اسم با حرف ت - صفحه 2

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

توماژ/tomazh/

پوست چرم دباغی شده و خوشبو


پسر

ترکی
تونیا/tonia/

ستودنی و قابل ستایش


دختر

لاتین
توهان/tohan/

ناآرامی، خشم، طوفان


پسر

فارسی
تووشیار/tuvšyār/

خورشید، اشعه ی خورشید، برخورد و ملاقات، ( کردی، tušyār )، به معنی خورشید


دختر

کردی

طبیعت
توکا/tukā/

پرنده ای از خانواده ی گنجشک با منقاری باریک و تنی رنگارنگ، پرنده ای از خانواده گنجشک با منقاری باری ...


دختر

فارسی، مازندرانی

پرنده، طبیعت
توکان/tukān/

آن که چون چشم عزیز است، نام یکی از صورت های فلکی، [در گویش لری توک = چشم، عین که با ( ان ) نسبت آمد ...


پسر

لری، فارسی

کهکشانی
تک آفرین

مرکب از تک ( یگانه یا بی نظیر ) + آفرین ( آفریننده )


پسر

فارسی
تک بانو

بانوی یگانه


دختر

فارسی
تک تا/taktā/

یگانه، بی همتا، یکتا


دختر، پسر

فارسی
تکاور/takāvar/

تگاور، دونده، تیزتک، اسب تندرو، ( = تگاور )، ( در نظام ) مأمور عملیات ویژه در ارتش، تندرو


پسر

فارسی
تکذبان/tokazzeban/

شما دو گروه تکذیب می کنید


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
تکش/takaš/

نام یکی از پادشاهان سلسله خوارزمشاهیان


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
تی تی

گیلکی شکوفه


دختر

گیلکی
تی تی سا

تیتی ( شکوفه ) + سا ( مانند )، مانند شکوفه، کنایه از زیبایی و طراوت


دختر

گیلکی، فارسی
تی تی گل

گیلکی مرکب از تی تی ( شکوفه ) + گل


دختر

گیلکی، فارسی
تی تی نار

گیلکی شکوفه انار


دختر

گیلکی، فارسی
تیا/tiyā/

چشم


دختر

لری
تیادا/tiyada/

نور چشم مادر


دختر

لری
تالای/talai/

دریا


پسر

ترکی
تامر/tamer/

خداوند خرما


پسر

عربی
تامیما/tamima/

منزه، پاک


دختر

فارسی، آشوری
تانای/tānāy/

ماه صبحگاهان، ماه شرح شفق، ماه سپیده دمان، ( ترکی )، ( اَعلام ) نام شهری در کلامسی در ایالت نیور فر ...


دختر

ترکی

طبیعت، کهکشانی
تانریا/tanriya/

برای خدا


پسر

ترکی
تانریلا/tanrila/

همراه خدا


دختر

ترکی
تانسو/tānsu/

زلالی چشمه، تمیزی و پاکی، زیبایی، تمیزی و پاکی و زیبایی، تمیزی، پاکی، شبنم صبحگاهی


دختر

ترکی
تانیش/tāniš/

آشنا، فامیل


پسر

ترکی
تانیل/tanil/

معروف و مشهور


پسر

ترکی
تاویار/tavyar/

نگهبان آتش


پسر

کردی
تاک آفرین

مرکب از تاک ( درخت انگور ) + آفرین ( آفریننده )


دختر

فارسی
تاکدخت/tak dokht/

مرکب از تاک ( درخت انگور )، دخت ( دختر )، مرکب از تاک ( درخت انگور ) + دخت ( دختر )


دختر

فارسی
تایان/tayan/

پرستار، دایه


دختر

کردی
تایسز/tāy sez/

بی نظیز، بی همتا، تک، ( تای= لنگه، همتا و نظیر، سز = بدون )، در مجموع به معنی بی نظیر


دختر

ترکی
تایلان/tāylān/

قدبلند


دختر، پسر

ترکی
تایماه/taymah/

مانند ماه


دختر

ترکی

کهکشانی
تاینور/tāy nur/

مانند نور


پسر

ترکی
تباک/tabak/

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور ایرانی و فرمانروای جهرم در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
تبتل/tabattol/

