برنامه ریزی

/barnAmerizi/

مترادف برنامه ریزی: طرح ریزی، نقشه ریزی

فرهنگ معین

( ~. ) (حامص . ) طراحی و تنظیم مقررات برای اجرای یک کار یا برنامه ای .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برنامه ریزی، یعنی پیش بینی خردمندانه و تنظیم هدفمند فعالیت ها و نیازمندی ها در مدت زمان (شبانه روز، هفته، ماه و سال) بر اساس اولویت ها و متناسب با توان و خواسته اجرا کننده. انسان باید کارها و فعالیت های خود را سامان دهد و جایگاه زمانی همه خواسته ها و نیازمندی های خویش را معین کند.
امام علی (علیه السّلام): «همانا شبانه روز تو، تمام نیازهایت را پوشش نمی دهد، پس اوقات آن را بین کار و آسایش خود تقسیم کن.» انسان باید کارها و فعالیت های خود را سامان دهد و جایگاه زمای همه خواسته ها و نیازمندی های خویش را معین کند فرد منظم و با برنامه در تاروپود زمان و مکان فعالیت ها و اعمال خود را چنان به جا و به اندازه قرار می دهد که در نهایت بافته ای زیبا و لطیف پدید می آورد. او به خوبی می داند آرزوها و خواسته های انسان، و نیازهای انسان آن چنان گوناگون و متنوع است که انجام همه آن ها از قدرت و توانش بر نمی آید. تا آن جا که تامین همه آن ها در ظرف کوچک شبانه روز نمی گنجد.از این رو است که او به ناچار از میان آن ها مهم ترین ها را بر می گزیند و برای انجام هر یک، ساعت و زمانی مشخّص می سازد تا در طول زمان به گونه ای مستمرّ به آن ها بپردازد. بر این اساس است که از پراکنده ساختن زمان و فرسودن خویش در گذر آن می پرهیزد و از عمر خود ـ که اصلی ترین سرمایه اوست ـ بهترین بهره ها را می برد.
تعریف برنامه ریزی
در تعریف واژه و اصلاح برنامه ریزی، تعاریف و شناسه های گوناگونی به کار رفته است. یکی از این شناسه ها چنین می گوید: «پیش بینی خردمندانه و تنظیم هدفمند فعالیت ها و نیازمندی ها در مدت زمان (شبانه روز، هفته، ماه و سال) بر اساس اولویت ها و متناسب با توان و خواسته اجرا کننده» (مفاهیمی در برنامه و برنامه ریزی وجود دارد که به اختصار عبارتند از: ۱. توجه به آینده و پیش بینی آینده (حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب)؛ ۲. فراگرد و مداومت (ارزیابی و اصلاح مداوم برنامه)؛ ۳. ارشاد و هدایت و کنترل فعالیت ها؛ ۴. مفهوم تفکر و عقلانیت و خردمندانه بودن؛ با توجه به مفاهیم بالا، برنامه ریزی این گونه نیز تعریف شده است: «فرا گردی مداوم، حساب شده، منطقی، جهت دار و رونگر به منظور ارشاد و هدایت فعالیت ها، برای رسیدن به هدف مطلوب» ) بر اساس این تعریف یک «برنامه خوب» چنین تعریف می شود: «چینش و جایگزینی خردمندانه و آینده نگر فعالیت ها و نیازمندی ها، در ظرف زمان بر اساس اولویت ها و متناسب با توان و خواسته اجراء کننده». (به سخن دیگر برنامه ریزی عبارت است از تدبیر و تقسیم امور «فالمدبرات امراً» «فالمقسمات امراً» به بیانی دیگر «تصمیم گیری پی در پی برای عمل در آینده را برنامه ریزی گویند».)
آثار برنامه ریزی
برنامه ریزی آثار بسیاری را در بر دارد که در زیر به برخی از آن ها اشاره می شود: ـ وظایف و کارها و فعالیت ها با پیش بینی و دقّت خردمندانه انتخاب می گردد.ـ خواسته ها و نیازها با اولویت مورد توجّه و گزینش قرار می گیرد.ـ بهداشت جسم و روح و میزان توانایی های آن ها مورد توجّه قرار می گیرد.ـ از فرصت ها و امکانات بیشترین استفاده و بهره وری می شود.ـ عادت های مفید ایجاد می شود و در نتیجه کارها با سهولت بیشتری انجام می گیرد.ـ بهره وری بیشتر از عمر و توانایی ها به دست می آید.ـ با انجام پی در پی و بلند مدّت کارها و فعالیت ها، آن ها مفیدتر و محبوب تر می شوند.ـ از فرسایش توان و پراکندگی و نگرانی، تشویش و سرگردانی پیش گیری می شود.ـ ارزیابی، بررسی و پیگیری از نحوه انجام کار و پشرفت آن ممکن می شود.این آثار، رسیدن به اهداف تعریف شده را ـ با استمداد از پروردگار متعال ـ آسان و ممکن می کند.
ویژگی های برنامه ریزی خوب
...

مترادف ها

schematization (اسم)
بدعتکاری، برنامه ریزی

planning (اسم)
برنامه ریزی، طرح ریزی

پیشنهاد کاربران

برنامه ریزی در لغت چه معنایی دارد. معانی شما غالبا اصطلاحی است
نقشه داشتن
برنامه ریزی ( Planning ) : [ اصطلاح بازار کسب و کار ] یک روش تفصیلی است که برای پیشبرد یک کسب و کار، طرح ریزی شده است.
برنامه ریزی برای کار های روزانه میشهplanning?
برنامه ریزی به معنی سازماندهی و طبقه بندیِ کارها در زمانِ مُعین هستش.
برنامه ریزی یعنی= بر نامه ریزی
یعنی = روی کاغذ ریختن
هر کار یا موضوعی را که بصورت طبقه بندی شده، بر روی کاغذ بنویسیم آن کار یا موضوع را برنامه ریزی کرده ایم. حال بسته به نحوه طبقه بندی و نمایش جزئیات قابل فهم بیشتر، این برنامه ریزی درجه بندی می شود. . .
...
[مشاهده متن کامل]

هر کار یا موضوعی که بر روی کاغذ ( چه کاغذ معمولی و چه صفحه الکترونیکی ) نوشته نشود، فاقد برنامه ریزی است. . .

programme

بپرس