گیلاس

/gilAs/

مترادف گیلاس: پارچ، لیوان

برابر پارسی: جام، لیوان، آبخوری

معنی انگلیسی:
cherry, glass, goblet, hit

لغت نامه دهخدا

گیلاس. ( اِ ) میوه ای است کوچک به قدر فندق که شیرین و از جنس آلوبالو است اما کم رنگ تر از آن و اول میوه ای است که در ایران بعد از توت در بهار به دست می آید. ( از فرهنگ نظام ). این میوه گوشت دار و هسته ای و دارای ریشه های سطحی است و در خاکهای بارخیز رستی و آهکی خوب میروید. در خاکهای شنی چندان رشد نمی کند. و بلندی درخت گیلاس از پنج تا هفت متر میرسد. چوب آن سخت و سنگین است و به مصرف بسیاری از کارها میرسد. ( از جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 241 ) : و در این چهار باغها میوه های الوان از ناشپاتی و بادام و فندق و گیلاس و عناب و هر میوه که اندر بهشت باشد. ( تاریخ بخارای نرشخی ).
- گیلاس وحشی ؛ نوعی از گیلاس خودرو است بیشتر در جنگلهای شمال ایران میروید،روستاییان از پوست آن کیف و صندوق می سازند. ( از جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 242 ) ( درختهای جنگلی ایران ثابتی ص 37 ).

گیلاس. ( از انگلیسی ، اِ ) لیوان آبخوری. ظرفی بلورین به اشکال مختلف که آشامیدن را به کارست.

گیلاس. ( اِخ ) دهی است از دهستان بالا لاریجان بخش لاریجان شهرستان آمل. واقع در 5هزارگزی شمال خاوری رینه. محلی کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنه آن 60 تن است. آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصول آن لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

گیلاس. ( اِخ ) یکی از دیه های لاریجان است. ( از سفرنامه رابینو بخش فارسی ص 154 ).

گیلاس. ( اِخ ) ( چشمه... ) یا گُلسب در فاصله 9 فرسخی شهر مشهد. در محلی دردامنه کوه واقع شده است. منبع این چشمه یکی از ییلاقات مشهد است که آب آن در حوالی شهر با آب سد گلستان ملحق می شود و از خیابان صحن مقدس میگذرد. احداث این چشمه توسط شاه عباس بوده است. ( مطلع الشمس ج 2 ص 243 )( مرآت البلدان ناصری ج 4 ص 244 ). رجوع به کلسب شود.

فرهنگ فارسی

فنجان بلورپایه دارکه با آن نوشابه میخورند، میوهای است شبیه آلبالواماخوش رنگترودرشت تروخوش طعم تر
( اسم ) ظرفی بلوری باشکال مختلف که جهت نوشیدن آب یا انواع مشروبات بکار رود لیوان . یا خالی کردن گیلاس . بسر کشیدن و تهی کردن مشروبی که در گیلاس است : بسلامتی عروس و داماد گیلاسها را خالی کردند .
یا کسلب در فاصله ۹ فرسخی شهر مشهد و در محلی در دامنه کوه واقع شده است .

فرهنگ معین

[ انگ . ] (اِ. ) فنجان ، لیوان مخصوصاً لیوان پایه دار بلوری .
(اِ. ) درختی است از تیرة گل سرخیان که دارای گونه های مختلف است . میوه اش سفت و خوشمزه و شیرین است .

فرهنگ عمید

۱. میوه ای گرد و کوچک، شیرین، و سفید یا سرخ که هسته ای کوچک دارد.
۲. درخت این میوه که بلند و دارای برگ های دندانه دار و گل های سفید است.
ظرف بلوری پایه دار برای نوشیدن انواع نوشابه.

