وجود در فلسفه ابن سینا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در میان انبوه واژه ها و مصطلحات فلسفی خواه در فلسفه کلاسیک و خواه در فلسفه جدید که فراروی اندیشمندان قرار دارد پاره ای از آنها نقش پایه و اساس نسبت به سایر مصطلحات دارند و از چنان درجه اهمیتی برخوردارند که اگر به دقت و اندیشمندی تبیین نگردند شناخت درست و دقیق بسیاری از مسائل فلسفی را دشوار و گهگاه غیر ممکن می سازد. در این میان واژه «وجود» جزو بنیادی ترین اصطلاحات فلسفی به شمار می آیند به گونه ای که حکیمان شناخت وجود را محور و اساس تمامی معارف شمرده اند و بر این باورند که بدون شناخت درست از آن هیچ معرفت پایدار و درستی برای انسان حاصل نمی گردد. و از آنجا که پرداختن به تمامی مسائل پیرامون وجود مجال و فرصتی گسترده می طلبد. بنابراین در این نوشتار به بررسی برخی از مسائل اساسی و کلیدی وجود نظیر معنای وجود، اشتراک معنوی، اصالت وجود، تشکیک در وجود و زیادی وجود بر ماهیت، تنها در فلسفه ابن سینا پرداخته شده است.
بحث از وجود مطلق و احوال کلی موجود و بازشناسی امور حقیقی از غیر حقیقی وظیفه ای است که فلسفه عهده دار آن است. فیلسوفان الهی با اذعان به وجود مبدا برای جهان، هستی را به دو قسم واجب و ممکن تقسیم نموده اند و واجب را موجودی مستقل و غنی می دانند که خود به خود ضرورت وجود دارد و ممکن را موجودی وابسته و محتاج می دانند که ذات آن نسبت به وجود و عدم یکسان است. بعدها ابن سینا هریک از واجب و ممکن را به مناسبت های مختلف در کتاب های متعددش، تعریف، تفسیر و تحلیل کرد. لیکن تعریف او از ممکن در کتاب شفا پایه گذار قاعده معروف «کل ممکن زوج ترکیبی» گردید، قاعده ای که معرکه آرای فلاسفه و متکلمان گردید و بعد از او تمامی حکیمان و متکلمان آن را قبول و در مباحث مختلف از آن سود جستند. هرچند همانند بسیاری از مسائل فلسفی که سیر تحول تاریخی آنها به درستی ثبت نشده است، این مساله هم نیز روشن نیست که آیا این قاعده نخست توسط خود او مطرح گشته است یا پیش از او دیگران آن را بیان کرده اند. لیکن جای تردید ندارد که ابن سینا نخستین کسی که آن را به صورت منظم و قاعده مند تحت عنوان «کل ممکن زوج ترکیبی» ارائه نموده است. چنانکه مؤلف کتاب قواعد کلی فلسفی می گوید: «اگر کسی ادعا نماید که ابوعلی سینا نخستین فیلسوف اسلامی است که این قاعده را تحت عنوان کل ممکن زوج ترکیبی مورد بحث قرار داده سخنی به گزاف نگفته و این ادعا از وی پذیرفته خواهد شد».
ابراهیمی دینانی، غلامحسین، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، ج۲، ص۱۵۳، انجمن فلسفه ایران، تهران، ۱۳۵۸ ش.
مفهوم وجود عام ترین و بدیهی ترین مفهوم است و در بین مفاهیم، مفهومی که دایره شمول آن بیشتر از مفهوم وجود باشد و جنس آن قرار گیرد یافت نمی شود و اگر چیزی جنس نداشته باشد فصل نخواهد داشت و هرآنچه جنس و فصل نداشته باشد تعریف حدی ندارد، زیرا تعریف حدی مشتمل بر جنس و فصل است.
ابن سینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات، ج۱، ص۹۶، مع الشرح للمحقق الطوسی... الخ.
همه مسائل فلسفه اولی جزو احکام موجود بما هو موجودند. ابن سینا در فصل اول و دوم از مقاله اول کتاب الهیات شفاء پس از بیان اینکه موضوع فلسفه، واجب تعالی، علل اربع و اسباب قصوی نیست با سه دلیل اثبات می کند که موضوع فلسفه موجود بما هو موجود است نه وجود زیرا چنانچه موضوع فلسفه را وجود قرار دهیم، قول کسانی که طرفدار اصالت ماهیت اند را شامل نخواهد شد و از آنجا که طرفداران اصالت وجود و اصالت ماهیت هر دو در حوزه فلسفه بحث می کنند باید موضوع به گونه ای باشد که مباحث هر دو گروه را در بر گیرد و انتخاب موجود بما هو موجود یا به بیان روشن تر «واقعیت خارجی» به عنوان موضوع فلسفه، نظریه کسانی که ماهیت را اصیل می دانند و نظریه کسانی که وجود را اصیل می شمارند تامین می کند. این توجه و دقت نظر از فرزانه ای بی بدیل همانند ابن سینا مساله ای بسیار دقیق و اندیشمندانه می باشد مساله ای که به نظر می آید غفلت از آن سبب شده تا از ناحیه بعضی شارحان کلامش مورد بی مهری قرار گیرد و به او نسبت خطای در بر داشت و تشویش در عبارات بدهند.توجه به این نکته را ضروری می داند که آنچه نگارنده در مباحث بعدی تحت عنوان احکام وجود پی خواهد گرفت و در آن با سود جستن از کلمات و عبارات شیخ بداهت وجود، اصالت وجود، اشتراک معنوی وجود را ثابت خواهد کرد، از سر دفاع از ابن سینا نیست و بدین منظور نیست که گفته شود آنچه در حکمت متعالیه و قبل از آن در فلسفه شیخ اشراق آمده خیلی پیش از آن در فلسفه ابن سینا بیان گردیده است _هرچند این نتیجه طبیعی حاصل آید_ بلکه هدف اصلی این نوشتار بیان این نکته است که به نظر می آید بعضی از اشکالات و اعتراضاتی که به شیخ الرئیس وارد شده ناشی از یکسونگری و نگاه موردی در عبارات او است. راستی چگونه می توان باور کرد فیلسوف بزرگی همانند او که قلل دست نیافتنی را فتح و راه های دشوار را طی و گره های ناگشوده فکری را باز نموده است، از درک این امر که از هریک از واقعیات جهان دو مفهوم هستی و چیستی انتزاع می گردد و هستی شیء همان واقعیت خارجی و چیستی شیء همان حدّ شیء است، ناتوان بوده است؛ شگفتا چگونه می توان نسبت به کسی که پایه گذار «قاعده کل ممکن زوج ترکیبی» است؛ قاعده ای که آن را جزو فروع و نتایج مساله اصالت وجود و اعتباریت ماهیت دانسته اند
ابراهیمی دینانی، غلامحسین، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، ج۲، ص۱۵۷، انجمن فلسفه ایران، تهران، ۱۳۵۸ ش.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس