اسم عربی با حرف ا - صفحه 4
ترکیب دو اسم احمد و حسن ( پسندیده تر و نیکو )، از نام های مرکب، ا احمد و حسن
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی احمدصادق
ترکیب دو اسم احمد و صادق ( پسندیده تر و راستگو )، از نام های مرکب، احمد و صادق
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی احمدهادی
ترکیب دو اسم احمد و هادی ( پسندیده تر و راهنما )، از نام های مرکب، احمد و هادی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی احنف
کسی که در دین پایدارتر است، ( اَعلام ) احنف ابن قیس: [قرن اول هجری] از سرداران عرب که در فتح بخشهای ...
پسر
عربی احور
سیاه چشم مانند آهو
پسر
عربی اشتیاق
رغبت بسیار، شوق، آرزومندی، ( در تصوف ) کشش و مجذوب شدن عاشق به معشوق
دختر
عربی اشجان
غم ها
دختر
عربی آتشه
برق، آذرخش
دختر
فارسی، عربی اصیل
صاحب نسب، شریف، نژاده، باگهر، والاتبار، دارنده ی نژاد گزیده، نجیب
پسر
عربی اصیل الدین
دارای اصالت در دین، نام پسر خواجه نصیرالدین طوسی
پسر
عربی اطرا
بسیار ستودن، مدح و ستایش فراوان، مبالغه کردن در مدح کسی، درود گفتن زیاد و زیاده روی در ستایش کسی
دختر
عربی اظهر
آشکارترین، ظاهرترین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی اعتبار
آبرو، ارزش، اطمینان و اعتماد دیگران درباره ی کسی، ارزش و اهمیت کسی در نزد دیگران، پندگرفتن، به اندی ...
پسر
عربی اعتبارعلی
آن که ارزش و اعتبار از علی ( ع ) یافته است
پسر
عربی اعتصام
متوسل گردیدن، پناهنده شدن، خویشتن را از گناه بازداشتن، معصوم بودن، معصومیت، بازماندن از گناه به لطف ...
پسر
عربی اعجاز
معجزه
پسر
عربی اعراف
جایی بین بهشت و دوزخ، ( در ادیان ) در اعتقاد برخی از مذاهب، برزخ، سوره ی هفتم از قرآن کریم دارای دو ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی اعلی
برتر، برگزیده، از نام های خداوند، نام سوره هشتاد و هفتم قرآن مجید، بالاتر، بلندتر، برگزیده از هر چی ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آفت
بلا، بلیه، کنایه از زیبایی و عشوه گری
دختر
عربی افتخارالدین
موجب افتخار دین
پسر
عربی افخم
ارجمند، بزرگ قدر، بزرگوار، گرانمایه
پسر
عربی ارباب
پادشاه کارفرما رئیس
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آزر
نام پدر ابراهیم خلیل ( ع )، اسبی که ران دو پای عقبش مشکی و دستهایش به رنگ دیگر است
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی ازهر
روشن، درخشان، ( در قدیم )، روشن تر، درخشان تر، ( اعلام ) ازهر [قرن هجری] سردار ایرانی و از درباریان ...
پسر
عربی آساد
شیرها و شیران، ( اَعلام ) پسر مهر گشسب، پدر فرخ داد پارسی، ( در عربی ) آساد جمع اَسَد است به معنی ش ...
پسر
عربی الله داد
الله ( عربی ) + داد ( فارسی ) داده خداوند
پسر
فارسی، عربی الله نظر
کسی که نظرکرده خداست
دختر
فارسی، عربی المیس
درختی با پوست تنه ی صاف به رنگ خاکستری تیره، ( عربی، اِلمَیس ) ( = داغداغان ) ( در گیاهی ) درختی با ...