گویش مازنی

دانشنامه عمومی

گیلاس، آلوکک به میوه بسیاری از درختان سرده پرونوس گفته می شود که دارای هسته و گوشت دار است. ترکیه، ایالات متحده آمریکا، ایران، ایتالیا و اسپانیا از عمده تولیدکنندگان میوه گیلاس در جهان هستند.
میوه گیلاسی که خرید و فروش می شود معمولاً ارقام گونه های محدودی مانند: گیلاس شیرین ( گیلاس خودرو ) و گیلاس ترش ( آلبالو ) هستند. نام «گیلاس» به درخت گیلاس هم گفته می شود و گاهی اوقات در مورد بادام و درختان گلدار مشابه سرده پرونوس مانند «گیلاس تزئینی» یا «ساکورا» هم استفاده می شود. گیلاس وحشی ممکن است به هر یک از گونه هایی که بدون کاشتن رشد می کنند گفته شود، گرچه در جزایر بریتانیا اغلب به گیلاس خودرو با نام «گیلاس وحشی» اشاره می شود.
گیلاس دارای گونه های متعدد و در تمام ایران پراکنده است. از گیلاس علاوه بر مصرف به عنوان میوه خام، مربا و کمپوت ساخته می شود. این گیاه احتمالاً از منطقه ای بین دریای سیاه و دریای خزر منشأ گرفته است؛ ولی به نظر می رسد که در زمانهای قدیم آن را به اروپا برده باشند. بیشتر ارقام کشت شده آن در سرتاسر دنیا از اروپا منشأ گرفته اند، ولی تعدادی از ارقام مهم، در مناطق گیلاس خیز محلی انتخاب یا اصلاح گردیده اند.
ایران با تولید ۲۲۵ هزار تن ( ۱۲درصد تولید دنیا ) سومین تولیدکننده گیلاس در جهان می باشد ( بعد از ترکیه و آمریکا ) .
بسیاری از گیلاس ها عضو زیرسرده Cerasus هستند که با داشتن گل در گل آذین دیهیم چندگانه ( نه به صورت منفرد و نه گل آذین خوشه ای ) و با داشتن میوهٔ صافی با یک شیار کم عمق در امتداد یک طرف یا بدون شیار مشخص می شوند. این زیرسرده بومی مناطق معتدل نیم کره شمالی هستند که دو گونه از آن در آمریکا، سه گونه در اروپا و بقیه در آسیا وجود دارند. بقیه آنها عضو زیرسرده گیلاس های پرنده هستند.
گیلاس های شیرین خام دارای ۸۲٪ آب، ۱۶٪ کربوهیدرات، ۱٪ پروتئین و مقدار ناچیزی چربی ( جدول ) هستند. فیبر غذایی وویتامین ث متوسطی دارند درحالی که دیگر ویتامینها و مواد مغذی معدنی هر کدام کمتر از ۱۰٪ مقدار نیاز روزانه در هر وعده غذایی هستند ( جدول ) . [ ۱] در مقایسه با گیلاس های شیرین، گیلاس ترش خام ( آلبالو ) در هر ۱۰۰ گرم حاوی مقدار کمی بیشتر ویتامین ث ( ۱۲٪ ) و ویتامین آ ( ۸٪ ) هستند ( جدول ) . [ ۲]
اشکال کشت شدهٔ گونهٔ گیلاس که بیشتر گیاهان گیلاس متعلق به آن هستند گیلاس شیرین و گیلاس ترش ( آلبالو ) است که بیشتر برای آشپزی استفاده می شود. منشأ هر دوی این گونه ها از اروپا و آسیای غربی است، آنها به طور مصنوعی گرده افشانی نمی کنند. بعضی از گونه های دیگر، علیرغم داشتن میوه های خوراکی، جهت مصرف به طور گسترده ای کشت نمی شوند، به جز در مناطق شمالی که دو گونه اصلی رشد نمی کنند. آبیاری، سم پاشی، کار لازم برای پرورش، و آسیب پذیر بودن آنها در برابر باران و تگرگ، باعث می شود قیمت گیلاس نسبتاً گران باشد. با این حال تقاضا برای آن زیاد است. در تولید تجاری، گیلاس با استفاده از یک «لرزاننده» مکانیکی چیده می شود. [ ۳] البته چیدن با دست هم برای جلوگیری از آسیب رسیدن به میوه و درختان به طور وسیعی رایج است.
عکس گیلاسعکس گیلاسعکس گیلاسعکس گیلاسعکس گیلاسعکس گیلاس

گیلاس (جام). گیلاس به ظرفی بلوری گفته می شود که برای آشامیدن آب یا انواع مشروبات، به ویژه شراب به کار می رود. این کلمه سابقهٔ چندانی در زبان فارسی ندارد و از کلمهٔ انگلیسی به همین نام گرفته شده است. [ ۱]
↑ لغت نامهٔ دهخدا
عکس گیلاس (جام)

گیلاس (زیرسرده). گیلاس، آلبالو ( نام علمی: Cerasus ) نام یکی از زیرسرده های شش گانهٔ سرده پرونوس است. گیلاس در ایران ۹ گونه درخت و درختچه دارد که اکثراً در مناطق کوهستانی و صخره ای پراکنده اند. [ ۱]
عکس گیلاس (زیرسرده)

گیلاس (فیلم). «گیلاس» ( انگلیسی: Cherry ( film ) ) فیلمی در ژانر کمدی است که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد.
عکس گیلاس (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

میوۀ درختی با نام علمی Cerasus avium متعلق به تیرۀ گل سرخیان. این درخت ۲۵ تا ۳۵متر ارتفاع، پوستی که در تنه های مسن سیاه می شود، شاخه هایی که در جوانی سبزرنگ و در پیری قهوه ای ـ قرمزشونده اند، برگ هایی مستطیلی ـ تخم مرغی، و گل های سفید چتری و میوۀ شفت قرمز، زرد یا سیاه و درخشان دارد. این گونه در ایران به صورت خودرو در مازندران، گیلان و آذربایجان می روید. پراکنش جهانی آن در مرکز و جنوب شرق اروپا، آناتولی، قفقاز و ایران است. یونانیان این درخت را اقلاً از ۴۰۰پ م می کاشته اند. گیلاس ویتامین آ دارد و میوه و دُم آن ادرارآور است.

مترادف ها

shot (اسم)
تیر، گلوله، پرتابه، گیلاس، عکس، جرعه، تزریق، منظره فیلمبرداری شده، یک گیلاس مشروب، ضربت توپ بازی

glass (اسم)
جام، شیشه، گیلاس، ابگینه، لیوان، استکان، شیشه الات، ایینه، شیشه دوربین، شیشه ذره بین، الت شیشه ای

cherry (اسم)
گیلاس

demitasse (اسم)
گیلاس، فنجان قهوه خوری

فارسی به عربی

زجاج , کرز

پیشنهاد کاربران

پاسخ به SS و امین :
1 - من پیشتر درباره ریشه واژه میوه گیلاس نوشته بودم .
2 - بزرگترین اشتباه شما پانترکها اینجاست که تصور می نمایید چون یک واژه به گوشتان آشنا است و شما هم ترک زبان هستید پس آن واژه برای زبان شماست .
...
[مشاهده متن کامل]

3 - گیل و گیله واژه های فارسی هستند و به معنای گرد و گروه و دسته و قبیله می باشند .
4 - در اصل همه واژه های گیل - گیله - گله - گروه - گرد هم خانواده و فارسی می باشند .
5 - چرا در ترکی استانبولی و مغولستان این واژه وجود ندارد ؟ پاسخش آشکار است چونکه وام واژه ای از فارسی می باشد .

ادعاها که درباره ی ریشه ی واژه های فارسی و میوه ها به صورت ترکی داده شده اند، متأسفانه علمی و معتبر نیستند و با منابع زبان شناسی تاریخی و فرهنگ لغت های معتبر فارسی و ترکی قابل رد هستند.
اجازه بدهید قدم به قدم بررسی کنم و منابع معتبر را هم معرفی کنم:
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
۱. درباره ی کلمه �گیلاس�
ادعای شما این است که �گیلاس� ترکی است از اجزایی مثل �گیله� ( سیاهی چشم ) �عنبیه� �آس� از فعل آویزان کردن.
واقعیت:
�گیلاس� کلمه ای است فارسی و به از زبان های ایرانی میانه ( مانند پهلوی ) وارد فارسی شده است.
ریشه ی این کلمه به زبان های هند و اروپایی برمی گردد. در زبان های هندوایرانی مانند سنسکریت و اوستایی ریشه هایی برای این میوه وجود دارد.
در فرهنگ لغت دهخدا و فرهنگ معین، �گیلاس� به عنوان یک کلمه فارسی ثبت شده است.
واژه شناسی معتبر ( مثل کتاب �واژه های میوه و سبزیجات در زبان فارسی� یا �فرهنگ لغات دهخدا� ) نشان می دهد �گیلاس� ریشه ای ترکی ندارد.
منابع:
فرهنگ لغت دهخدا ( بخش گیلاس )
کتاب �واژه شناسی میوه ها در زبان فارسی�، دکتر علی اکبر دهخدا
�A Comprehensive Persian - English Dictionary� by F. Steingass
- - -
۲. واژه های دیگر مثل �قاغون� ( خربزه ) ، �اریک� ( زردآلو ) ، �آلوزوم� ( انگور ) ، �آلو� ( شفتالو )
�قاغون� یا �قاغان� در ترکی به معنای نوعی خربزه است، ولی در فارسی کلمه �خربزه� از ریشه ی فارسی است و کلمه �قاغون� اصالت فارسی ندارد. در فارسی این کلمه استفاده رایج ندارد.
�اریک� در فارسی به زردآلو می گویند و ریشه فارسی دارد، و با ترکی متفاوت است.
�آلو� و �شفتالو� واژه های فارسی هستند ( شفتالو از ترکی نیست بلکه فارسی مرکب است: شفت آلو ) .
�آلوزوم� واژه ای در فارسی رایج نیست.
همه این واژه ها در فرهنگ های معتبر فارسی و ترکی بررسی شده اند و تفاوت های واضحی در ریشه و کاربرد دارند.
منابع:
فرهنگ لغت دهخدا
فرهنگ ترکی آتاتورک
�The Turkic Languages� ( edited by Lars Johanson and �va �. Csat� )
- - -
۳. ادعای نبود میوه در سیبری و گرفتن اسامی از ترکیه به دلیل شرایط یخبندان
در سیبری واقعاً شرایط سختی برای کشاورزی است و تنوع میوه های بومی بسیار کم است. اما این دلیل نمی شود که زبان فارسی از ترکی تأثیر گرفته باشد یا اسامی میوه ها از ترکی به فارسی آمده باشد.
زبان فارسی هزاران سال قدمت دارد و بسیاری از واژه ها مستند به متون کهن و فرهنگ های مختلف ایرانی است.
تأثیر زبان های همسایه همیشه وجود دارد اما ادعای کلی گرفتن واژه ها به دلیل یخبندان منطقی و علمی نیست.
منابع:
کتاب �تاریخ زبان فارسی� نوشته احمد تفضلی
مقالات دانشگاهی در حوزه زبان شناسی تطبیقی زبان های ترکی و فارسی
- - -
جمع بندی:
ادعاهای مطرح شده در قالب جعلیات زبان شناسی قرار می گیرند و در متون معتبر فارسی و ترکی صحت ندارند.
بهتر است برای بررسی ریشه واژه ها به فرهنگ های لغت معتبر فارسی و ترکی مراجعه کنید.
همچنین برای درک بهتر ریشه واژه ها، توجه به زبان های هندوایرانی و هندواروپایی بسیار مهم است.
اگر دوست دارید، می توانم چند منبع معتبر و خلاصه ی علمی درباره ریشه واژه های میوه ها و سایر اصطلاحات ارائه کنم.
- - -

گیلاس کلمه ای تورکی می باشد که از دو جزو گیله به معنی سیاهی چشم و عنبیه که گوی مانند است و آس از فعل آسماق به معنی اویزان کردن گرفته شده و با هم به معنی گوی آویزان می شود در جواب مهدی کشاورز که از کشاورزی
...
[مشاهده متن کامل]
چیزی نمی داند هر میوه ای اویزان هم باشد خیلی ها شبیه گوی نیستند در جواب مدیاچند قاغون همان خربزه اریک زرد الو اوزوم همان انگور آلو همان شفتالو و غیره در دیوان الغات تورک است اگر سواد خواندن داشته باشید در ضمن در سیبری به دلیل یخبندان میوه وحود نداشت فلذا این اسامی را فارسها از باغهای تور کیستان گرفته اند

