برد نهادنبرد هرکبرد وا ور زو وندنبرد وچکبرد ور بندبرد وزهبرد کلبرد کهبرد کیوبرداربردار و بگذاربردار و بگریزبرداشتبرداشت کردنبرداشت کنبرداشتنبردباربردبربردتنبردر کلگ سابردشیربردگرسنبردگشتنبردگوریبردگویبردلوبردمبردنبردن بموئنبردن به سیاست یا زوربردن و دررفتنبردن وابردنگبردهبردونبردکیبردینبرربرر زابررربررزنبررستنبررسیبررسی بدنیبرریبرزبرز برزبرزخبرزخ وابیدنبرزسن