واز و بندوازاوازگو کردنوازنوازیدنواژگونواژگون شدنواژگون کردنواژگونیواژهواژه ای که هنگام مصیبت یا ناراحتی بیان می گرددواس گدنواستواستاواستادن به داکواستادن به کسیواسطهواشهواشوواشورواضح استواقعاواقعیواگذار کنندهواگذارت میکنم به خداواگوواگیریوالوالدین همسروالهوالوناوانشستنوانهادنوانوهوانیاواهاواهیواوالاواورواویدنواکارواکردنواکلواکنواکناواکندنواکنش نشان دادنواکنش نشان دهندهواکهاوای