پاکی از حیض

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پاکی از حیض (قرآن). بر اساس آیات قرآن پس از پاکی زنان از حیض و تحصیل طهارت آمیزش جایز است.
جواز آمیزش با زنان، پس از پاکی آنان از حیض و تحصیل طهارت:• «...فاعتزلوا النساء فی المحیض ولا تقربوهن حتی یطهرن فاذا تطهرن فاتوهن...؛ و از تو درباره عادت زنانه می پرسند، بگو: آن نوعی آزار و ناراحتی است. پس از (آمیزش با) زنان در زمان عادت کناره گیری نمایید و تا پاک نشوند به آنها نزدیک نشوید و چون (از عادت) پاک شدند (یا غسل کردند) از همان جا که خدا دستور داده با آنان آمیزش نمایید، همانا خداوند کسانی را که زود و زیاد توبه می کنند و کسانی را که کوشا در پاکی اند دوست دارد.»
جواز آمیزش پس از پاکی حیض
جمله یطهرن به گفته بسیاری از مفسران به معنی پاک شدن زنان از خون حیض است، و اما جمله فَإِذا تَطَهَّرْنَ را بسیاری به معنی غسل کردن گرفته اند، بنابراین طبق جمله اول، به هنگام پاک شدن از خون، آمیزش جنسی جایز است هر چند غسل نکرده باشد و طبق جمله دوم، تا غسل نکند جایز نیست دومی مفهوم شرط، و اولی مفهوم غایت است. بنا بر این آیه خالی از ابهام نیست، ولی با توجه به اینکه جمله دوم تفسیری است بر جمله اول و نتیجه آن به نظر می رسد که تطهرن نیز به معنی پاک شدن از خون است، بنا بر این با پاک شدن از عادت، آمیزش مجاز است، به خصوص اینکه در آغاز آیه هیچ سخنی از وجوب غسل در میان نبود و این همان قولی است که فقهای بزرگ نیز در فقه به آن فتوا داده اند که بعد از پاک شدن از خون حتی قبل از غسل، آمیزش جنسی جایز است، ولی بدون شک، بهتر این است که بعد از غسل کردن باشد.
معنای طهارت در عرف
معنای طهارت و بررسی منشا پیدایش مفهوم طهارت و نجاست در بین مردم :کلمه (طهارت؛ پاکی) که در مقابلش کلمه (نجاست؛ پلیدی) قرار دارد از کلماتی است که معنایش در ملت اسلام دایر است، و احکام و خواصی برای آنها تشریع شده، و قسمت عمده ای از مسائل دینی را تشکیل می دهد، و این دو کلمه به خاطر اینکه بسیار بر سر زبان ها است، حقیقتی شرعی و یا حداقل حقیقت متشرعه ای گردیده است که معنای این دو جور حقیقت در فن اصول بیان شده. اما معنای طهارت، چیزی است که همه مردم با وجود اختلافی که در زبان هایشان هست می دانند، و از همین جا باید دانست که طهارت از آن معانی است که اختصاص به یک قوم و دو قوم یا یک عصر و دو عصر ندارد، بلکه تمامی انسان ها در زندگی خود با آن سروکار دارند.چون اساس زندگی بر تصرف در مادیات، و بوسیله آنها رسیدن به هدف های زندگی است، باید از مادیات استفاده کند تا به مقاصد زندگی خود برسد، آری انسان هر چه را که می خواهد و طبعش متمایل به آن می شود بدین جهت است که در آن فایده و خاصیتی سراغ دارد، و به خاطر آن فایده به سوی آن چیز جذب می شود، و از همه فوایدی که آدمی دارد، فایده های مربوط به تغذیه و تولید دامنه دارتر است، و با خیلی چیزها سروکار دارد. این چیزهایی که مورد استفاده خوردن و تولید واقع می شود، گاهی مورد هجوم عوارضی واقع می شود، که آن صفات رغبت انگیزش را که بیشتر رنگ و بو و طعم است از دست می دهد، و دیگر انسان به آن چیزها رغبتی پیدا نمی کند، بلکه طبع آدمی از آن متنفر می شود، آن حالت اولی طهارت، و حالت دومی نجاست، نامیده می شود پس طهارت و نجاست دو صفت وجودی است که در اشیا هست، اگر صفت اولی در چیزی وجود داشت، و مایه رغبت انسان در آن شد، آن چیز طاهر است و اگر صفت دومی پیدا شد، آن چیز پلید است.
توحید و طهارت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس