اسم فارسی با حرف م - صفحه 5

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

میشان/mishan/

نام روستایی در استان کهگیلویه


پسر

فارسی
محمد فرزان/m.-fārzān/

ترکیب دو اسم محمد فرزان ( ستوده و خردمند )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرزان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد فرساد/m.-farsād/

ترکیب دو اسم محمد و فرساد ( ستوده و حکیم )، ( عربی ـ فارسی ) از نام های مرکب، ا محمّد و فرساد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد فرشاد/m.-faršād/

ترکیب دو اسم محمد و فرشاد ( ستوده و شادمان )، از نام های مرکب، محمّد و فرشاد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد فرشید/m.-faršid/

ترکیب دو اسم محمد و فرشید ( ستوده و شکوه خورشید )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرشید


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد فیروز/m.-firuz/

ترکیب دو اسم محمد و فیروز ( ستوده و پیروز )، از نام های مرکب، ا محمّد و فیروز


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد ماکان/m.-makan/

ترکیب دو اسم محمد و ماکان ( ستوده و شجاع )


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد مهر/m.-mehr/

ترکیب دو اسم محمد و مهر ( ستوده و خورشید )، از نام های مرکب، ا محمّد و مهر


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی، کهکشانی
محمد میرزا/m.-mirza/

ترکیب دو اسم محمد و میرزا ( ستوده و شاهزاده )


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد هامان/m.-hāmān/

ترکیب دو اسم محمد و هامان ( ستوده و مشهور )، از نام های مرکب، ا محمّد و هامان


پسر

فارسی، عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
محمد همایون/m.-homāyun/

ترکیب دو اسم محمد و همایون ( ستوده و خجسته )، از نام های مرکب، ا محمّد و همایون


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد هومان/m.-humān/

ترکیب دو اسم محمد و هومان ( ستوده و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ا محمّد و هومان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد هومن/m.-human/

ترکیب دو اسم محمد و هومن ( ستوده و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ا محمّد و هومن


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد کامران/m.-kāmrān/

ترکیب دو اسم محمد و کامران ( ستوده و نیک بخت )، از نام های مرکب، ا محمّد و کامران


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد کیهان/m.-keyhān/

ترکیب دو اسم محمد و کیهان ( ستوده و جهان )، از نام های مرکب، ا محمّد و کیهان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی، کهکشانی
محمدآبتین/mohammad-abtin/

ترکیب دو اسم محمد و آبتین ( ستوده و انسان نیکوکار )


پسر

فارسی، عربی
محمدآدرین/mohammad-adrin/

ترکیب دو اسم محمد و آدرین ( ستوده و زیباروی )


پسر

فارسی، عربی
محمدآرسام/mohammad-arsam/

ترکیب دو اسم محمد و آرسام ( ستوده و نیرومند )


پسر

فارسی، عربی
محمدباراد/m.-barad/

ترکیب دو اسم محمد باراد ( ستوده و جوانمرد )


پسر

فارسی، عربی
محمدرامان/m.-raman/

ترکیب دو اسم محمد و رامان ( ستوده و شاد )


پسر

فارسی، عربی
مکابیز/mekabiz/

نام یکی از سرداران داریوش پادشاه هخامنشی، مگابیز


پسر

فارسی
مکینا/makina/

بنفشه


دختر

فارسی، سریانی
مکیناس/makinas/

مکینا، بنفشه


دختر

فارسی، سریانی
میترادخت/m.-dokht/

دختر خورشید، دختری که مانند خورشید است، ( به مجاز ) زیبارو، ( میترا = مهر، خورشید، دخت = دختر )


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
میتراناز/m.-nāz/

مایه ی افتخار خورشید، ( به مجاز ) بسیار زیبا و درخشان، ( میترا = مهر، خورشید، ناز = افتخار )


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
میترانوش/m.-nuš/

مهر جاوید، خورشید جاویدان، ( به مجاز ) زیبارو و زیبایی جاویدان و همیشگی، ( میترا = مهر، خورشید، نوش ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
میترایار

مهریار، نام شخصی در کتیبه پهلوی


دختر، پسر

فارسی
میچکا/michka/

در گویش مازندران گنجشک


دختر

فارسی
میخوش/mey khoš/

آنچه که مزه ترش و شیرین دارد، ملس، دارای مزه ی ترش و شیرین


دختر

فارسی
میخک/mikhak/

گلی زینتی و پُرپَر به رنگهای سرخ، سفید، و صورتی


دختر

فارسی

گل
میر فرهان

میر بمعنای بزرگ + فرهان که نام شهری نزدیک همدان است


پسر

فارسی
میرانه/mirane/

امیرانه، شاهانه، میر ( ازعربی ) + انه ( فارسی ) امیرانه


دختر

فارسی، عربی
میرزا/mirza/

شاهزاده و امیرزاده، میر ( ازعربی ) + زا ( فارسی ) شاهزاده و امیرزاده


پسر

فارسی، عربی
مجدراد/majd rad/

جوانمرد بزرگ


پسر

فارسی، عربی
محمد اردلان/m.-ardalān/

ترکیب دو اسم محمد و اردلان ( ستوده و پارسایی )، از نام های مرکب، ا محمّد و اردلان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد ارشام/m.-aršān/

