[ویکی فقه] کلمات نبطی قرآن. کلمات نبطی قرآن به کلماتی از قرآن ، به لغت قوم نبط اطلاق می شود.
«نبطی» از جمله زبان های سامی است و قوم نبطی مثل اعراب بائده از طوایف آرامی بوده اند که در شمال عربستان میان سواحل فرات و خلیج فارس و مدیترانه و دریای سرخ می زیسته اند.
کلمات منسوب به قوم نبط
کلمات منسوب به قوم نبط در قرآن کریم :۱. سیناء: زیبا ، حسن: (وشجرة تخرج من طور سیناء) ؛۲. الحواریون: شویندگان لباس : (قال الحواریون نحن انصار الله) ؛۳. اکواب: کوزه بی دسته: (باکواب واباریق وکاس من معین) و نیز: زخرف: ۷۱؛ ؛۴. ولیتبروا: نابود کنند: (ولیتبروا ما علوا تتبیرا) و نیز: فرقان: ۳۹ ؛۵. سریا: جوی و نهر : (الا تحزنی قد جعل ربک تحتک سریا) ؛۶. سفرة: قراء: (بایدی سفرة) ؛۷. فصرهن: پاره پاره کن: (فصرهن الیک) ؛۸. طه: ای مرد ؛۹. فردوس: انگور : (کانت لهم جنات الفردوس نزلا) ؛۱۰. هیت لک: بیا و من از تو هستم ؛۱۱. الا: نام خداوند متعالی: (لا یرقبوا فیکم الا ولا ذمة) و نیز: آیه ۱۰ ؛۱۲. رهوا: آرام: (واترک البحر رهوا) ؛۱۳. عبدت: قتلت: (وتلک نعمة تمنها علی ان عبدت بنی اسرائیل) ؛۱۴. وراء: پیشاپیش: (وکان وراءهم ملک) ؛۱۵. وزر: کوه و پناهگاه: (کلا لاوزر) ؛۱۶. قطنا: کتاب ما: (عجل لنا قطنا) ؛۱۷. اصر: عهد، پیمان : (قال ااقررتم واخذتم علی ذلکم اصری) ؛۱۸. کفر: بپوشان، محو کن: (وکفر عنا سیئاتنا وتوفنا مع الابرار) ؛۱۹. مقالید: کلیدها: (له مقالید السماوات والارض) و نیز: شوری: ۱۲ ؛۲۰. کفلین: دو برابر: (یؤتکم کفلین من رحمته) ؛۲۱. یم: دریا . گفتنی است که بعضی از این کلمات به زبان نبطی اختصاص نداشته، در زبان های سامی دیگر نیز وجود دارند.نویسنده کتاب القرائات القرآنیة کلمات «تتبیر، من تحتها، عبدت، مناص، قطنا، وزر، اکواب و سفرا» را از آن دسته کلمات نبطی می داند که درباره آن ها اقوال نادر ذکر نشده است؛ اما کلمات «صرهن، اصری و سینا» را از آن دسته کلمات نبطی می داند که وجوه شاذی نیز درباره آن ها ذکر شده است.
«نبطی» از جمله زبان های سامی است و قوم نبطی مثل اعراب بائده از طوایف آرامی بوده اند که در شمال عربستان میان سواحل فرات و خلیج فارس و مدیترانه و دریای سرخ می زیسته اند.
کلمات منسوب به قوم نبط
کلمات منسوب به قوم نبط در قرآن کریم :۱. سیناء: زیبا ، حسن: (وشجرة تخرج من طور سیناء) ؛۲. الحواریون: شویندگان لباس : (قال الحواریون نحن انصار الله) ؛۳. اکواب: کوزه بی دسته: (باکواب واباریق وکاس من معین) و نیز: زخرف: ۷۱؛ ؛۴. ولیتبروا: نابود کنند: (ولیتبروا ما علوا تتبیرا) و نیز: فرقان: ۳۹ ؛۵. سریا: جوی و نهر : (الا تحزنی قد جعل ربک تحتک سریا) ؛۶. سفرة: قراء: (بایدی سفرة) ؛۷. فصرهن: پاره پاره کن: (فصرهن الیک) ؛۸. طه: ای مرد ؛۹. فردوس: انگور : (کانت لهم جنات الفردوس نزلا) ؛۱۰. هیت لک: بیا و من از تو هستم ؛۱۱. الا: نام خداوند متعالی: (لا یرقبوا فیکم الا ولا ذمة) و نیز: آیه ۱۰ ؛۱۲. رهوا: آرام: (واترک البحر رهوا) ؛۱۳. عبدت: قتلت: (وتلک نعمة تمنها علی ان عبدت بنی اسرائیل) ؛۱۴. وراء: پیشاپیش: (وکان وراءهم ملک) ؛۱۵. وزر: کوه و پناهگاه: (کلا لاوزر) ؛۱۶. قطنا: کتاب ما: (عجل لنا قطنا) ؛۱۷. اصر: عهد، پیمان : (قال ااقررتم واخذتم علی ذلکم اصری) ؛۱۸. کفر: بپوشان، محو کن: (وکفر عنا سیئاتنا وتوفنا مع الابرار) ؛۱۹. مقالید: کلیدها: (له مقالید السماوات والارض) و نیز: شوری: ۱۲ ؛۲۰. کفلین: دو برابر: (یؤتکم کفلین من رحمته) ؛۲۱. یم: دریا . گفتنی است که بعضی از این کلمات به زبان نبطی اختصاص نداشته، در زبان های سامی دیگر نیز وجود دارند.نویسنده کتاب القرائات القرآنیة کلمات «تتبیر، من تحتها، عبدت، مناص، قطنا، وزر، اکواب و سفرا» را از آن دسته کلمات نبطی می داند که درباره آن ها اقوال نادر ذکر نشده است؛ اما کلمات «صرهن، اصری و سینا» را از آن دسته کلمات نبطی می داند که وجوه شاذی نیز درباره آن ها ذکر شده است.
wikifeqh: کلمات_نبطی_قرآن