[ویکی فقه] ولایت فقیه، در میان فقهای شیعه ، پس از غیبت ولی عصر (ع) به دو گونه طرح شده است.
بسیاری از فقیهان پیشین: شیخ مفید ، شیخ طوسی ، سید مرتضی ... فقیهان پسین: محقق حلی ، علامه حلی شهیدین و از جمله مقدس اردبیلی و همروزگارانش، به گونه ای مستقل و مستدل به این مقوله نپرداخته اند و به آن در ضمن کتاب های فقهی به مناسبت های گوناگون اشاره ای داشته اند.برخی دیگر از فقیهان چون: مرحوم نراقی ، میر فتاح حسنی ، بحر العلوم ، علامه نائینی و... به گونه ای مستقل و مستدل ولایت فقیه و مسائل مربوط به آن را به بحث گذاشته اند.هر چند گروه نخست، به سبب شرایط نیاز های زمان خود، به گونه ای مستقل طرح موضوع نکرده اند، ولی در باب های گوناگون فقهی، هر جا که به موضوع ولایت فقیه و اختیارات او در عصر غیبت، مرتبط می شده از آن بحث کرده اند
تعابیر ولایت فقیه
فقیهان، در جای جای متون فقهی، تعبیر هایی از قبیل: امام، سلطان، حاکم شرع ، نایب امام ، فقیه جامع الشرایط و... به کار برده اند و وظائف و اختیار هایی را نیز بر عهده آنان گذارده اند. بدون تردید، مقصود فقیهان، از تعبیر های یاد شده، در بیش تر موارد، همان فقیه جامع الشرائط و بیان وظایف و قلمرو ولایت اوست، نه امام معصوم (ع)گروهی، با استناد به همنین نمونه ها در کتاب های فقهی، نتیجه گرفته اند که: فقهاء، ولایت فقیه را امری مسلم می دانند.صاحب جواهر می نویسد:فان کتبهم مملوة بالرجوع الی الحاکم. المراد به نایب الغیبة فی سایر المواضع. کتاب های فقهاء از ارجاع به حاکم، سرشار است. مراد از حاکم در دیگر جا ها نیز، همان نایب امام در دوره غیبت است.از این روی، تمامی کسانی که مستقل به موضوع ولایت فقیه پرداخته اند، از سخنان فقهای پیشین برای خود شاهد آورده اند.از این زاویه، وقتی به مجمع الفائده و البرهان نگاه کنیم، در می یابیم که محقق اردبیلی، در جای جای این کتاب: زکات ، جهاد ، قضاء ، شهادات ، دیات ، تجارت ، رهن ، وقف ، و... احکام و وظایفی را بر عهده فقیه جامع الشرایط گذاشته و از او، به عنوان نایب امام (ع) یاد کرده است.با توجه به همین نکته است که ما در این مقال، بر آن نیستیم که ولایت فقیه را از دیدگاه محقق اردبیلی ثابت کنیم، بلکه بر آنیم که قلمرو ولایت فقیه را از دیدگاه ایشان روشن کنیم.
