ودیعه

/vadi~e/

مترادف ودیعه: امانت، سپرده، ودیعت

برابر پارسی: سپرده، گروسپاری، نهاده

معنی انگلیسی:
deposit, endowment

فرهنگ فارسی

ودیعت:سپرده شده مالی که امانت نزدکسی بگذارند
( اسم ) مالی که بعنوان امانت نزد کسی گذارند سپرده . جمع : ودایع ( ودائع ) .

فرهنگ معین

(وَ عِ یا عَ ) [ ع . ودیعة ] (اِ. ) نک . ودیعت .

فرهنگ عمید

۱. سپرده شده.
۲. (حقوق ) مالی که به امانت نزد کسی بگذارند، سپرده.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ودیعه نایب گرفتن برای حفظ اموال می باشد.
ودیعه بر وزن فعلیه به معنی مفعوله مالی که نزد غیر گذارند تا آن را حفظ نماید. جمع ودیعه، ودائع می باشد.
معنای اصطلاحی ودیعه
و در اصطلاح فقهاء ودیعه نایب گرفتن برای حفظ (اموال) می باشد.و به عبارت دیگر «الودیعة الاستنابة فی الحفظ». و به بیان روشن تر ودیعه این است که شخص چیزی را به امانت نزد غیر گذارد و از وی بخواهد که آن را حفظ نماید.و در کتاب مغنی المحتاج آورد: «فحقیقتها شرعا توکیل فی حفظ مملوک أو محترم مختص علی وجه مخصوص»؛ یعنی ودیعه توکیل غیر است بر مجرد حفظ.آیا ودیعه عقد است یا اذن مجرد، بین فقهاء مورد اختلاف می باشد
ریشه کلمه ودیعه
و نیز اهل لغت و فقهاء در ریشه و اصل این کلمه اختلاف کرده اند.برخی آن را مأخوذ از «یدع» به معنی ترک و برخی دیگر از «ودع یدع» به معنی سکون و استقرار دانسته اند چون ودیعه نزد مستودع رها و ترک شده و استقرار و سکون می یابد.و بعضی نیز آن را از «دعه» به معنی راحت و آسایش دانسته اند بدین لحاظ که گویی ودیعه نزد مستودع در راحت می باشد چون مورد استعمال و دستخوش تبدیل نمی شود. بالجمله از کتب لغت و فقه استفاده می شود که «ایداع» به معنی ودیعه نهادن چیزی و نیز به معنی پذیرفتن ودیعه آمده است لیکن معنی اول اشهر است.و «استیداع» دادن چیزی به کسی به عنوان ودیعه است. و «مودع» به کسر دال عبارت است از مالک و یا ودیعه دهنده. و «مستودع» یا «مودع» به فتح دال گیرنده ودیعه را گویند.

[ویکی اهل البیت] کلید واژه: ودیعه، عقد ودیعه، احکام امانت
ودیعه عقدی است میان دو طرف مبنی بر این که یکی از آن دو، مالی را به دیگری بسپارد تا برای وی نگهداری کند. به صاحب مال، امانت گذار و به کسی که آن را قبول می کند، امانت دار گفته می شود. بر امانت دار واجب است در حفظ امانت بکوشد و آن را در جای مناسبی نگه دارد به گونه ای که در نظر عرف، در نگهداری امانت کوتاهی نکرده باشد وگرنه در صورت تلف، ضامن است.
عقد ودیعه در صورتی صحیح است که دو طرف آن بالغ و عاقل باشند. این عقد از سوی هر دو طرف قابل فسخ است یعنی هر لحظه که امانت دار بخواهد، می تواند امانت را به صاحبش بازگرداند؛ چنان که امانت گذار نیز هر وقت بخواهد، می تواند امانتش را پس بگیرد.
1) سپردن اموال به همسایه هنگام سفر مصداق ودیعه می باشد، اگر چه عنوان عقد ودیعه را ذکر نکنند.
2) نگاهداری اسلحه و موبایل و... که در نگهبانی بعضی ادارات تحویل می شود.
3) نگاهداری کفش ها در مساجد.
4) بعضی ادارات جهت نگاه داری وسایل، صندوق امانات تدارک دیده اند و موارد دیگر که مصداق ودیعه هستند و احکام ودیعه بر آن بار می شود.
1) حفاظت از مال امانتی؛ به همان صورتی که مقرر شده است. در غیر این صورت، طبق متعارف باید عمل کند والا ضامن است.

[ویکی فقه] ودیعه (فقه). ودیعه نایب گرفتن برای حفظ اموال می باشد.
ودیعه بر وزن فعلیه به معنی مفعوله مالی که نزد غیر گذارند تا آن را حفظ نماید. جمع ودیعه، ودائع می باشد.
تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۱۹۶.
و در اصطلاح فقهاء ودیعه نایب گرفتن برای حفظ (اموال) می باشد.و به عبارت دیگر «الودیعة الاستنابة فی الحفظ».
تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۱۹۶.
و نیز اهل لغت و فقهاء در ریشه و اصل این کلمه اختلاف کرده اند.برخی آن را مأخوذ از «یدع» به معنی ترک و برخی دیگر از «ودع یدع» به معنی سکون و استقرار دانسته اند چون ودیعه نزد مستودع رها و ترک شده و استقرار و سکون می یابد.و بعضی نیز آن را از «دعه» به معنی راحت و آسایش دانسته اند بدین لحاظ که گویی ودیعه نزد مستودع در راحت می باشد چون مورد استعمال و دستخوش تبدیل نمی شود.
المغنی (ابن قدامه)، ج۶، ص۴۳۶.
...

جدول کلمات

امانت

مترادف ها

trust (اسم)
مسئولیت، اطمینان، اعتماد، ائتلاف، اعتبار، اعتقاد، ایمان، قرض، توکل، امید، امانت، ودیعه، اتحادیه شرکتها

فارسی به عربی

ثقة

پیشنهاد کاربران

Pledge
ودیعه از ماده ودع ( بر وزن منع ) به معنی ترک کردن گرفته شده . از این نظر ودیعه را ودیعه می گویند که باید محل خود را ترک گوید و به دست صاحب اصلی باز گردد .
ودیعه عقدی است که به موجب آن، یک نفر مال خود را به دیگری می سپارد برای آن که آن را به طور مجانی نگه دارد.
امانت، سپرده
امانتی
امانت
عودت دادن در فعلی که امانت رادربرمیگیرد

بپرس