[ویکی فقه] وظیفه مستضعفان (قرآن). قرآن کریم هجرت از محیط کفر و گناه را بر مستضعفانِ دارای قدرت واجب می داند.
قرآن کریم هجرت از محیط کفر و گناه را بر مستضعفانِ دارای قدرت واجب می داند :««إنّ الّذین توفّیهم الملـئکة ظالمی أنفسهم قالوا فیم کنتم قالوا کنّا مستضعفین فی الأرض قالوا ألم تکن أرض اللّه وسعة فتهاجروا فیها فأولـئک مأویهم جهنّم وسآءت مصیرا » کسانی که فرشتگان ( قبض ارواح ) روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند و به آنها گفتند شما در چه حالی بودید (و چرا با اینکه مسلمان بودید در صف کفار جای داشتید!) گفتند ما در سرزمین خود تحت فشار بودیم ، آنها (فرشتگان ) گفتند مگر سرزمین خدا پهناور نبود که مهاجرت کنید! پس آنها (عذری نداشتند و) جایگاهشان دوزخ و سرانجام بدی دارند. .
سوال ملائکه
سوال ملائکه که می پرسند: (( فیم کنتم )) سوالی است از حال و وضعی که از نظر دین در زندگی داشتند و اینها که مورد سوال قرار می گیرند، کسانی هستند که از جهت دین وضع خوبی نداشتند و لذا در پاسخ ملائکه به جای اینکه حال خود را شرح بدهند سبب آن را ذکر می کنند، و آن سبب این است که در زندگی در سرزمینی زندگی می کرده اند که اهل آن مشرک و نیرومند بودند و این طائفه را استضعاف کرده ، بین آنان و بین اینکه به شرایع دین تمسک جسته و به آن عمل کنند حائل شدند.
عذر استضعاف، مانع دینداری
و چون این عذر یعنی عذر استضعاف (البته اگر راست گفته باشند ) بدین جهت مانع دینداری آنان شده که نخواسته اند از آن شهر و آن سرزمین چشم بپوشند، و گرنه دچار این استضعاف نمی شدند، چون مشرکین نیرومند آنجا در سایر سرزمین ها نیروئی نداشته اند، پس استضعاف این مستضعفین بطور مطلق نبوده ، استضعافی بوده که خودشان خود را به آن دچار کردند و می توانستند با کوچ کردن از سرزمین شرک به سرزمین دیگر خود را از آن برهانند، لذا فرشتگان ادعای آنان را که گفتند: ما مستضعف بودیم تکذیب می کنند و می گویند: زمین خدا فراخ تر از آن بود که شما خود را در چنان شرائط قرار دهید، شما می توانستید از حومه استضعاف درآئید و به جای دیگرکوچ کنید، پس شما در حقیقت مستضعف نبودید، چون می توانستید از آن حومه خارج شوید، پس این وضع را خود برای خود و به سوء اختیار خود پدید آوردید.پس جمله : « الم تکن ارض الله واسعة فتهاجروا فیها » استفهامی است توام با سرزنش ، همچنانکه سوال (( فیم کنتم )) نیز این سرزنش را در بر دارد، ممکن هم هست بگوئیم : استفهام اول برای تقریر است ، یعنی به راستی می خواهند بپرسند چه وضعی داشته اند، چون این سوال از ملائکه موکل بر قبض ارواح اختصاص به ظالمین ندارد، بلکه همانطور که از آیات سوره نحل نیز استفاده شد، این سوال را ازهمه می کنند، چه متقین و چه غیر ایشان ، و به راستی می خواهند بفهمند که این شخص که دارند جانش را می گیرند، از کدام طائفه بوده ، و وقتی معلومشان شد که از ظالمین بوده ، آن وقت به عنوان سرزنش می پرسند: « الم تکن ارض الله واسعه » ، پس استفهام دوم به هر حال توبیخی است ، چه اینکه اولی نیز توبیخی باشد و چه نباشد.