ترکیب دو اسم محمد و ارشام ( ستوده و نیرو )، از نام های مرکب، ا محمّد و ارشام


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد افشار/m.-afšār/

ترکیب دو اسم محمد و افشار ( ستوده و معاون )، از نام های مرکب، ا محمّد و افشار


پسر

ترکی، فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد افشین/m.-afšin/

ترکیب دو اسم محمد و افشین ( ستوده و لقب پادشاهان اسروشنه )، از نام های مرکب، ا محمّد و افشین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
منوش/manush/

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر پشنگ و نوه دختری ایرج از پادشاه پیشدادی، نام یکی از ناموران قدیم که ام ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
منوشان/manushan/

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از فرمانروایان دلاور ایرانی که از سپاهیان کیخسرو پادشاه کیانی بود


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
منوشچهر

منوچهر


پسر

فارسی
مه باد/mahbad/

نام یکی از سرداران هخامنشی، مرکب از مه ( بزرگ ) + یاد ( بد، پسوند اتصاف )


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
مه پاره/mahpare/

زیبا، زیبارو، ماهپاره


دختر

فارسی
مه پیکر

آن که چون ماه تابان و درخشان است، خوش اندام و زیبا


دختر

فارسی
مه تابان/mah tābān/

ماهِ تابان، ماهِ تابنده، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مه دار/meh dār/

مِهتر خانه، بزرگتر خانه و سرا، ( مِه = مِهتر، بزرگتر، دار = سرا، سرای، خانه )، روی هم به معنی مِهتر ...


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مه سارا/mahsārā/

ماه خالص، ( مَه = ماه، سارا )، از نام های مرکب، ماه و سارا


دختر

فارسی، عبری

کهکشانی
مه فروز/mah foruz/

افروزنده نور ماه، روشن کننده ماه، ( = ماه فروز )، ماه فروز، فروزنده و روشن کننده چون ماه روشن و پیدا


دختر

فارسی

کهکشانی
مه فروغ/mah foruq/

روشنی ماه، تابش ماه، مهتاب، ماه فروغ، ( = ماه فروغ )، پرتو ماه


دختر

فارسی

کهکشانی
مه گونه/mah gune/

مثل ماه، مانند ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، گونه ( پسوند شباهت ) )


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مه نو/mahno/

ماه نو


دختر

فارسی
مهابد/mahabod/

بزرگ


پسر

فارسی
مهادا/mehādā/

مهاد، گهواره، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مِهاد، مِهاد


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهاندخت/mehān dokht/

دخترِ بزرگان، ( به مجاز ) بزرگ زاده، ( مِهان، دخت = دختر )، ( اَعلام ) مادر فیروزبن مهران دختر یزدا ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
مهاوا/mahava/

آوای ماه


دختر

فارسی
مهبا/mohabbā/

نرم کوفته شده، نیک ساییده و سحق شده، ( عربی ) ( در قدیم ) ساییده و نرم شده، همراه ماه


دختر

عربی، فارسی
مهدانا/meh dānā/

دانای بزرگ، مِهتَر دانا، ( مه = بزرگ، مِهتَر، دانا )


دختر

فارسی
مهدل/mahdel/

دختری که دلش مانند ماه روشن است


دختر

فارسی
مهدونه/mahdone/

مانند ماه


دختر

فارسی

کهکشانی
مهدی پارسا/m.-pārsā/

ترکیب دو اسم مهدی پارسا ( هدایت شده و پاکدامن )، از نام های مرکب، مهدی و پارسا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهدیان/mahdyan/

هدایت شده


دختر

فارسی، عربی
مهدیسه/mahdise/

مهدیس، مانند ماه، دختر زیبا، ( مَهدیس، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مَهدیس، منسوب به مهدیس، بانویی ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهدینا/mahdinā/

مهدین، هم میهن، ( مَهدین، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مَهدین


دختر

فارسی، عربی
مهر/mehr/

خورشید، محبت و دوستی، مهربانی، ماه هفتم سال شمسی، روز شانزدهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، ( در گا ...


پسر، دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
محمد برنا/m.-bornā/

ترکیب دو اسم محمد و برنا ( ستوده و جوان )، از نام های مرکب، ا محمّد و برنا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مسین/masin/

بزرگ


پسر

فارسی
مشانا/mašānā/

منسوب به مشان، ( به مجاز ) دارای حلاوت و شیرینی، ( مشان= نوعی از بهترین خرما، ا ( پسوند نسبت ) )، ( ...


دختر

فارسی، عربی
مشک دانه

مشک ( سنسنکریت ) + دانه ( فارسی ) دانه خوشبویی که آن را سوراخ می کنند و به رشته می کشند، نام یکی از ...