از دنیا بریدن و به خدا پیوستن


پسر

فارسی
تتسگل

نام میوه ای در استان خراسان، نام دختر اخوان ثالث شاعر نامدار معاصر


دختر

فارسی
تجلی/tajalli/

جلوه گر شدن، هویدا شدن، نمایان شدن، پدیدار شدن، یکی از مراحل تصوف، ( عربی )، ظاهرشدن، آشکارشدن، ظاه ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
تحفه گل

تحفه ( عربی ) + گل ( فارسی ) گل ارزشمند


دختر

فارسی، عربی
تخار/tokhar/

نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه، از جمله نام یکی از همراهان فرود


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
تخشا/tokhšā/

کوشنده، کوشا، ساعی، ( پهلوی، tuokhšāk ) کوشنده، سعی کننده، ( در اوستائی، thwaokhš، thwaokhša ) غیور ...


پسر

فارسی
تخواره/takhvare/

نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه، از جمله نام پدر خزانه دار خسرو پرویز پادشاه ساسانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
تداعی/tadaei/

یادآوری و بخاطر آوردن در ذهن


دختر

عربی
تلاونگ/telavang/

آوای خروس


دختر

مازندرانی
تلم/talem/

نام نوعی درخت


پسر

مازندرانی
تلناز/telnaz/

موی قشنگ، نام دخترانه ترکی به معنی " موی قشنگ"


دختر

ترکی
تلکا/teleka/

گلابی وحشی جنگلی، در گویش مازندران گلابی وحشی جنگلی


دختر

فارسی
تلیمان/taliman/

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از پهلوانان در زمان فریدون پادشاه پیشدادی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
تلین/tellin/

نام نوعی درخت افرا


دختر

فارسی
تناز/tanaz/

نام مادر لهراسب پادشاه کیانی و دختر آرش


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
تندر/tan dor/

آن که بدنی سفید و درخشان چون دُر دارد، تن ( فارسی ) + در ( عربی ) آن که بدنی سفید و درخشان چون دُر ...


دختر

فارسی، عربی
تنوتاس/tanotas/

صاحب علم و عمل را گویند


پسر

فارسی
تنی/teni/

در گویش مازندران شکوفه


دختر

فارسی
تنی نار

در گویش مازندران شکوفه انار


دختر

فارسی
تهم

قوی، نیرومند


پسر

فارسی
تهماسب/tahmāsb/

آخرین پادشاه سلسله داستانی پیشدادی، دارنده اسب فربه یا دارای اسب زورمند، ( = طهماسب )، ← طهماسب، ( ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
تهمان/tah(a)mān/

نیرومندان، پهلوان ها، قدرتمند، پهلوانان، نیرومندها


پسر

فارسی
تهمورس/tahmures/

تهمورث، ( = تهمورث )، ← تهمورث، نیرومند، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر هوشنگ پادشاه پیشدادی، ملقب به ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
تهمین/tahmin/

پهلوان، شجاع، از القاب رستم پهلوان شاهنامه


پسر

فارسی
تهمین دخت/t.-dokht/

دختر پهلوان، دختری که قادر و توانا باشد


دختر

فارسی
توان/tavān/

نیرو، زور، قوه، قدرت، طاقت، توانایی، توانایی تحمل چیزی، توانستن، تحمل کردن چیزی


پسر

فارسی
توان دخت/tavān dokht/

ترکیب دو اسم توان و دخت ( نیرو و دختر )، ( توان، دخت = دختر )، دختری که نیرومند و توانا باشد


دختر

فارسی
تدین/tadayyon/

دینداری، درستکاری، مومن بودن، ( عربی ) دیندار بودن، مؤمن بودن


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
تذرو

قرقاول


دختر

فارسی
ترخان/tarxān/

کسی که شاه به او امتیازات ویژه ای داده، نام نوعی گیاه، ( ترکی ) ( = طرخان ) آن که خان ( پادشاه ) به ...


