وجود لابشرط قسمی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اصطلاح لابشرط قسمی در فلسفه ، در ابتدا به عنوان یکی از اقسام ماهیت لابشرط مطرح بوده است و سپس به تدریج، در معنای لابشرط و لابشرط قسمی توسعه داده شده، و این دو اصطلاح همه مفاهیم ماهوی و غیرماهوی (بویژه وجود) را دربرگرفته است. از این رو، برای آشنایی با «وجود لابشرط قسمی»، در ابتدا لازم است به معنای واژه لابشرط قسمی در مبحث ماهیت اشاره کنیم.
ماهیت (چیستی) دارای سه اعتبار یا سه نوع تصور است: "لابشرط"، "بشرط شیء"، "بشرط لا" در ماهیت لابشرط (یا مطلقه)، بود یا نبود هیچ چیزی غیر از خود ماهیت، با ماهیت تصور نمی شود ولذا این ماهیت، هیچ شرط و قیدی ندارد. زیرا عقل انسان ، این قدرت را دارد که ماهیت را از هرآن چیزی که همراه آن است جدا کند؛ یعنی از همه آنچه که با ماهیت، متحد است (خواه وجود چیزی باشد مثل عوارض شخصی نظیر شکل و رنگ و بو، خواه عدم چیزی باشد مثل نداشتن ویژگی خاصی)، صرف نظر کند و آنها را در نظر نگیرد.
اقسام ماهیت لابشرط
اما ماهیت لابشرط، خود به دوگونه، قابل تصور است:
← ماهیت لابشرط قسمی
بسیاری از فیلسوفان اعتبارات سه گانه ماهیت را مختص مفاهیم ماهوی مطرح کرده اند اما عرفا این سه اعتبار را به وجود نیز سرایت داده اند که این کار موجب شده است فیلسوفانی چون ملاصدرا و ملاهادی سبزواری نیز این اعتبارات را در مورد وجود نیز صادق بدانند و در مراتب هستی به "وجود لابشرط"، "وجود بشرط لا" و "وجود بشرط شیء" قائل شوند. اصطلاح "لابشرط" و "لابشرط قسمی"، نیز به تدریج به مفاهیم غیرماهوی (نظیر وجود) نیز توسعه داده شده و به هر مفهومی که امور دیگر با آن تصور نمی شوند و دارای اطلاق است و این اطلاق (عدم تصور چیز دیگری همراه آن)، شرط و قید آن مفهوم است، لابشرط قسمی گفته شده است. اما مهم ترین مفهومی که این دو اصطلاح در مورد آن به کار رفته است، "وجود" است. زیرا از سویی موضوع فلسفه "وجود بما هو وجود" است که آن را همان وجود لابشرط قسمی می دانند و از طرفی، با ظهور حکمت متعالیه ، اصالت در تحقق از آن وجود دانسته می شود که این وجود اصیل را نیز، همان "وجود لابشرط قسمی" می دانند.
معنی وجود لابشرط قسمی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس