فخر فروشیدنفدالهفداکارفرفر دادنفر فوتفر کنندهفراخفراخوانده شدنفرارفرار کردنفرار کنفراریفراری دادنفراری دهندهفراقفرامرزفراموش نکردنفراهم سازیفراوانفربهفربه بودنفرتناکفرتنکفرتنکیدنفرتنیدنفرتوفرتوتفرتوت و زشتفرخ وندفردفردافردشکفردی وندفرزفرزندفرزند ارشدفرزند اضاف و بی استفادهفرزند پسر ندارفرزند خردسالفرزند شایستهفرزندانفرزندمفرزندی که پدری بدرد نخور داردفرسایشفرسایش پذیرفرسایندهفرستادنفرستندهفرش نمدی