قرآن کریم هجرت از محیط کفر و گناه را بر مستضعفانِ دارای قدرت واجب می داند :««إنّ الّذین توفّیهم الملـئکة ظالمی أنفسهم قالوا فیم کنتم قالوا کنّا مستضعفین فی الأرض قالوا ألم تکن أرض اللّه وسعة فتهاجروا فیها فأولـئک مأویهم جهنّم وسآءت مصیرا » کسانی که فرشتگان ( قبض ارواح ) روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند و به آنها گفتند شما در چه حالی بودید (و چرا با اینکه مسلمان بودید در صف کفار جای داشتید!) گفتند ما در سرزمین خود تحت فشار بودیم ، آنها (فرشتگان ) گفتند مگر سرزمین خدا پهناور نبود که مهاجرت کنید! پس آنها (عذری نداشتند و) جایگاهشان دوزخ و سرانجام بدی دارند. .
سوال ملائکه
سوال ملائکه که می پرسند: (( فیم کنتم )) سوالی است از حال و وضعی که از نظر دین در زندگی داشتند و اینها که مورد سوال قرار می گیرند، کسانی هستند که از جهت دین وضع خوبی نداشتند و لذا در پاسخ ملائکه به جای اینکه حال خود را شرح بدهند سبب آن را ذکر می کنند، و آن سبب این است که در زندگی در سرزمینی زندگی می کرده اند که اهل آن مشرک و نیرومند بودند و این طائفه را استضعاف کرده ، بین آنان و بین اینکه به شرایع دین تمسک جسته و به آن عمل کنند حائل شدند.
عذر استضعاف، مانع دینداری
و چون این عذر یعنی عذر استضعاف (البته اگر راست گفته باشند ) بدین جهت مانع دینداری آنان شده که نخواسته اند از آن شهر و آن سرزمین چشم بپوشند، و گرنه دچار این استضعاف نمی شدند، چون مشرکین نیرومند آنجا در سایر سرزمین ها نیروئی نداشته اند، پس استضعاف این مستضعفین بطور مطلق نبوده ، استضعافی بوده که خودشان خود را به آن دچار کردند و می توانستند با کوچ کردن از سرزمین شرک به سرزمین دیگر خود را از آن برهانند، لذا فرشتگان ادعای آنان را که گفتند: ما مستضعف بودیم تکذیب می کنند و می گویند: زمین خدا فراخ تر از آن بود که شما خود را در چنان شرائط قرار دهید، شما می توانستید از حومه استضعاف درآئید و به جای دیگرکوچ کنید، پس شما در حقیقت مستضعف نبودید، چون می توانستید از آن حومه خارج شوید، پس این وضع را خود برای خود و به سوء اختیار خود پدید آوردید.پس جمله : « الم تکن ارض الله واسعة فتهاجروا فیها » استفهامی است توام با سرزنش ، همچنانکه سوال (( فیم کنتم )) نیز این سرزنش را در بر دارد، ممکن هم هست بگوئیم : استفهام اول برای تقریر است ، یعنی به راستی می خواهند بپرسند چه وضعی داشته اند، چون این سوال از ملائکه موکل بر قبض ارواح اختصاص به ظالمین ندارد، بلکه همانطور که از آیات سوره نحل نیز استفاده شد، این سوال را ازهمه می کنند، چه متقین و چه غیر ایشان ، و به راستی می خواهند بفهمند که این شخص که دارند جانش را می گیرند، از کدام طائفه بوده ، و وقتی معلومشان شد که از ظالمین بوده ، آن وقت به عنوان سرزنش می پرسند: « الم تکن ارض الله واسعه » ، پس استفهام دوم به هر حال توبیخی است ، چه اینکه اولی نیز توبیخی باشد و چه نباشد.
wikifeqh: وظیفه_مستضعفان_(قرآن)