دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ معین با حرف �� - صفحه 312
زیبق کردن
زیبندگی
زیبنده
زیبیدن
زیپ
زیت
زیتون
زیتونی
زیج
زیچ
زید
زیر
زیر امدن
زیر سبیلی
زیر و بالا
زیرا
زیرافکن
زیرانداز
زیراک
زیراکس
زیربنا
زیرپوش
زیرجامه
زیرچاق
زیرچشمی
زیرخاکی
زیرخرد
زیردریایی
زیردست
زیرزمین
زیرسیگاری
زیرلفظی
زیرنویس
زیره
زیرک
زیرک سار
زیرکش
زیرکی
زیزفون
زیست
زیست شناسی
زیستن
زیغ
زیغال
زیغگر
زیف
زیگزاک
زیلو
زیمله
زین
308
309
310
311
312
313
314
315
316
317