به معنی توانمندی و قابلیت انجام کار است.
لری بختیاری
ایوار، کچَ، چکَ:فک، چانه
ذَقَن
چانه واژه ایست فارسی که از واژه �چانو� در فارسی میانه گرفته شده این واژه با واژه �گنو� در زبان سانسکریت هم ریشه می باشد .
واژه chin در انگلیسی و kinn در آلمانی از این واژه گرفته شده اند.
واژگان دارای چ ریشه فارسی ندارن مگر اینکه در گذشته حرف دیگه ای بوده باشه و تبدیل به چ شده باشه. پس این واژه باید ترکی باشه
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�چنووهchenova� به معنی چانه ( آناتومی بدن، عضوی از صورت ) است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، آلمانی، . . . ) شده وبه صورت�چینchin�به معنی چانه در زبان
... [مشاهده متن کامل] انگلیسی به کار میرود. در واقع �chin�, کوتاه وخلاصه شده�چنووه� در لری است که قسمت آخر آن حذف شده است. در زبان کهن لری واژه �زنج� هم برای چانه به کار میرود.
زَنَخ
زنخ
در زبان لری میگیم زنج
واژه چانه کاملا پارسی است باز این آرش محمد پان ترکیسم آمد جهل این واژه این واژه صد درصدر پارسی به قوم عزیز ترک ربط داد در ترکی شنه من که دم نفهمید چانه ترکی کجا واژه ایرانی به یک قوم نسبت دادن از این جماعت پان ترکیسم بعید نیست این واژه یعنی چانه هزار درصد پارسی است.
چانه - زنخدان
این واژه از ریشه هندو اروپائی گنو - genw و در ریشه هندوایرانی جنوش janush که در اوستا زانو z�nu ودر سانسکریت هانو hanu ودر لاتین گنا gena ودر انگلیسی چین یا چیک chin, cheek خوانده میشود.
احتمال میرود واژه زنخدان با زانو در اوستا مرتبط باشد!
گچپژ که سهله، همه حروف الفبا در هیچ زبانی وجود نداشته و فقط مخصوص زبن ترکی هست، مردم جهان همه گنگ و لال بودن و با زبان اشاره صحبت میکردند که تورکهای متمدن از ناکجا آباد امدند و مردم بی فرهنگ و وحشی جهان
... [مشاهده متن کامل] رو متمدن کردند و به انها حرف زدن اموختن و الان همه پیشرفت جهان مدیون این قوم بزرگه، تازه معلوم شده مردم اتلانتیس هم تورک بودن
اگر هر واژه ای رو سرچ کنی میبینی آرش محمدی نوشته این واژه از akmak ترکی ریشه گرفته، یعنی زبان ترکی اینقدر ضعیف هست که واژه ی دیگه ای پیدا نمیشه توش؟akmak تا الان هزارتا معنی گرفته، حالاچه جوری آکماک=چانه، الله اعلم
درود ُ سپاس
در زبان پارسی برای نامیدن اندامهای گرد در بدن، واجهای ک، گ، ش، چ به همراه و، ن، ه بکار می رود مانند "گونه"، "چونه" ( چانه ) ، شونه ( شانه ) و ( ک و ن )
در نانوایی نیز به گرده های خمیر چانه گفته می شود برپایه همانندی با چانه گرد در چهره
... [مشاهده متن کامل]
واژه چانه خود واژه ای هموَند در زبانهای هند ُ روپایی ست:
در لری: چِنَووِه، کردی: چِنگ، انگلیسی: چین ( chin ) ، آلمانی: کین ( kin )
این واژه در ترکی آذربایگان "چِنه" گفته می شود که باز مانده از زبان ایرانی پهلوی ( زبان کهن آذربایگان ) و وامواژه در ترکیست.
در لری بختیاری
چانه: کَچِه
چانه از فعل ترکی akmak یا akamak ( شکل دیگر در این باب معنایی achmak ) به معنی باز کردن، باز شدن گرقته شده است .
از این فعل مشتق aka - ng یا akı - ng به معنی باز ، باز شده شکل می گیرد .
شکل امروزی واژه به شکل achık می باشد .
... [مشاهده متن کامل]
از akang با حذف a و تبدیل k به ch به شکل chang و در حالت نرم کلمه به شکل cheng مشتق chenge ( چنگه ) شکل گرفته که به شکل chene ( چنه ) تغییر کرده است .
شکل kıng ( بدون a ) در شکل نرم کلمه king با تلفظ خفیف g به شکل kin و بعد به شکل gnu وارد زبان لاتین و به شکل kinn وارد زبان های ژرمانیک شده و به شکل cin یا cinn وارد زبان انگلیسی نیز شده است و در انگلیسی کهن نیز ریشه آن به شکل cin یا cinn معرفی شده که امروزه به شکل chin مورد استفاده قرار می گیرد .
چانه در فارسی نیز یا به صورت مستقیم از ترکی یا با گردش از زبان های هند و اروپایی دیگر وارد فارسی شده است .
زنخدان . . . . . .
چنته. چانتا. چانه. چنه. چیدن. چرخیدن. . . . تورکی هستند. . در عربی و لهجه هایش حروف گچپژ وجود ندارد. وگچپژ مخصوص زبان تورکی است
چنه، حنک، ذقن، زنخدان، زنخ، چونه، گلوله خمیر، سخن منثور، پرگویی، تخفیف گیری
فک
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)