کیوان، سیاره زحل، ( = کیوان )


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
ماه شاد/m.-šād/

ترکیب دو اسم ماه و شاد ( زیبا و خوشحال )، ( به مجاز ) خوش سیمای شادمان، خوش سیمای خوشحال، مرکب ازما ...


پسر، دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهدیسه/mahdise/

مهدیس، مانند ماه، دختر زیبا، ( مَهدیس، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مَهدیس، منسوب به مهدیس، بانویی ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهر آرتا/m.-ārtā/

ترکیب دو اسم مهر و آرتا ( خورشید و مقدس )، ( مهر = مهربانی و محبت، آرتا = مقدس )، مهربانی و محبت مق ...


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهر سینا/m.-sinā/

ترکیب دو اسم مهر و سینا ( خورشید و سوراخ کننده )، از نام های مرکب، مهر و سینا


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهر آزاد/mehr āzād/

ترکیب دو اسم مهر و آزاد ( خورشید و رها شده )، ( اَعلام ) نام یکی از اجداد رستم، مرکب از مهر ( محبت ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن، طبیعت، کهکشانی
مهرپو/m.-pu/

پوینده ی مهر، جوینده ی مهربانی، ( مِهر = مهربانی، محبت، پو = پوینده، جستجو کننده، جوینده )، آن که ب ...


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهرپویان/m.-puyān/

ترکیب دو اسم مهر و پویان ( خورشید و جوینده )، ( مهر = مهربانی و محبت، پویان = جوینده و جستجو کننده ...


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهرجو/m.-ju/

جوینده ی عاطفه و دوستی، خواهان محبت از سوی دیگران، ( در قدیم )


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهرخو/m.-khu/

دارای خوی و عادت ملازم با محبت و مهربانی، ( به مجاز ) مهربان و با محبت، ( مهر = مهربانی، محبت، خو = ...


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهردار/mehr dār/

دارنده ی مهربانی و محبت، ( به مجاز ) مهربان، ( مهر = مهربانی، محبت، دار )، محبت + دار )، دارنده مهر ...


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهرنام/m.-nām/

مشهور به مهربانی و دارندگی محبت، ( به مجاز ) مهربان و با محبت، ( مهر = محبت، دوستی، مهربانی، نام = ...


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهروند/m.-vand/

منسوب به مهر، دارای مهر و محبت، ( مهر = خورشید، وند ( پسوند شباهت ) )، منسوب به خورشید، خورشیدی


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهرکام/m.-kām/

خواهنده ی مهربانی و محبت، آرزومند محبت، ( مهر = مهربانی، محبت، کام = آنچه خواسته ی دل است، آرزو )


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهرکوش/m.-kuš/

کوشا و ساعی برای مهربانی کردن و مهرورزی، ( مهر = مهربانی، محبت، کوش = کوشش و سعی )


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهرکوشا/m.-kušā/

ترکیب دو اسم مهر و کوشا ( خورشید و تلاشگر )، ( در اوستا )، دیو ملکوش، مَهرک، طبق روایات اوستا طوفان ...


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهرکیش/m.-kiš/

آن که دارای آیین مهرورزی و مهربانی می باشد، ( به مجاز ) مهربان و با محبت، ( مهر = مهربانی، محبت، کی ...


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهریار/mehr yār/

دوست و یار خورشید، دارنده ی مهربانی و محبت، ( به مجاز ) مهربان، ( مهر = مهربانی و محبت، یار ( پسوند ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
هلدیر/heldir/

آبشار، آبشار ( نگارش کردی


پسر

کردی

طبیعت
آلپ/ālp/

شجاع، قهرمان، پهلوان، دلاور، ( فرانسوی ) ( اعلام ) رشته کوه اصلی و مرتفع در جنوب اروپای مرکزی به طو ...


