دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ معین با حرف ر - صفحه 9
رسته
رستوران
رستی
رستی خوار
رسخ
رسد
رسداق
رسغ
رسل
رسم
رسم الخط
رسما
رسمی
رسمیت
رسن
رسوا
رسوایی
رسوب
رسوخ
رسول
رسوم
رسید
رسیدگی
رسیدن
رسیده
رسیل
رش
رشاء
رشاد
رشادت
رشاش
رشاقت
رشت
رشتن
رشته
رشته پلو
رشته فرنگی
رشتی
رشح
رشحه
رشد
رشف
رشق
رشن
رشنیق
رشوت
رشوه
رشوه خوار
رشک
رشکن
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14