وظیفه شناسی
/vazifeSenAsi/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
وظیفه شناسی ( به انگلیسی: Conscientiousness ) یا وجدانی بودن، یک نظریه صفت است که نشان دهنده ی دقیق و مراقب بودن یا سختکوش[ پیوند مرده] بودن است. وظیفه شناسی، تلویحا به معنی تمایل به انجام هر کار به طور خوب و نیز جدی گرفتن وظایف خود در برابر دیگران است. برخلاف کسانی که کارها را آسان می گیرند و بی نظمند، افراد وظیفه شناس به بهینه بودن و مرتب و منظم بودن گرایش دارند و اغلب کارآمد و سازمان یافته اند. این افراد اغلب انضباط شخصی دارند، شجاعانه عمل می کنند و هدفشان رسیدن به موفقیت و دستاورد است. رفتار آنها برنامه ریزی شده است و نه بی حساب و کتاب؛ و اغلب قابل اعتماد هستند. این ویژگی شخصیتی، در ویژگی های رفتاری ای مانند منظم بودن و رفتار سیستماتیک خودش را نشان می دهد. ویژگی های رفتاری دیگری مانند مواظب بودن، دقیق بودن و ژرف نگری ( تمایل به فکر کردنِ با دقت، قبل از انجام کار ) نیز از این دست هستند. [ ۱]
وظیفه شناسی، هم در مدل شخصیتی پنج عاملی و هم در مدل شخصیتی هگزاکو، یکی از پنج ویژگی شخصیتی است و جنبه ای از آن چیزی است که در گذشته به آن، شخصیت اخلاقی گفته می شد. افراد وظیفه شناس، عموما سخت کوش و قابل اعتماد هستند. آنها همچنین معمولا تطابق پذیر هستند. [ ۲] در حالت افراطی، افراد وظیفه شناس، ممکن است "اعتیاد به کار"، کمال گرا و دارای رفتار جبری باشند. [ ۳] افرادی که از نظر وظیفه شناسی، امتیاز کمتری می گیرند، اغلب بی خیال تر هستند، کمتر هدفمند هستند و کمتر موفقیت - محور هستند و همچنین با احتمال بیشتری درگیر رفتارهای ضداجتماعی و جنایی می شوند. [ ۴]
وظیفه شناسی یکی از پنج بعد اصلی در مدل پنج عاملی برای شخصیت است که علاوه بر وظیفه شناسی شامل برون گرایی، روان رنجوری، بازبودن و توافق پذیری ( با سرواژه ی OCEAN به معنای اقیانوس در زبان انگلیسی ) است. دو مورد از بسیاری از آزمون های شخصیت که این ویژگی ها را ارزیابی می کنند عبارتند از: آزمون شخصیت تجدید نظر شده ی نئو[ ۵] ( به انگلیسی: NEO PI - R ) که توسط کاستا و مک کری ( به انگلیسی: McCrae ) تهیه شده است و آزمون "نئو آی پی آی پی گلدبرگ" ( به انگلیسی: Goldberg's NEO - IPIP ) که به آن مخزن بین المللی پرسشنامه ی آزمون شخصیت گلدبرگ ( به انگلیسی: Goldberg's International Personality Item Pool ) هم گفته می شود. [ ۶] بر اساس این مدل ها، وظیفه شناسی به جای یک رده از انواع افراد، به عنوان یک بعد پیوسته از شخصیت در نظر گرفته می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفوظیفه شناسی، هم در مدل شخصیتی پنج عاملی و هم در مدل شخصیتی هگزاکو، یکی از پنج ویژگی شخصیتی است و جنبه ای از آن چیزی است که در گذشته به آن، شخصیت اخلاقی گفته می شد. افراد وظیفه شناس، عموما سخت کوش و قابل اعتماد هستند. آنها همچنین معمولا تطابق پذیر هستند. [ ۲] در حالت افراطی، افراد وظیفه شناس، ممکن است "اعتیاد به کار"، کمال گرا و دارای رفتار جبری باشند. [ ۳] افرادی که از نظر وظیفه شناسی، امتیاز کمتری می گیرند، اغلب بی خیال تر هستند، کمتر هدفمند هستند و کمتر موفقیت - محور هستند و همچنین با احتمال بیشتری درگیر رفتارهای ضداجتماعی و جنایی می شوند. [ ۴]
وظیفه شناسی یکی از پنج بعد اصلی در مدل پنج عاملی برای شخصیت است که علاوه بر وظیفه شناسی شامل برون گرایی، روان رنجوری، بازبودن و توافق پذیری ( با سرواژه ی OCEAN به معنای اقیانوس در زبان انگلیسی ) است. دو مورد از بسیاری از آزمون های شخصیت که این ویژگی ها را ارزیابی می کنند عبارتند از: آزمون شخصیت تجدید نظر شده ی نئو[ ۵] ( به انگلیسی: NEO PI - R ) که توسط کاستا و مک کری ( به انگلیسی: McCrae ) تهیه شده است و آزمون "نئو آی پی آی پی گلدبرگ" ( به انگلیسی: Goldberg's NEO - IPIP ) که به آن مخزن بین المللی پرسشنامه ی آزمون شخصیت گلدبرگ ( به انگلیسی: Goldberg's International Personality Item Pool ) هم گفته می شود. [ ۶] بر اساس این مدل ها، وظیفه شناسی به جای یک رده از انواع افراد، به عنوان یک بعد پیوسته از شخصیت در نظر گرفته می شود.
wiki: وظیفه شناسی
مترادف ها
ثبات قدم، وفاداری، سرسپردگی، وظیفه شناسی، صداقت
وفاداری، بیعت، وظیفه شناسی
علم الاخلاق، وظیفه شناسی، علم وظایف اخلاقی
پیشنهاد کاربران
وَظیفەشِناسی: خدمتشناسی، پایبندی، کاردوستی، باوجدانی در کار، وفاداری به کار، هَرگشناسی، خویشکارشناسی، فِریچشناسی
کاریاشناسی
واژه ی �کاریا� همریشه به واژه ی �کار� و هر دو ریشه گرفته از �سانسکریت� به آرشِ باریک واژه ی از ریشه عربی �وظیفه� است.
واژه ی �کاریا� همریشه به واژه ی �کار� و هر دو ریشه گرفته از �سانسکریت� به آرشِ باریک واژه ی از ریشه عربی �وظیفه� است.
وظیفه = کاردوش
وظیفه شناسی = کاردوش وری
وظیفه شناسی = کاردوش وری