دختر
عربی افصح
فصیح ترین، شیوا ترین، ( در قدیم ) زبان آورترین، فصیح تر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی افضل الدین
برترین در دین، برتر در دین، ( اَعلام ) ) لقب ابراهیم ابن علی نجار متخلص به خاقانی شاعر معروف [قرنِ ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آقامیر
آقا ( مغولی ) + میر ( ازعربی ) سلطان بزرگ، امیر والامقام، نام روستایی در نزدیکی بیرجند
پسر
عربی، مغولی اقبال علی
آن که بخت و اقبال از علی ( ع ) یافته است
پسر
عربی اقدم
پیش تر، مقدم تر، قدیمی تر
پسر
عربی انهار
جوی های بزرگ و پرآب، ( جمع نَهر ) جوی ها، یا جوی های بزرگ و پرآب
دختر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی انوشتکین
پهلوان جاودانی، از نامهای تاریخی، انوش ( فارسی ) + تکین ( ترکی )
پسر
ترکی، فارسی، عربی
تاریخی و کهن آنوشه
خوشی و شادی، داماد، پادشاه نوجوان
پسر
عربی اشراق
درخشیدن، روشن شدن، تابان شدن، درخشش، نورافشانی، ( به مجاز ) روشنی، نور، ( در فلسفه ) شناخت حقیقت از ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی اشرس
مرد دلاور، دلیر، نام یکی از صحابه پیامبر ( ص )
پسر
عربی اشرف
گرانمایه تر، شریف تر، شریف ترین، والاترین، ( در قدیم ) بالاتر
دختر، پسر
عربی اشرف الدین
شریف تر در دین
پسر
عربی اشعیا
نجات یهوه، نام یکی از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل
پسر
عربی آمن
ایمن، بی خوف
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آمنا
امین شده، صورت دیگر آمنه، زن ایمان آورنده
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی امید محمد
ترکیب دو اسم امید و محمد ( آرزو و ستوده )، از نام های مرکب، ی امید و محمد
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی امیدحسین
ترکیب دو اسم امید و حسین ( آرزو و نیکو )، از نام های مرکب، ی امید و حسین
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی امیدمهدی
ترکیب دو اسم امید و مهدی ( آرزو و هدایت شده )، از نام های مرکب، ی امید و مهدی
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی امیر اسحاق
ترکیب دو اسم امیر و اسحاق ( فرمانروا و خندان )
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی امیر داوود
ترکیب دو اسم امیر و داوود ( پادشاه و محبوب )
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی امیر رشید
ترکیب دو اسم امیر و رشید ( فرمانروا و شجاع )، امیر و پادشاه رستگار، حاکم دلیر و شجاع، ( اَعلام ) لق ...
پسر
عربی امیر عارف
ترکیب دو اسم امیر و عارف ( فرمانروا و دانا )، از نام های مرکب، ی امیر و عارف
پسر
عربی امیر فراز
ترکیب دو اسم امیر و فراز ( فرمانروا و اوج )، ( به مجاز ) امیر بزرگ و والا مقام، پادشاه بلند مرتبه
پسر
فارسی، عربی امیر هانی
ترکیب دو اسم امیر و هانی ( پادشاه و مسرور )
پسر
عربی امیراتابک
ترکیب دو اسم امیر و اتابک ( فرمانروا و پادشاه )، از نام های مرکب، ( امیر و اتابک
پسر
ترکی، عربی امیراردوان
ترکیب دو اسم امیر و اردوان ( فرمانروا و نگهبان درستکاران )، امیر و پادشاه نگهبان درستکاران
پسر
فارسی، عربی امیرارسام
ترکیب دو اسم امیر و ارسام ( فرمانروا و آرشام )، از نام های مرکب، ه امیر و اَرسام
پسر
فارسی، عربی امیرارشا
ترکیب دو اسم امیر و ارشا ( فرمانروا و دلیرمرد )، از نام های مرکب، ه امیر و اَرشا
پسر
عربی امیرارشان
ترکیب دو اسم امیر و ارشان ( فرمانروا و دلیر )، از نام های مرکب، ه امیر و اَرشان
پسر
فارسی، عربی امیرارشد
ترکیب دو اسم امیر و ارشد ( فرمانروا و بزرگتر )، امیر بزرگتر، پادشاه بزرگتر و رشیدتر
پسر
عربی امیرآرمن
امیر آریایی منش
پسر
فارسی، عربی امیرآرمین
ترکیب دو اسم امیر و آرمین ( فرمانروا و دلیر )، از نام های مرکب، ه امیر و آرمین
پسر
فارسی، عربی امیرآریان
ترکیب دو اسم امیر و آریان ( فرمانروا و آزاده )، از نام های مرکب، ه امیر و آریان
پسر
فارسی، عربی امیراسعد
ترکیب دو اسم امیر و اسعد ( فرمانروا و نیک بخت )، خوشبخت ترین امیر، پادشاه بهروز، حاکم خوشبخت
پسر
عربی امیرافراز
ترکیب دو اسم امیر و افراز ( فرمانروا و افراشتن )، امیر بلند مرتبه، فرمانروای بلند پایه
پسر
فارسی، عربی امیرافشین
ترکیب دو اسم امیر و افشین ( فرمانروا و لقب تمامی پادشاهان اسروشنه )، از نام های مرکب، ه امیر و اَفش ...
پسر
فارسی، عربی امیراقبال
ترکیب دو اسم امیر و اقبال ( فرمانروا و خوشبختی )، پادشاه نیکبخت، حاکم بهروز و خوشبحت، امیر دارای طا ...
پسر
عربی امیرالدین
پادشاه دین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیران
منسوب به امیر، فرمانروا، ( امیر، ان ( پسوند نسبت ) )، ( اعلام ) نام چند روستا در اردستان، تهران و خ ...