پسر

ترکی

تاریخی و کهن، طبیعت
ترسا/tarsā/

ترسنده، راهب مسیحی


پسر

فارسی
ترگل/targol/

گل تازه و شاداب


دختر

فارسی

گل
ترنگ/torang/

تورنگ، تذرو، قرقاول، ( = تورنگ، قرقاول ) پرندهای از خانوادهی ماکیان با سری که کاکل گوشتی دارد، دم د ...


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت
ترنه/torne/

گیسو


دختر

فارسی
ترنیان/tarniyan/

سبدی که از شاخه های بید می بافند


دختر

فارسی
تروسکه/truske/

درخشان و نورانی


دختر

کردی
تروند/tarvand/

میوه تازه رسیده، نوبر


دختر

فارسی
ترکان/tarkan/

عنوانی مخصوص زنان اشراف، در دوره مغول، نام مادر سلطان محمد خوارزمشاه


دختر

ترکی

تاریخی و کهن
تریتا/terita/

اولین پزشک ایرانی در اوستا


پسر

اوستایی
تریتی/teriti/

نام دختر دوم حضرت زرتشت


دختر

عبری

مذهبی و قرآنی
تژاو/tazhav/

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی داماد افراسیاب تورانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
تسلا/tasallā/

آرامش یافتن یا کم شدن اندوه، آرامش، ( در قدیم ) خشنود، خرسند، راضی


دختر

عربی
تسکین/taskin/

ساکن و آرام قرار دادن کسی را


دختر

عربی
تیشکو/tishko/

پرتو نور


پسر

کردی
تیفانی/tifani/

رنگی آبی شبیه به فیروزه ای


پسر

فارسی
تیگران/tigran/

خوب و پسندیده، نام پادشاه ارمنستان و داماد مهرداد ششم، نام یکی از سرداران خشایار پادشاه هخامنشی


پسر

ارمنی
تیل او/tilav/

بزرگ


پسر

ترکی
تیلکو/tilko/

بچه کوه


پسر

فارسی
تیماس/timas/

جنگل، بیشه


پسر

فارسی
تیمورتاش

نام یکی از طوایف ترک


پسر

ترکی
تیناب/tinab/

آنچه در خواب دیده می شود، رؤیا


دختر

فارسی
تینو/tino/

تشنه


پسر

کردی
تینوش/tinush/

نوش تو


دختر

گیلکی
تیهو/teyhu , tihu/

پرنده ای شبیه کبک اما کوچک تر از آن با گوشتی لذیذ و پرهای خاکستری مایل به زرد و خال های سیاه رنگ در ...


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت
تیوانا/tivānā/

تیوان، توانا، الف نسبت ساز )، منسوب تیوان، ← تیوان


دختر

فارسی
تیکا/tikā/

نوعی پرنده صحرایی، توکا، ( مازندرانی ) ( = توکا )، ← توکا


دختر

مازندرانی

پرنده، طبیعت
تیکال/tikal/

چشم قهوه ای تیره یا مشکی


دختر

لری
تاچارا/tachara/

فرشته خانه


دختر

فارسی
تارادخت/tārā doxt/

دختر ستاره، دختر چون ستاره، ( به مجاز ) دختر زیبا، صاحب حسن و کمال، ( تارا، دخت = دختر )، مرکب از ت ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
تارادیس/taradis/

مانند ستاره


دختر

فارسی
تاراز/tārāz/

نام یکی از قله های سلسله کوه های زاگرس، نام روستایی در شهرستان ایذه در استان خوزستان، ( اَعلام ) ) ...


پسر

ترکی، لری، فارسی

طبیعت
تارامهر/tātrā mehr/

ترکیب دو اسم تارا و مهر ( ستاره و خورشید )، ( تارا = ستاره، مهر = خورشید )، ستاره ی خورشید، ( به مج ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
تاران/tārān/

تیره، تار، تاریک، [تار ( = تارک )، تارک سر، فرق سر، ان ( پسوند نسبت ) ]، منسوب به تار، تارک، ( به م ...


دختر

فارسی
تارح

نام پدر ابراهیم ( ع )


پسر

عبری



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر