دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ معین با حرف م - صفحه 52
معتاد
معتبر
معتد
معتدل
معتدی
معتذر
معترض
معترضه
معترف
معترک
معتز
معتزل
معتصم
معتضد
معتقد
معتل
معتمد
معتنابه
معتنی
معتوه
معتکف
معجب
معجر
معجز
معجزه
معجل
معجم
معجمه
معجون
معد
معدل
معدلت
معدم
معدن
معده
معدود
معدول
معدوم
معذار
معذب
معذرت
معذور
معراج
معرب
معربد
معرت
معرس
معرض
معرف
معرفت
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57