مصدوممصدوم شدنمصرمصرف دارویی داشتنمصرف شدنمصرف شدهمصطهلک کنندهمصلحت اندیشمصنفمصون سازیمصیبتمصیبت زدهمضحکهمضطربمضطرب از هیجانمضطرب بودنمضمحلمضمحل شدنمطابق فرهنگ لریمطابق میل عمل کردنمطلع کردنمطلوبمطمئنمطیعمطیع کردنمظلوممظلومانهمظهر پزمعاشرتمعاشقهمعالجهمعاملهمعامله غیابیمعامله گرمعامله گری سیارمعامله هم جنسمعامله کردنمعاهدهمعاهده شراکت چوپانانمعاینمعاینهمعتادمعتاد چایمعترضمعتکفمعجزهمعدهمعدودمعروفمعرکه