قلمرو ولایت فقیه
در قلمرو ولایت فقیه دو دیدگاه مهم وجود دارد:برخی از فقیهان، ولایت فقیه را به مواردی خاص: همچون ولایت بر مال هایی که مالک آن ها معلوم نیست، امور حسبیه و... محدود دانسته اند. (حسبه در لغت به معنای اجر و ثواب است و معمولا بر کارهایی اطلاق می شود که برای اجر و ثواب الهی انجام می گیرد. امور حسییه در فقه، همه کارهای پسندیده ای است که شریعت مقدس اسلام تحقق خارجی آن را خواسته، ولی انجام آن را به شخص معین وا نگذاشته است)در برابر بسیاری از فقیهان، دائره ولایت فقیه و اختیار های او را گسترده اند و با طرح وراثت و نیابت عامه فقیه، از پیامبر اسلام (ص) و ائمه (ع) بر این باورند که در هر مورد آن بزرگواران ولایت داشته اند، ولی فقیه و حاکم اسلامی نیز در روزگار غیبت، ولایت دارد و حکم او اثر گذار است.بسیاری از فقهای پیشین و پسین، چون: شیخ مفید ، شیخ طوسی، شهیدین ، صاحب جواهر ؛ و... و از جمله محقق اردبیلی، دیدگاه دوم را پذیرفته و حوزه اختیار های فقیه را گسترده اند. محقق اردبیلی در این باره می نویسد: و من کونه حکما، فهم کونه نائبا مناب الامام فی جمیع الامور، و لعله به یشعر قوله (ع) (و علینا رد و الراد...) و ان الظاهر لا خصوصیة بزمان الامام (ع) القائل ذلک بل بزمان امام حاضر، فان قوله (ع) : (فاذا حکم...) یدل علی ذلک فانهم از این که امام (ع) فقیه را با جمله: فلیرضوا به حکما حاکم قرار داده است، استفاده می شود که فقیه در همه امور، به جای امام معصوم (ع) می نشیند. جمله: علینا رد... نیز اشعار به همین مطلب دارد، چون رد بر فقیه را رد بر امامان معصوم (ع) دانسته است. از ظاهر سخن بر می آید که این نیابت، اختصاص به زمان امام صادق (ع) که گوینده این حدیث است و دیگر ائمه (ع) ندارد بلکه زمان حاضر را نیز در بر می گیرد. جمله: اذا حکم بحکمنا دلالت بر آن دارد.وی، در جای دیگر، پس از آن که به پاره ای از اختیار های فقیه جامع الشرایط به عنوان حاکم اسلامی اشاره می کند می نویسد: لانه قائم مقام الامام (ع) و نائب عنه چون حاکم اسلامی، قائم مقام امام معصوم (ع) و نایب اوست.فقیه جامع الشرائط، بر اساس نیابت عامه در روزگار غیبت، همان کار های امام (ع) را بر عهده می گیرد.بنابراین، همان گونه که وظیفه دارد فتوا دهد و احکام شرعی را تبیین کند، وظیفه دارد احکام را اجرا کند و بین مردم به داوری بپردازد و...
قلمرو اختیار های ولی فقیه
...
بسیاری از فقیهان پیشین: شیخ مفید ، شیخ طوسی ، سید مرتضی ... فقیهان پسین: محقق حلی ، علامه حلی شهیدین و از جمله مقدس اردبیلی و همروزگارانش، به گونه ای مستقل و مستدل به این مقوله نپرداخته اند و به آن در ضمن کتاب های فقهی به مناسبت های گوناگون اشاره ای داشته اند.برخی دیگر از فقیهان چون: مرحوم نراقی ، میر فتاح حسنی ، بحر العلوم ، علامه نائینی و... به گونه ای مستقل و مستدل ولایت فقیه و مسائل مربوط به آن را به بحث گذاشته اند.هر چند گروه نخست، به سبب شرایط نیاز های زمان خود، به گونه ای مستقل طرح موضوع نکرده اند، ولی در باب های گوناگون فقهی، هر جا که به موضوع ولایت فقیه و اختیارات او در عصر غیبت، مرتبط می شده از آن بحث کرده اند
تعابیر ولایت فقیه
فقیهان، در جای جای متون فقهی، تعبیر هایی از قبیل: امام، سلطان، حاکم شرع ، نایب امام ، فقیه جامع الشرایط و... به کار برده اند و وظائف و اختیار هایی را نیز بر عهده آنان گذارده اند. بدون تردید، مقصود فقیهان، از تعبیر های یاد شده، در بیش تر موارد، همان فقیه جامع الشرائط و بیان وظایف و قلمرو ولایت اوست، نه امام معصوم (ع)گروهی، با استناد به همنین نمونه ها در کتاب های فقهی، نتیجه گرفته اند که: فقهاء، ولایت فقیه را امری مسلم می دانند.صاحب جواهر می نویسد:فان کتبهم مملوة بالرجوع الی الحاکم. المراد به نایب الغیبة فی سایر المواضع. کتاب های فقهاء از ارجاع به حاکم، سرشار است. مراد از حاکم در دیگر جا ها نیز، همان نایب امام در دوره غیبت است.از این روی، تمامی کسانی که مستقل به موضوع ولایت فقیه پرداخته اند، از سخنان فقهای پیشین برای خود شاهد آورده اند.از این زاویه، وقتی به مجمع الفائده و البرهان نگاه کنیم، در می یابیم که محقق اردبیلی، در جای جای این کتاب: زکات ، جهاد ، قضاء ، شهادات ، دیات ، تجارت ، رهن ، وقف ، و... احکام و وظایفی را بر عهده فقیه جامع الشرایط گذاشته و از او، به عنوان نایب امام (ع) یاد کرده است.با توجه به همین نکته است که ما در این مقال، بر آن نیستیم که ولایت فقیه را از دیدگاه محقق اردبیلی ثابت کنیم، بلکه بر آنیم که قلمرو ولایت فقیه را از دیدگاه ایشان روشن کنیم.
قلمرو ولایت فقیه
در قلمرو ولایت فقیه دو دیدگاه مهم وجود دارد:برخی از فقیهان، ولایت فقیه را به مواردی خاص: همچون ولایت بر مال هایی که مالک آن ها معلوم نیست، امور حسبیه و... محدود دانسته اند. (حسبه در لغت به معنای اجر و ثواب است و معمولا بر کارهایی اطلاق می شود که برای اجر و ثواب الهی انجام می گیرد. امور حسییه در فقه، همه کارهای پسندیده ای است که شریعت مقدس اسلام تحقق خارجی آن را خواسته، ولی انجام آن را به شخص معین وا نگذاشته است)در برابر بسیاری از فقیهان، دائره ولایت فقیه و اختیار های او را گسترده اند و با طرح وراثت و نیابت عامه فقیه، از پیامبر اسلام (ص) و ائمه (ع) بر این باورند که در هر مورد آن بزرگواران ولایت داشته اند، ولی فقیه و حاکم اسلامی نیز در روزگار غیبت، ولایت دارد و حکم او اثر گذار است.بسیاری از فقهای پیشین و پسین، چون: شیخ مفید ، شیخ طوسی، شهیدین ، صاحب جواهر ؛ و... و از جمله محقق اردبیلی، دیدگاه دوم را پذیرفته و حوزه اختیار های فقیه را گسترده اند. محقق اردبیلی در این باره می نویسد: و من کونه حکما، فهم کونه نائبا مناب الامام فی جمیع الامور، و لعله به یشعر قوله (ع) (و علینا رد و الراد...) و ان الظاهر لا خصوصیة بزمان الامام (ع) القائل ذلک بل بزمان امام حاضر، فان قوله (ع) : (فاذا حکم...) یدل علی ذلک فانهم از این که امام (ع) فقیه را با جمله: فلیرضوا به حکما حاکم قرار داده است، استفاده می شود که فقیه در همه امور، به جای امام معصوم (ع) می نشیند. جمله: علینا رد... نیز اشعار به همین مطلب دارد، چون رد بر فقیه را رد بر امامان معصوم (ع) دانسته است. از ظاهر سخن بر می آید که این نیابت، اختصاص به زمان امام صادق (ع) که گوینده این حدیث است و دیگر ائمه (ع) ندارد بلکه زمان حاضر را نیز در بر می گیرد. جمله: اذا حکم بحکمنا دلالت بر آن دارد.وی، در جای دیگر، پس از آن که به پاره ای از اختیار های فقیه جامع الشرایط به عنوان حاکم اسلامی اشاره می کند می نویسد: لانه قائم مقام الامام (ع) و نائب عنه چون حاکم اسلامی، قائم مقام امام معصوم (ع) و نایب اوست.فقیه جامع الشرائط، بر اساس نیابت عامه در روزگار غیبت، همان کار های امام (ع) را بر عهده می گیرد.بنابراین، همان گونه که وظیفه دارد فتوا دهد و احکام شرعی را تبیین کند، وظیفه دارد احکام را اجرا کند و بین مردم به داوری بپردازد و...
قلمرو اختیار های ولی فقیه
...
wikifeqh: ولایت_فقیه_از_دیدگاه_مقدس_اردبیلی