اسم تاریخی و کهن با حرف ا - صفحه 2
زن آریایی، نام ایران به شکل کهن که «ایریانه» و «آریانه» ( یعنی آریایی ها ) نامیده می شده
دختر
فارسی
تاریخی و کهن ارجاسب
دارنده ی اسب با ارزش، دارنده ی اسب پر بها و با ارزش، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) پادشاه اساطیری توران ...
پسر
پهلوی، اوستایی
تاریخی و کهن آپامه
خوش رنگ، ( اَعلام ) نام دختر «شپی تارمن» سردار ایرانی که سلکوس به فرمان اسکندر با وی ( آپامه ) ازدو ...
دختر
اوستایی، فارسی
تاریخی و کهن آریابد
رئیس قوم آریایی، ( آریا، بُد/، bod/ ( پسوند محافظ یا مسئول ) )، مهتر و بزرگ قوم آریائی، نگهبان نژاد ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آرشن
مردانه، ( ایرانی باستان، aršan ) مردانه
پسر
ترکی
تاریخی و کهن آشنا
دوست و رفیق، شناسنده، آگاه به چیزی یا امری، عاشق، دلداده، دوست و رفیق مقابل بیگانه و غریب، دوست، رف ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن آریام
دارای نیروی آریایی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن اردا
نام موبدی در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی، اَرتا، مقدس، ( اَعلام ) فرزند هیستاسب هخامنشی
پسر
اوستایی، فارسی
تاریخی و کهن استاتیرا
نام همسر و دختر داریوش سوم، نام همسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی، ( اَعلام ) ) نام زن داریوش سوم، ) ن ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن ابوریحان
نام ریاضیدان و فیلسوف ایرانی در قرن چهارم و پنجم، ابوریحان بیرونی
پسر
عربی
تاریخی و کهن آپادانا
کاخ با شکوه هخامنشیان
دختر
فارسی
تاریخی و کهن آپاسای
نام منشی شاپور اول پادشاه ساسانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آپام
نام همسر داریوش اول پادشاه هخامنشی، ( اَعلام ) نام دختر اردشیر دوم و زن فرناباذ والی ایالت هلّس پون ...
دختر
فارسی، اوستایی
تاریخی و کهن آپاما
نام دختر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی، ( = آپام )
دختر
فارسی
تاریخی و کهن آپامنه
نام دختر یکی از فرماندهان ایرانی در زمان سلوکیان
دختر
فارسی
تاریخی و کهن اپرنگ
نام پسر سام
پسر
فارسی
تاریخی و کهن اپرویز
پرویز، از شخصیتهای شاهنامه، نام خسرو دوم پادشاه ساسانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آتسز
نام سومین فرمانروای سلسه خوارزمشاهی
پسر
ترکی
تاریخی و کهن آرتاباز
نام فرمانده گردونه های کوروش پادشاه هخامنشی، ( اَعلام ) ) نام سپهدار و فرمانده ی گردونه های کوروش، ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آرتاپارت
نام نگهبان کوروش دوم پادشاه هخامنشی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ارتافرین
نام برادر داریوش پادشاه هخامنشی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آرتوان
یاری کننده درستکاران، از شخصیتهای شاهنامه، اردوان، نام چند تن از پادشاهان اشکانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آرتیستون
نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی
دختر
فارسی
تاریخی و کهن ارجاسپ
دارنده اسب با ارزش، از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه توران و چین در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی
پسر
پهلوی، اوستایی
تاریخی و کهن اردی
مخفف اردیبهشت، نام ماه دوم سال شمسی، ( اَعلام ) ) فرشته ی مدَبِر کوه ها، ) ( در قدیم ) در فرهنگ ایر ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن ارژن
از شخصیتهای شاهنامه، نام سالار مازندران در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آرسامس
نام یکی از سرداران ایرانی، ( اعلام ) نام یکی از سرداران ایرانی که در جنگ علیه اسکندر شرکت داشت
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ارسامن
والی ایرانی که در جنگ داریوش با اسکندر فرماندهی یکی از جناح های سپاه را داشت، ( اَعلام ) والی بزرگ ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ارسمان
نام پهلوانی در کتاب سیرت جلال الدین
پسر
ترکی
تاریخی و کهن ارسیما
نماینده داریوش سوم پادشاه هخامنشی برای گفتگو با اسکندر
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ارشاما
پدر ویشتاسپ و پدر بزرگ داریوش یکم
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ارشانوش
مقدسِ جاوید، ( اَرشا = مقدس، نوش = جاوید )، ( اَرشا = مقدس + نوش = جاوید )، از نامهای باستانی
دختر، پسر
فارسی
تاریخی و کهن آرشاوین
آرشاویر، مرد مقدس، نام هفتمین پادشاه اشکانی، مرد نرمنش، ( اَعلام ) هفتمین پادشاه اشکانی ایران که شا ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ارشز
نام سردار اشکانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ارشویر
نام یکی از پادشاهان اشکانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ارشکان
لقب چند تن از پادشاهان اشکانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آرشیت
مهربانی، مهربانتر، نام اتاقی در تخت جمشید
دختر
فارسی
تاریخی و کهن ارشیز
ارشز، نام سردار اشکانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ارغان
نام حاجب سلطان محمود غزنوی
پسر
ترکی
تاریخی و کهن ارغش
تاجر یا تجار سیار، از امرای ملکشاه سلجوقی
پسر
ترکی
تاریخی و کهن ارفش
نام یکی از پهلوانان گرشاسب نامه
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ارماسب
دارنده اسب آرام، نام یکی از سرداران هخامنشی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ارمانک
از شخصیتهای شاهنامه، یکی از دو شاهزاده پارسایی که تصمیم گرفتند آشپز دربار ضحاک شوند تا بتوانند یکی ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آرمین دخت
دختر آرمین
دختر
فارسی
تاریخی و کهن آباقا
نام فرزند هلاکوخان مغول، عمو، دوست، نخ و یا ریسمان بافته شده از گیاه کتان ( از نام های کهن )، دومین ...
پسر
ترکی، فارسی
تاریخی و کهن آباندان
نام فرستاده خسرو اول پادشاه ساسانی به دربار رم
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آبگینه
شیشه، آینه، ظرف شیشه ای یا بلورین به ویژه جام شراب، زجاج، بلور، ( در قدیم ) ظرف شیشه ای یا بلوری به ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن آروکو
نجیب نجیب زاده، ( اَعلام ) نام فرزند کوروش هخامنشی ( اول ) که به رسم گروگان نزد آشور باناپال از سوی ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آریارامنه
آرام کننده آریائیان، نام پدر آرشام، جد داریوش پادشاه هخامنشی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آریابرز
شکوه آریایی، نام یکی از سرداران داریوش سوم پادشاه هخامنشی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آریابرزین
برادر زاده ی داریوش بزرگ، ( اَعلام ) نام پسر ارتبان و برادر زاده ی داریوش بزرگ
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آریادخت
دختر آریایی، دختر ایرانی، ( آریا، دخت = دختر )، دختر آریایی نژاد، ( اَعلام ) آریادخت «آرتوسونا» از ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن آریاراد
آریایی جوانمرد آریایی شجاع آریایی دانا، آریایی شجاع و دلیر، آریایی جوانمرد و بخشنده، آریا+راد ( جوا ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن اریاسب
نام یکی از سرداران کوروش پادشاه هخامنشی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آریاسپ
دارنده ی اسب، ( اَعلام ) ) نام یکی از سرداران کوروش، ) نام یکی از پسران اردشیر [داریوش که بزرگتر از ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آریاک
نام یکی از سرداران ایرانی و فرماندار کاپادوکیه، ( اَعلام ) ) نام یکی از سرداران ایرانی و فرماندار ک ...
پسر
اوستایی، فارسی
تاریخی و کهن اخشاد
نام پادشاه فرغانه
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آذرباد
پابنده و نگهبان آتش، ( اَعلام ) ( = آذرپاد = آذربادمارسپندان ) موبد موبدان زمان ساسانی [قرن میلادی] ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آبنوش
نوشنده آب، دوستدار روشنایی، آب گوارا، نام زنی در منظومه ویس و رامین
دختر
فارسی
تاریخی و کهن آثویه
روح کامل و درستکار، صورت دیگر آبتین، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آسنات
دختر یکتا پرست، نام همسر حضرت یوسف و دختر فوتی فارع کاهن شهر آون ( یکی از مناطق مصر ) بود
دختر
یونانی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی اسوار
سوار، عنوانی که ایرانیان باستان به مردان دلیرِ آزاده می دادند، در بعضی متون به معنی آزادگان و بزرگا ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آسیدات
یکی از بزرگان هخامنشی، آسیداد، نام یکی از بزرگان هخامنشی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آتشک
نام یکی از شخصیتهای داستان سمک عیار، کرم شب تاب
دختر
فارسی
تاریخی و کهن آزادسرو
همچون سرو زیبا و بی تعلق، بزرگوار و متواضع، از شخصیتهای شاهنامه، نام مردی دانا و پرهیزکار در زمان ا ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آطوسا
آتوسا، نام دختر کورش کبیر، نام همسر داریوش هخامنشی، این نام در تورات به عنوان
دختر
فارسی
تاریخی و کهن اغریرث
صاحب گردونه پیش رونده، از شخصیتهای شاهنامه، پسر پشنگ و نبیره فریدون پادشاه پیشدادی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آذرطوس
صورت دیگر آذرتوس، در وامق و عذرا مردی که با مادر عذرا ازدواج کرد
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آذرفر
دارای شکوه وجلالی چون آتش، نام یکی از بزرگان عهد هخامنشی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آذرمیدخت
پادشاه ساسانی و دختر خسروپرویز
دختر
فارسی
تاریخی و کهن آذرین
آتشین، گرم و سوزان، منسوب به آذر، ( در گیاهی ) نوعی گل بابونه که نام عامیانه آن بابونه ی گاوچشم است ...
دختر، پسر
فارسی
تاریخی و کهن، گل آراسب
نام یکی از سرداران کوروش، همان آراسپ، ( اَعلام ) نام یکی از سرداران کوروش از ماد که از کودکی دوست و ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آرای
زیور بستن، زینت دادن، ( = آراستن )، آرایش کردن، ( در قدیم ) آماده کردن، مهیا کردن، ( در قدیم ) بیان ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن آزادمهر
دوستدار آزادی، محبت، مهر و دوستی همراه با رهایی و وارستگی، ( اَعلام ) ) نامی برای مردان در داستانها ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آسپاداس
آخرین پادشاه ماد، آخرین پادشاه ماد که از کورش کبیر پادشاه و موسس هخامنشیان شکست خورد
پسر
فارسی
تاریخی و کهن اسپنداد
مقدس آفریده یا آفریده ی پاک، ( = سپنداد )، از نامهای خاص در عهد باستان، به معنی مقدس آفریده یا آفری ...
پسر
اوستایی
تاریخی و کهن اسپندیاد
اسفندیار، آفریده مقدس، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی، فرزند گشتاسپ شاه ایران و کتایون دختر ...
پسر
پهلوی، اوستایی
تاریخی و کهن اسپنوی
از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر تژاو تورانی در زمان کیخسرو پادشاه کیانی
دختر
فارسی
تاریخی و کهن اسپی تامن
نام سردار ایرانی که سلوکوس دختر او را به همسری برگزید، صورتی از سپیتمان، لقب خانوادگی زرتشت نام سرد ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آسپیان
آبتین، روح کامل، انسان نیکو کار، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن افرود
فرود، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر سیاوش و جریره و برادر کیخسرو پادشاه کیانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن افروشه
نوعی حلوا، ( = آفروشه )
دختر
فارسی
تاریخی و کهن افریدون
فریدون، از شخصیتهای شاهنامه
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آفرین نوش
کسی که تحسین همه را بر می انگیزاند، شنونده آفرین
دختر
فارسی
تاریخی و کهن انوشتکین
پهلوان جاودانی، از نامهای تاریخی، انوش ( فارسی ) + تکین ( ترکی )
پسر
ترکی، فارسی، عربی
تاریخی و کهن انوشروان
انوشیروان، دارای روان جاوید، ( در پهلوی، anošak ruvān ) ( = انوشیروان، نوشیروان )، ( اَعلام ) ) لقب ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن انوشک
نام زنی در زمان ساسانیان
دختر
فارسی
تاریخی و کهن آشوک
نام یکی از شاهان در امپراتوری بزرگ هند، ( اَعلام ) نام یکی از شاهان در امپراتوری بزرگ هند [قرن پیش ...
پسر
هندی
تاریخی و کهن اشکش
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور ایرانی و از فرماندهان سپاه کیخسرو پادشاه کیانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آمستریدا
نام دختر اردشیر دوم، از اسامی کهن، [از اسامی کهن ایرانی]
دختر
فارسی
تاریخی و کهن آمستریس
نام مادر اردشیر دراز دست پادشاه هخامنشی، ( اَعلام ) برادر زاده ی داریوش سوم، زن خشایارشاه، دختر ارد ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن آمیتریس
ستایش کننده، شکر کننده، ستاش کننده، دختر داریوش سوم هخامنشی و همسر خشایارشا
دختر
پهلوی، اوستایی
تاریخی و کهن آریه
نام سپهدار ایرانی طرفدار کورش صغیر پادشاه هخامنشی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آریوراد
ایرانی و جوانمرد، ( آریو= آریایی، راد= جوانمرد، آزاده، بخشنده، خردمند )، آریایی آزاده و جوانمرد، آر ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن الاروس
این مرد در داستان بابلی بجای هوشنگ پیشدادی ایرانیان است
پسر
عبری
تاریخی و کهن البتگین
نام جد محمود پادشاه غزنوی
پسر
ترکی
تاریخی و کهن آوگان
از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی و پیشرو سپاه فریدون پادشاه پیشدادی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن اولاد
از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی در مازندران در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن اولجایتو
از فرمانروایان سلسله ایلخانان ایران
پسر
فارسی
تاریخی و کهن الوا
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دلاوران ایرانی و نیزه دار رستم پهلوان شاهنامه
دختر، پسر
فارسی
تاریخی و کهن