علوس لری
درود خوب هستید
همه ی گفتگو هایتان بیهوده است و بن مایه ندارید و برخی گمان پردازی بی پایه و شوند است
تنها کاربری که دیدگاه درخوری داده مهتر آرش کیانی هستند که گرچه بنده نمی دانم نخست خودش به بن مایه اش نگریسته یا نه، واژگانی که آورده هرگز پیوندی با گیلاس ندارند اگر هم داشته باشند در آن فرتور ها پیدا نیست. خواستم بگویم اگر سخنی دارید با بن مایه بدهید.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی گیلاس از ریشه ی واژه ی گیل و آس فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

گیلاسگیلاسگیلاسگیلاسگیلاسگیلاس
باز هم متوهمها شروع کردن به سخنرانی
گیلاس
از گیله میاد
گوزلریوین گیلسین ییم
زبان دری ساخت ترک هاست
اونی که میگه آذری ذهنت رو بدجور شست و شو دادن
شما درست شدنی نیستی😅
جکهای قشنگی تعریف کردین شما ! اگر چند کلمه آذری هم نام ببرین ما فیض ببریم ! حتما آلما هم آلپ ما بوده ، حیوا هم حوا بوده ! بگرد برای خودت جور کن دیگه. از این زبان پهلوی چیزی توی فارسی نیست ، ولی توی ترکی هست ! شما این اسنادتون رو حتما پخش جهانی کن عزیزم
گیل در ترکی به اجسام و چیزهای گرد گفته میشه مثل گیله گز یعنی چشم گرد ، آس هم یعنی آویزان ، گیلاس هم میشه میوه گرد آویزان ، آلبالو هم به ترکی میشه گیلنار ، به معنی میوه گرد به رنگ آتیش
بنظرم گیلاس هم مثل گیلنار اسم ترکی هست
این واژه نه از زبان های ترکیه نه از زبان های ایرانی بلکه یه واژه یونانی هست و گونه راستین این واژه کِراسی هست و گیلاس گونه پارسیزه این واژه هست
اسم یک میوه کوچک به رنگ قرمز
کلمه ای انگلیسی که همان گلس به معنی لیوان است
در زبان لکی استعمال دارد و به معنی لیوان می باشد .
فکر میکنم گیل در واژه گیلاس
دقیقا به معنل گل باش
دوستانه گلوله و گوله واژگان کلمات فارسی هستند.
به گونه های دیگری هم تلفظ میشه.
مثلا در استان های مرکزی به تخم چشم میگن "گوبوله"
یا به کوفته های کوچیک غذای کله گنجیشکی "گوندله" گفته میشه.
در زبان های جنوبی و لری و کردی به چیز گردالی گُند گفته میشه
...
[مشاهده متن کامل]

همه این کلمات هم ریشه هستن که به صورت واژه "گیله"
به زبان ترکی راه پیدا کرده است.
سایت آموزشیه علمی نظر بدین نه بر اساس تعصب
ممنونم

گیلاس واژه ای فارسی بوده که با �کریس� در زبان سانسکریت و به معنای میوه قرمز رنگ هم ریشه می باشد .
به احتمال زیاد شهر یونانی�کراسوس� به دلیل اینکه نخستین بار این میوه در این شهر کاشت شده نام خود را از �گیلاس� گرفته باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

یک نظریه نیز وجود دارد که چون این میوه نخستین بار از این شهر به اروپا صادر شده نام خود را از نام شهر �کراسوس� و به معنای شاخ گرفته است.
واژه های چری ( انگلیسی ) و کیراز ( ترکی ) و دیگر زبانها برگرفته از همین واژه می باشند.
در پاسخ به پانترکها:
1 - همه کتاب دیوان لغات ترک را خوانده ام چیزی به نام میوه در آن وجود ندارد چون جاییکه ترکها در آن سکونت داشتند شرایط کاشت درخت میوه نداشته است
2 - ترکها به دلیل مهاجرت مداوم نمی توانستند باغ داشته باشند.
3 - ترکها به هر جایی که کوچ کرده اند زبان همان منطقه را گرفته و تصور می نماییند مال خودشان است.
4 - ترکها همواره قصد مصادره دانشمندان و شاعران ایرانی چون مولانا و پور سینا و فارابی و حتی ملا نصرالدین را داشته و دارند .

گیلاس در راستی نه پارسیس نه ترکیست گیلاس گونه دیگر از واژه کراس است که نام میوه گیلاس است
واژه گیلاس
معادل ابجد 121
تعداد حروف 5
تلفظ gilās
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [مٲخوذ از انگلیسی: glass]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی gilAs
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
در جنوب ایران به لیوان گفته میشه گیلاس مثلا یه گیلاس اب بده
گیل، گوله، گلوله، گُل، گُله، کُله، کَله همگی از یک ریشه و به معنی چیز کروی شکل میباشد که بسته به موقعیت معنای هر یک را میتواند بگیرد
گیلان:سرزمین گلها
گیلاس ( گیل آس ) :گلوله آویزان
کهگیلویه:کوه گل پرور
کُلوخ:گلوله خاک
کُلون:گلوله یا توپک کوبش در
کله:سر
درود
* مگه میوه غیر آویزون هم داریم؟!*
برخی کاربران جوری می گویند گیلاس یعنی دانه یا گردی آویزان و روی این چمار و معنا پافشاری می کنند که انگار دیگر میوه ها روی شاخه هاشان بالانس زده اند یا جاذبه و گرانش زمین رویشان اثر نگذاشته سربالا روییده اند! ولی در این میان چون فقط میوه گیلاس بوده که گرانش آن را آویران کرده پس به ترکی شده گیلاس یعنی دانه آویزان!!!
...
[مشاهده متن کامل]

منطق و دلیل بهتر از این؟ آیا کسی می تواند میوه ای نام ببرد که آویزان نباشد؟
ویژگی که بودنش در همه موردها ( مانند میوه ها ) یکسان است که به کار نامسازی نمی آید، آویزان بودن ویژگی همباز یا مشترک همه میوه هاست پس منطقی نیست برای نامگذاری میوه ای بکار رود [مانند اینکه نام خودرویی را بگذارند چرخدار!]
واژه ی گیلاس، ریخت ایرانی شده ی واژه یونانی کراسی است که دیسه کهنتر آن در بنمایه های یونانی، کراسوس بوده و در زبان مردم ترکیه که یونانی تبار هستند هم به ریخت کیراز باقی مانده است.
درباره واژه ی "گیله":
واژه گیله به چم دانه و گردی فقط ویژه ی ترکی آذری نیست، در برخی از زبانهای بومی ایرانی هم با همین چمار به کار می رود مانند تاتی، تالشی، گویشهایی از لری و در خراسان هنگام نام بردن از دانه های انگور.
گیله را در این چم یعنی دانه، می توان ریخت دیگری از گوله ( گلوله ) دانست یعنی گردی کوچک مانند گوله برف، گوله آتش، گوله زغال و. . . که شاید گوی - اوله ( پسوند کوچکساز ) بوده = گوی کوچک، که کم کم به گیله، گوله و گلوله دگردیس شده.
پس این واژه در بنیاد خود واژه ای ایرانی ( شاید پهلوی ) است .
واژه گیلانار هم که در گیلان و آذربایگان به چم آلبالو به کار می رود می تواند به چم دانه انار ( در جایگاه همانندی و تشبیه ) باشد یا [گیلان آر] بوده به چم [از گیلان آورده] که در هر صورت واژه ای ایرانی ست.
نیاکانِ آذری زبانِ مردم آذربایگان در گذار زبانی خود از پهلوی ( با گویش آذری ) به ترکی که در سه چهار سده گذشته انجام گرفته، واژه های فراوانی را از پهلوی به زبان نوآمده ی ترکی درون کرده اند.

واژه گیلاس واژه کاملا پارسی است که در ترکی رفت است در ترکی می شود کیلاس این واژه یعنی گیلاس صد درصد پارسی است.
گیلاس کلمه ای کاملا تورکی است
گیله به گردی و تخم چشم گفته میشه که هم اکنون هم در بین تورکا استفاده میشه نمونش قارا گیله یعنی چش سیاه
آس هم از فعل اسلانماق گرفته شده یعنی آویزان
گیله به خاطر شکل گرد میوه بهش گفتن آس هم چون از درخت اویزونه در کنار گیله یعنی مانندی چشمی یا گردی که آویزان است
...
[مشاهده متن کامل]

در مورد رفقای فارس زبان هم اگر گیله در فارسی به معنی حبه است چرا استفاده نمیکنید ازش اگر هم استفاده کنید باز هم حبه چه ربطی به این میوه داره؟
در مورد اون رفیقمون هم که گفته آس یعنی تک ، این واژه تک به چه دلیل به میوه داده شده؟ تکی نیست که معمولا یا دوتاییه یا چندتایی
فارسی نیست رفقا الکی تلاش و ت. حریف نکنید
تشکر

اسامی میوه های مختلف به انگلیسی:
apple = سیب 🍏 🍎
seed ( American ) / pip ( British ) = تخم سیب
pear = گلابی 🍐
banana = موز 🍌
grape = انگور 🍇
watermelon = هندوانه 🍉
...
[مشاهده متن کامل]

melon = خربزه، ملون
cantaloupe = طالبی
honeydew melon = طالبی
❗️لطفا برای مشاهده تفاوت این دو طالبی، عکس های هر کدام را در گوگل سرچ و مشاهده کنید
plum = آلو
greengage = آلو سبز
apricot = زردآلو
peach = هلو 🍑
nectarine = شلیل
cherry = گیلاس 🍒
sour cherry = آلبالو
fig = انجیر
persimmon = خرمالو
mango = انبه 🥭
pineapple = آناناس 🍍
avocado / avocado pear = آووکادو 🥑
strawberry = توت فرنگی 🍓
blueberry = بلوبری
blackberry / bramble ( British ) = توت سیاه
raspberry = تمشک
❗️بعضی جا ها هر دو کلمه رو تمشک معنا کردند. برای مشاهده تفاوت این دو، لطفا هم blackberry و هم raspberry رو در گوگل سرچ کنید و تصاویر هر کدام رو مشاهده کنید
orange = پرتقال
tangerine = نارنگی 🍊
clementine = نارنگی یافا
lemon = لیمو 🍋
lime = لیمو ترش
pomegranate = انار
kiwi / kiwi fruit = کیوی 🥝
quince = به
stone ( British ) / pit ( American ) = هسته میوه

آس از آسمان آمده
واژه ای فارسی هست
گیل به معنای دانه و حبه هست
در خراسان مادربزرگا به هر گیسشون گیله میگفتن
گیلان و گیلان غرب در فارسی وجود داره
گیله نام یکی از شاهزاده های ساسانی بوده
گلاره به معنای تخم چشم و نور چشم نام کردی و لری هست
...
[مشاهده متن کامل]

نارگیل در پهلوی انارگیل بوده که به عربی شده نارجیل
آس هم در فارسی یعنی تک
اینم مانند هزاران واژه ای که از آذرباییجان به ترکها رسیده هست

گیلاس و گیلانار ( آلبالو )
گیله = گوی به ترکی
آس = آسلانماک = آویزان به ترکی
پیاله شراب خوری
نمونه:
�شهربانو الیزابت� برای داشتن خوابی آسوده، می کوشد همیشه در یک زمان روشن به رختخواب برود. پپش از خواب، یک پیاله ی شرابخوری ( گیلاس ) شامپاین می نوشد و سپس کمی کتاب [کتاب های آدمکشی، بیش تر از آگاتا کریستی] می خواند و سرِ ساعت یازده شب بخواب می رود.
...
[مشاهده متن کامل]

از یادداشتی در دستِ کار
به سلامتی ترک ها و پارس ها که کم تر بر سر ریشه ی واژه ها بجان هم بیفتند و بیش از پیش برای آن روشی دانشورانه بجویند؛ گرچه، چنین کاری نیازمند ویژه کاری است. کار هر بز نیست خرمن کوفتن . . .