پسر

ترکی

طبیعت
برکان/borkān/

کوه آتش فشان، ( اعلام ) نام روستایی در شهرستان اصفهان و فسا


پسر

فارسی

طبیعت
برکاو/barkav/

دامنه کوه، دامنةکوه ( نگارش کردی


پسر

کردی

طبیعت
تاراز/tārāz/

نام یکی از قله های سلسله کوه های زاگرس، نام روستایی در شهرستان ایذه در استان خوزستان، ( اَعلام ) ) ...


پسر

ترکی، لری، فارسی

طبیعت
ترخان/tarxān/

کسی که شاه به او امتیازات ویژه ای داده، نام نوعی گیاه، ( ترکی ) ( = طرخان ) آن که خان ( پادشاه ) به ...


پسر

ترکی

تاریخی و کهن، طبیعت
تورنگ/turang/

مرغ صحرایی، تذرو، قرقاول، ترنگ، ( = ترنگ )، ← ترنگ، پرنده ای از خانواده ماکیان، خروس صحرایی


دختر، پسر

فارسی

پرنده، طبیعت
چیا/chia/

کوهستان بلند، کوهستان، کوه


دختر، پسر

کردی

طبیعت
حصیل/hasil/

نام گیاهی است


پسر

عربی

طبیعت
راویز/rāviz/

نام یک درخت، ( اَعلام ) نام درختی معروف به اشترخار یا اشترغار، خارشتر


پسر، دختر

فارسی

طبیعت
ژابیز/žābiz/

دارویی گیاهی، نام گیاهی و دارویی گیاهی که به بومادران ( بوی مادران ) معروف است، اشک آتش


دختر، پسر

کردی

طبیعت
سمان/samān/

مخفف آسمان، نام روز بیست و هفتم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، روز بیست و هفتم از هر ماه شمسی، ( مخف ...


پسر، دختر

فارسی

طبیعت
سیحان/seyhān/

با آب روان، نام رودی در جنوب ترکیه، روان شدن آب بر روی زمین، رفتن در زمین جهت عبادت، ( اعلام ) ( = ...


پسر

فارسی

طبیعت
گلباد/gol bād/

دارای بوی گل، از پسران ویسه که از پهلوانان تورانی است، ( اَعلام ) پهلوانی تورانی معاصر پشنگ و منوچه ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن، طبیعت، گل
گلینوش/goli nuš/

سرخی ماندگار، گل گونه ی پایدار، ( مجاز ) زیبارو و لطیف ( همیشه )، ( گلی، نوش = جاوید )، ( گُلی + نو ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت، گل
ماه آذر/m.-āzar/

ترکیب دو اسم ماه و آذر ( زیبا و آتش )، آذر ماه، آذر مه، مرکب از ماه + آذر ( آتش )، از شخصیتهای شاهن ...


دختر، پسر

فارسی، پهلوی، اوستایی

طبیعت، کهکشانی
مشکان/moškān/

منسوب به مشک، خوشبو، ( سنسکریت ـ فارسی ) ( مشک، ان ( پسوند نسبت ) )، ( اَعلام ) نام پدر بونصر ( مشک ...


پسر

فارسی، سانسکریت

طبیعت
مهند/mahnad/

مَه پاره، ( به مجاز ) زیبارو، تکه ای از ماه، اندکی از ماه، به فتح میم و ه و سکون نون و دال، نامی خر ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
وارش/vāreš/

باران، باریدن باران، ( کردی ) ( = وارشت ) بارش


دختر، پسر

کردی، مازندرانی

طبیعت
کسما/kasmā/

نام گیاهی از نوع نخود که در سواحل شام می روید، ( اَعلام ) نام دهی در شهرستان صومعه سرا در استان گیل ...


پسر

فارسی

طبیعت
کوشاد/koshad/

ریشه گیاهی خوشرنگ


پسر

فارسی

طبیعت
کوهرنگ/kohrang/

نام دره و رودخانه ای در زردکوه بختیاری


پسر

فارسی

طبیعت



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر