پیمان سعداباد

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پیمان سعدآباد. پیمان سعدآباد وحدت نظر چهار کشور ایران، عراق، افغانستان و ترکیه را در سیاست عمومی و حمایت متقابل در صورت بروز خطر نسبت به یکی از دولت های عضو پیش بینی می کرد و همچنین دول چهارگانه متعهد می شوند که سیاست عدم مداخله مطلق در امور داخلی یکدیگر را تعقیب کنند و مصونیت حدود مشترک مرزی یکدیگر را محترم شمارند و در کلیه اختلافات بین المللی که با منافع آنها مربوط است، مشورت نمایند و عملیات تجاوزکارانه علیه یکدیگر نداشته باشند. پیمان سعدآباد هم از لحاظ مادی و هم از نظر سیاسی به زیان دولت ایران و بنفع کشورهای ترکیه، افغانستان و عراق بوده است.
انگلیسی ها پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه تزاری و سقوط رومانوف ها و ایجاد حکومت جدید سوسیالیستی شوروی فوق العاده وحشت زده و نگران شدند. در سال های بین دو جنگ جهانی، انگلستان سراسر خاورمیانه را تحت نفوذ و سلطه خود داشت. تعدادی از کشورهای این منطقه مانند عراق و فلسطین و ماوراء اردن از طرف جامعه ملل تحت قیومیت انگلستان قرار گرفته بودند و تعدادی دیگر؛ مانند مصر و عربستان سعودی در نتیجه قراردادهایی، حقوق و امتیازات خاصی برای انگلیسی ها قائل شده بودند. گروه سوم از کشورهای خاورمیانه نیز به طور غیر مستقیم زیر نفوذ انگلسیی ها قرار داشتند؛ مانند ترکیه و افغانستان. انگلیسی ها پس از جنگ جهانی اول نهایت کوشش را به عمل آوردند تا با ایجاد حکومت هایی دست نشانده و قوی انعقاد یک پیمان دفاعی بین کشورهای خاورمیانه بوجود آوردند و آن را به عنوان سدی در جلوگیری از توسعه طلبی و نفوذ شوروی به سوی هندوستان و خلیج فارس و چاه های نفت جنوب ایران لازم می شمردند؛ بنابراین در عرض چند سال کوشیدند اختلافات میان دولت های این منطقه را بتدریج برطرف و زمینه را برای انعقاد پیمان همکاری و عدم تعرض منطقه ای فراهم سازند.
تصویب عهدنامه عدم تعرض
مجلس شورای ملی عهدنامه عدم تعرض را بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت پادشاهی افغانستان و دولت جمهوری ترکیه و دولت پادشاهی عراق را که مشتمل بر ده ماده بود، در تاریخ ۱۷ تیرماه (۱۳۱۶) مطابق با ۸ ژوئیه ۱۹۳۷ در قصر سعدآباد به امضاء رسیده بود، را تصویب کرد. این قانون که مشتمل بر یک ماده و متن عهدنامه ضمیمه بود، در جلسه بیست و پنجم اسفندماه ۱۳۱۶ به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
موفقیت انگلستان در انعقاد این پیمان
با انقراض سلسله قاجار حکومت پهلوی در ایران روی کار آمد. در ترکیه امپراطوری عثمانی از هم پاشید و آتاتورک قدرت را در دست گرفت. در عراق هم حکومت دست نشانده ملک فیصل را بر سر کار آوردند. در افغانستان هم نیز حکومت امان الله را که تصور می کردند، تحت نفوذ آنها نخواهد رفت را برداشتند تا بعد حکومتی به میل خود روی کار آورند. پس از اینکه این قبیل حکومتها را بوجود آوردند و پا برجا گردید، دولت انگلستان به این فکر افتاد که از این کشورها حلقه ای آهنین در جنوب روسیه بوجود آورد. لذا ضروری بود که بین ایران و ترکیه و عراق و افغانستان موجبات حسن تفاهم و دوستی فراهم شود و اختلافات بین آنان را برطرف سازند.
← کمک به روابط ایران و ترکیه
...

پیشنهاد کاربران

پیمان سعدآباد یا عهدنامهٔ عدم تعرض، پیمانی بود که در تاریخ ۱۷ تیر ماه سال ۱۳۱۶ ( ۸ ژوئیه ۱۹۳۷ ) در کاخ سعدآباد تهران، میان چهار کشور ایران ( رضاشاه پهلوی ) ، عراق ( ملک غازی اول ) ، افغانستان ( محمد ظاهر شاه ) و ترکیه ( مصطفی کمال آتاتورک ) به امضا رسید. دولت های امضاکننده این پیمان، متعهد شدند که از مداخله در امور داخلی یکدیگر خودداری نموده و مرزهای مشترک را محترم بشمارند. همچنین از هرگونه تجاوز نسبت به خطوط مرزی یکدیگر خودداری کنند و از تشکیل جمعیت ها و دسته بندی هایی که هدف آن ها اختلال در صلح در میان کشورهای هم جوار و هم پیمان است، جلوگیری کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

جیمز روزنا عوامل زمینه ساز یک سیاست خارجی را تحت تأثیر پنج متغیر فردی، نقش گرایانه، حکومتی، جامعه و نظام مند ( نظام بین المللی ) می داند که اولویت تأثیر گذاری هرکدام در کشورهای مختلف متفاوت است.
متغیر فردی به ارزش ها، باورها، ایدئولوژی، برداشت ها، تصورات، ویژگی های فردی و تجاری تصمیم گیرندگان ارتباط دارد. در یک حکومت اقتدارگرا نظیر حکومت پهلوی اول، دیدگاه رأس هرم قدرت نقش تعیین کننده ای در فرایند سیاست گذاری داخلی و خارجی داشت. از آن جا که رضاشاه از نوجوانی در محیط نظامی رشد کرده بود روحیهٔ نظامی گری در شکل گیری شخصیت وی تأثیر زیادی داشت. روحیهٔ نظامی و حس قدرت طلبی باعث شد که او به سرعت قدرت مطلق خود را افزایش داده و به سیاست گذاری داخلی و خارجی بپردازد.
رضاشاه سیاست خارجی خود را بر مبنای ایجاد موازنه و تثبیت موقعیت خود بین دو قدرت انگلیس و روسیه استوار کرد و در این راستا علاوه بر نزدیکی به آلمان، برقراری رابطهٔ دوستانه با کشورهای همسایه و قدرت های منطقه را در دستور کار خود قرارداد ( پیمان سعدآباد ) . در واقع پیمان سعدآباد تلاشی برای پیشبرد دیپلماسی منطقه ای بود، چراکه نمی خواست در برقراری روابط با دو همسایه، قدرت های محوری جهان را دخالت بدهد. همچنین رضاشاه نیز مانند دیگر سران کشورهای متعهد نه تنها با بسته شدن این پیمان رویای تقویت قدرت و افزایش وجههٔ منطقه ای خود را در سر می پروراند، بلکه به دنبال راهی برای مقابله با تهدید جنبش های انقلابی داخلی علیه خود نیز بود.
متغیر نقشی که معمولاً به عنوان قواعد رفتاری مورد انتظار از صاحب منصبان تعریف می شود. در حکومت های اقتدارگرا، به تقویت متغیر فردی می پردازد. در حکومت پهلوی اول نیز نقش شاه در نظام سیاسی کشور بسیار برجسته بود. ویژگی های شخصیتی رضاشاه نیز باعث تقویت این نقش و تشدید اقتدارگرایی وی شده بود تا آنجا که او می توانست بدون نگرانی از پاسخگویی در قبال مردم، به دیدگاه خود جامه عمل بپوشاند.

پیمان سعدابادپیمان سعدابادپیمان سعدابادپیمان سعدابادپیمان سعداباد
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/پیمان_سعدآباد

بپرس