پسر
فارسی، عربی امیراکبر
ترکیب دو اسم امیر و اکبر ( فرمانروا و بزرگتر )، از نام های مرکب، ه امیر و اکبر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرایوب
ترکیب دو اسم امیر و ایوب ( فرمانروا و بازگشت به سوی خدا )، از نام های مرکب، ی امیر و ایّوب
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی امیرآیین
ترکیب دو اسم امیر و آیین ( فرمانروا و روش )، از نام های مرکب، ه امیر و آیین ( آئین )
پسر
فارسی، عربی امیرباربد
ترکیب دو اسم امیر و باربد ( فرمانروا و منزلت )، از نام های مرکب، ه امیر و باربد
پسر
فارسی، عربی امیرباقر
ترکیب دو اسم امیر و باقر ( فرمانروا و بسیار دانا )، از نام های مرکب، ه امیر و باقر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیربرنا
ترکیب دو اسم امیر و برنا ( فرمانروا و جوان )، امیر جوان، پادشاه جوان
پسر
فارسی، عربی امیربهامین
ترکیب دو اسم امیر و بهامین ( فرمانروا و فصل بهار )، از نام های مرکب، ( امیر و بَهامین
پسر
فارسی، عربی امیربهتاش
ترکیب دو اسم امیر و بهتاش ( فرمانروا و شریک خوب )، از نام های مرکب، ه امیر و بِهتاش
پسر
ترکی، فارسی، عربی امیربهراد
ترکیب دو اسم امیر و بهراد ( فرمانروا و جوانمرد نیکو )، از نام های مرکب، ه امیر و بِهراد
پسر
فارسی، عربی امیربهنود
ترکیب دو اسم امیر و بهنود ( فرمانروا و پسر عزیز )، از نام های مرکب، ه امیر و بهنود
پسر
عربی امیرپدرام
ترکیب دو اسم امیر و پدرام ( فرمانروا و آراسته )، از نام های مرکب، ه امیر و پدرام
پسر
فارسی، عربی امیرتارخ
ترکیب دو اسم امیر و تارخ ( فرمانروا و نام پدر حضرت ابراهیم )، از نام های مرکب، ه امیر و تارخ
پسر
عربی، عبری امیرتوهان
ترکیب دو اسم امیر و توهان ( فرمانروا و خشم )
پسر
فارسی، عربی امیرثامن
ترکیب دو اسم امیر و ثامن ( فرمانروا و هشتم )، از نام های مرکب، ه امیر و ثامن
پسر
عربی امیرجاوید
ترکیب دو اسم امیر و جاوید ( فرمانروا و جاویدان )، امیر و پادشاه جاوید و جاودان
پسر
فارسی، عربی امیرجهاد
ترکیب دو اسم امیر و جهاد ( فرمانروا و مبارزه )
پسر
عربی امیرحامد
ترکیب دو اسم امیر و حامد ( فرمانروا و ستایشگر )
پسر
عربی امیرحامی
ترکیب دو اسم امیر و حامی ( فرمانروا و پشتیبان )، از نام های مرکب، ه امیر و حامی
پسر
عربی امیرحسام الدین
ترکیب دو اسم امیر و حسام الدین ( فرمانروا و شمشیر دین )، از نام های مرکب، ه امیر و حسام الدین
پسر
عربی امیرحشمت
ترکیب دو اسم امیر و حشمت ( فرمانروا و بزرگی )، از نام های مرکب، ( امیر و حشمت
پسر
عربی امیرحیان
ترکیب دو اسم امیر و حیان ( فرمانروا و زنده )، از نام های مرکب، ک امیر و حَیّان
پسر
عربی امیرخشایار
ترکیب دو اسم امیر و خشایار ( فرمانروا و دلیر )، از نام های مرکب، امیر و خشایار
پسر
فارسی، عربی امیردارا
ترکیب دو اسم امیر و دارا ( فرمانروا و ثروتمند )
پسر
فارسی، عربی امیردانش
ترکیب دو اسم امیر و دانش ( فرمانروا و اندیشه )، از نام های مرکب، امیر و دانش
پسر
فارسی، عربی امیردخت
دختر پادشاه، شاهدخت
دختر
فارسی، عربی امیرذوالفقار
ترکیب دو اسم امیر و ذوالفقار ( فرمانروا و شمشیر امام علی )، از نام های مرکب، ی امیر و ذوالفقار
پسر
عربی امیرراد
ترکیب دو اسم امیر و راد ( فرمانروا و جوانمرد )، از نام های مرکب، امیر و راد
پسر
فارسی، عربی امیررادین
ترکیب دو اسم امیر و رادین ( فرمانروا و آزاده )، امیر و پادشاه آزاده
پسر
فارسی، عربی امیررحمت
ترکیب دو اسم امیر و رحمت ( فرمانروا و مهربانی )، از نام های مرکب، ی امیر و رحمت
پسر
عربی امیررسا
ترکیب دو اسم امیر و رسا ( فرمانروا و بلیغ )، از نام های مرکب، ی امیر و رسا
پسر
فارسی، عربی امیررسام
ترکیب دو اسم امیر و رسام ( فرمانروا و تصویرگر )، از نام های مرکب، ی امیر و رسام
پسر
عربی امیرستار
ترکیب دو اسم امیر و ستار ( فرمانروا و پوشنده )، از نام های مرکب، امیر و ستار
پسر
عربی امیرسراج
ترکیب دو اسم امیر و سراج ( فرمانروا و روشنایی )، ( به مجاز ) امیر و پادشاهی که راهنما و چراغ روشنگر ...
پسر
عربی