بژگهبسبس کنبسابسازبساکبستبست بستیبسترسنگی رودخانهبستگانبستنبستن سفتبستهبسته شدنبستکبستکوبسدبسربسرعتبسملاگرگبسیبسیاربسیار ریزبش و باروبشتبشتاببشدت زدن و کتک کاری کردنبشقاببشکاربصیربطرفبعدبعدالظهربعدهبعمل اوردن با کمک بخار اببغچهبغرنجبغض طولانی مدتبغض کردنبغلبغل زیدنبغلی وابیدنبفبفتبقبق اویدنبق باشکمبق و بربق کردنبقچه