سه کشور آمریکا ترکیه و ایران بزرگترین تولید کننده های گیلاس در دنیا هستند ترکیه از سال ۱۲۹۹ میلادی به نام عثمانی تشکیل شد و قبل از رومیان در استانبول ترکیه بودند چگونه ممکنه میوه گیلاس را کشور نامش را
...
[مشاهده متن کامل]
از کشور همسایه گرفته شده باشد یعنی اسم گیلاس در تاریخ گذشته ایران وحود نداشته و در این ششصد سال اخیر از کشور همسایه وام گرفته شده

به هر حال، آنچه که مستند و معتبر است، این است که قبل از دستیابی یونانی ها به تمدن بزرگشان در یونان، گیلاس از سال ها قبل تحت عنوان کریس، در آلبانی برای آلبانیایی ها شناخته شده بود. در ضمن با توجه به سابقه
...
[مشاهده متن کامل]
ایران از تاریخ و اینکه عثمانی ها تنها از صفویه وارد استانبول شدند تمام میوه های ایرانی نامشان پارسی است و نیازی نیست نام انها از واژه های کشور های همسایه که بعدها بوجود امدند گرفته شود

گیلاس طبق تحقیقات جدید زبانشناسی واژه ای برگرفته از زبان ترکی است و ربطی به واژه یونانی کراسی kerasi ندارد
نام گیلاس از زبان یونانی و واژه ker�si گرفته شده است که آن هم از یونانی باستانی keras�s آمده است و ترکی نیست
گیلاس کلمه ای ترکی است به معنی دانه آویزان و نام میوه ای معروف و نام دخترانه ترکی
کلمه ترکی گیل و گیله در ترکیبات بسیاری از کلمات ترکی دیده میشه:
گیلدیک یا گیله دیک در زبان ترکی به معنی گل نسترن
...
[مشاهده متن کامل]

گیلاره یا گلاره نام دخترانه ترکی به معنی مردمک چشم
قارا گیله در زبان ترکی نام گونه ای است از درخت ولیک
گیلانار یا گیله نار در زبان ترکی به معنی آلبالو
ازگیل در زبان ترکی نام نوعی میوه که از مصدر ازیلمک له شدن میاد
گیل در زبان ترکی همچنین پسوندی است که معادل فارسی آن "اینا" می باشد مثال:بابام گیل=بابام اینا

🔺در زبان تورکی �گیله� به مرکز برخی اجسام گفته می شود، که با کلمات دیگر تورکی دَنه و چَردَک ( هسته ) مترادف است، مانند گؤزۆن گیله سی ( عنبیه چشم ) ، اۆزۆم گیله سی ( دانه انگور ) ، قره گیله ( چشم سیاه )
...
[مشاهده متن کامل]

🔺�آس� هم از فعل آسیلماق به معنی آویزان گرفته شده است.
🍒گیلاس ( گیله آس ) : آسیلی چردک، آسیلی دنه ( دانه آویزان )
🔺در تورکی به آلبالو هم �گیله نار� می گویند ( گیله کی نارا اوخشویور )
این هم نشان دهنده این واقعیت است که برای تورک ها اول نار ( انار ) وجود داشته بعد گیله نار!
🔺همچنین میوه ازگیل ( از گیل ) که قسمت �از� آن از فعل �ازیلمک� به معنی له شدن گرفته شده است؛ یعنی دانه له شده.

گیلاس از دو کلمه تشکیل شده گیله یعنی مردمک چشم و اس یعنی اویزان حتی تورک زبانها به شخصی که چشمان سیاه دارند ( قارا گیله ) می نامند .
نوعی میوه تابستانه که قرمز میباشد🍒
این میوه ی شیرین، از دو کلمه ی گیله به معنی حبه و آس به معنی آویزان تشکیل شده است.
امیداورم از اطلاعاتم استفاده کرده باشید🍃💜🍃💜🍃
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٤)