دختر

فارسی، سانسکریت
مشکان/moškān/

منسوب به مشک، خوشبو، ( سنسکریت ـ فارسی ) ( مشک، ان ( پسوند نسبت ) )، ( اَعلام ) نام پدر بونصر ( مشک ...


پسر

فارسی، سانسکریت

طبیعت
مشکاه/meshka/

مکان نورانی، چراغدان، طاقی بلند که چراغ را در آن گذارند


دختر

فارسی
مشکنک/moshkenk/

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از زنان شاعر بهرام گور پادشاه ساسانی


دختر

فارسی

پرنده، تاریخی و کهن
مشکین/mo (e) škin/

آنچه که بوی مشک بدهد، مشک آلود، ( مجاز ) خوش بو، ( مجاز ) سیاه، تیره رنگ، ( به مجاز ) معطر، ( به مج ...


دختر

فارسی، سانسکریت

طبیعت
مشکین دخت/m.-dokht/

دختر مُشک آلود و معطر، یا دختر سیه موی، ( به مجاز ) جذاب و دل انگیز، ( سنسکریت ـ فارسی )، دختر مشک ...


دختر

فارسی، سانسکریت

طبیعت
مشیما/mašimā/

منسوب به مَشیم، ( به مجاز ) زیبارو، ( عربی ـ فارسی ) ( مَشیم = باخال و دارای خال، ا ( پسوند نسبت ) ...


دختر

فارسی، عربی
میشکا/mishka/

میچکا، گنجشک در زبان مازندرانی


دختر

فارسی

پرنده
میشی

منسوب به میش، دارای رنگ قهوه ای مایل به سبز


دختر

فارسی
میگون/meygun/

به رنگ می، همرنگ شراب، سرخ رنگ، مخمور، خمار آلود ( چشم )


دختر

فارسی
میلاو/milove/

پاداش و نوید


پسر

فارسی
میلاوه/milāve/

شاگردانه، انعام، نوید، مژدگانی، بشارت


دختر

فارسی
مینا دخت/m.-dokht/

دختر مینا، دختر شبیه به مینا، ( به مجاز ) زیبا و با طراوت، ( مینا، دخت = دختر ) )، د مینا


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت، گل
میناز/mināz/

نازنین من، افتخار کن، فخر کن، تفاخر کن، ( به مجاز ) ویژگی کسی که به واسطه زیبایی و حسن می باید به خ ...


دختر

فارسی، گیلکی
میناگون/m.-gun/

سبز رنگ، به رنگ مینا، ( به مجاز ) زیبا و با طراوت، ( مینا، گون ( پسوند شباهت ) )، مانند مینا، شبیه ...


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت، گل
میناوش/m.-vaš/

جلا داده و صیقل شده، شبیه به شیشه ٔ کبود، ( مینا، وش ( پسوند شباهت ) )، مانند مینا، شبیه به مینا، م ...


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت، گل
مینو سرشت/minu seresht/

آن که یا آنچه طبیعتی مانند بهشت دارد


دختر

فارسی
مینو فر/m.-far/

دارای فر و شکوه بهشتی، دارای شأن بهشتی، ( به مجاز ) حوروش و زیبارو


دختر

فارسی
مینو مهر/m.-mehr/

ترکیب دو اسم مینو و مهر ( بهشت و خورشید )، ( فارسی ) از نام های مرکب، مینو و مهر


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مینوچهر/minu čehr/

با روی چون بهشت، زیباروی، منوچهر، ( مینو = بهشت، چهر = چهره )، بهشت چهره، بهشتی روی، ( به مجاز ) حو ...


دختر

فارسی
مینورام/minoram/

آسمان آرام، نام فرشته خوشی، نام فرشته رامش و خوشی


دختر

فارسی

کهکشانی
مینورخ/minu rox/

مینوچهر، دارای چهره ای آسمانی و بهشتی، ( = مینوچهر )


دختر

فارسی
مینوزاد/minuzad/

زاده آسمان یا زاده بهشت


دختر

فارسی
مینوش/minush/

می نوشنده، نوشنده می


دختر

فارسی
مینوشا/minusha/

نوشنده می و بهشت


دختر

فارسی
مینووش/minuvash/

مانند بهشت، زیبا چون بهشت


دختر

فارسی
میهن بانو

بانوی وطن


دختر

فارسی
میهن تاج

تاج و سرور وطن


دختر

فارسی
میهن دخت

دختر وطن


دختر

فارسی
میهن یار

دوست و یار وطن


پسر

فارسی
میکاییل

معرب از عبری به معنای کیست که شبیه خدا باشد؟، یکی از فرشتگان مقرب خداوند که معروف است روزی زمینیان ...


پسر

فارسی
محمدسامیار/m.-samyar/

ترکیب دو اسم محمد و سامیار ( ستوده و یاور آتش )


پسر

فارسی، عربی
محمدسردار/m.-sardar/

ترکیب دو اسم محمد و سردار ( ستوده و رهبر )


پسر

فارسی، عربی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختراسم پسر فارسیاسم دختر فارسی