هفت سین
/haftsin/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
هفت سین (آلبوم). هفت سین یکی از آلبوم های محمد اصفهانی است که نسخهٔ اصل این آلبوم دارای ۷ قطعه می باشد که در سال ۱۳۸۱ توسط شرکت مشکات با آهنگسازی کامبیز روشن روان منتشر شد. [ ۱]
نسخه اورجینال این آلبوم بنابر نام خود آلبوم دارای ۷ قطعه می باشد که قطعه اشترخواجو بیکلام است. [ ۲] [ ۳] [ ۴]
• ترانه سرا: حافظ شیرازی فولکلوریک
• آهنگساز: کامبیز روشن روان
• تنظیم کننده: کامبیز روشن روان
• آهنگ: فولکور افغاستان و شرق ایران
• طول قطعه: ۰۹:۲۴
• شماره ترتیب قطعه در آلبوم: ۱
• ترانه سرا: محمد علی چاوشی
• آهنگساز: کامبیز روشن روان
• تنظیم کننده: کامبیز روشن روان
• آهنگ: برگرفته از مقام سرحدی
• طول قطعه: ۰۷:۱۵
• شماره ترتیب قطعه در آلبوم: ۲
• ترانه سرا: انوری
• آهنگساز: کامبیز روشن روان
• تنظیم کننده: کامبیز روشن روان
• آهنگ: برگرفته از مقام جمشیدی
• طول قطعه: ۰۶:۰۴
• شماره ترتیب قطعه در آلبوم: ۳
• ترانه سرا: طبیب اصفهانی
• آهنگساز: کامبیز روشن روان
• تنظیم کننده: کامبیز روشن روان
• آهنگ: برگرفته از مقام نوایی
• طول قطعه: ۰۷:۵۵
• شماره ترتیب قطعه در آلبوم: ۴
• ترانه سرا: مولانا، رهی معیری
• آهنگساز: کامبیز روشن روان
• تنظیم کننده: کامبیز روشن روان
• آهنگ: برگرفته از مقام الله مدد
• طول قطعه: ۰۸:۵۶
• شماره ترتیب قطعه در آلبوم: ۵
• ترانه سرا: مولانا
• آهنگساز: کامبیز روشن روان
• تنظیم کننده: کامبیز روشن روان
• آهنگ: برگرفته از مقام تاجیکی
• طول قطعه: ۰۶:۲۵
• شماره ترتیب قطعه در آلبوم: ۶
• آهنگساز: کامبیز روشن روان
• تنظیم کننده: کامبیز روشن روان
• آهنگ: برگرفته از اشتر خواجو
• طول قطعه: ۰۸:۴۳
• شماره ترتیب قطعه در آلبوم: ۷
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفنسخه اورجینال این آلبوم بنابر نام خود آلبوم دارای ۷ قطعه می باشد که قطعه اشترخواجو بیکلام است. [ ۲] [ ۳] [ ۴]
• ترانه سرا: حافظ شیرازی فولکلوریک
• آهنگساز: کامبیز روشن روان
• تنظیم کننده: کامبیز روشن روان
• آهنگ: فولکور افغاستان و شرق ایران
• طول قطعه: ۰۹:۲۴
• شماره ترتیب قطعه در آلبوم: ۱
• ترانه سرا: محمد علی چاوشی
• آهنگساز: کامبیز روشن روان
• تنظیم کننده: کامبیز روشن روان
• آهنگ: برگرفته از مقام سرحدی
• طول قطعه: ۰۷:۱۵
• شماره ترتیب قطعه در آلبوم: ۲
• ترانه سرا: انوری
• آهنگساز: کامبیز روشن روان
• تنظیم کننده: کامبیز روشن روان
• آهنگ: برگرفته از مقام جمشیدی
• طول قطعه: ۰۶:۰۴
• شماره ترتیب قطعه در آلبوم: ۳
• ترانه سرا: طبیب اصفهانی
• آهنگساز: کامبیز روشن روان
• تنظیم کننده: کامبیز روشن روان
• آهنگ: برگرفته از مقام نوایی
• طول قطعه: ۰۷:۵۵
• شماره ترتیب قطعه در آلبوم: ۴
• ترانه سرا: مولانا، رهی معیری
• آهنگساز: کامبیز روشن روان
• تنظیم کننده: کامبیز روشن روان
• آهنگ: برگرفته از مقام الله مدد
• طول قطعه: ۰۸:۵۶
• شماره ترتیب قطعه در آلبوم: ۵
• ترانه سرا: مولانا
• آهنگساز: کامبیز روشن روان
• تنظیم کننده: کامبیز روشن روان
• آهنگ: برگرفته از مقام تاجیکی
• طول قطعه: ۰۶:۲۵
• شماره ترتیب قطعه در آلبوم: ۶
• آهنگساز: کامبیز روشن روان
• تنظیم کننده: کامبیز روشن روان
• آهنگ: برگرفته از اشتر خواجو
• طول قطعه: ۰۸:۴۳
• شماره ترتیب قطعه در آلبوم: ۷
wiki: هفت سین (آلبوم)
پیشنهاد کاربران
خدای حقیقی، واقعی، بیکران و بینهایت که هیچ موجود دیگری چه شهودی و چه غیبی غیر از او نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد، یعنی خدا از دیدگاه علمی ( و نه خدای کلمه ای، مفهومی و ایده ای از دیدگاه دین
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
و فلسفه و عرفان و آتئیسم ) در آفرینش سرمدی یا اولیه و یا مبدئی محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار از ابعاد فراوان و بیکران خویش ( و نه از ظلمت و عدم و نیستی ) در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین، کلیه افراد انسانی را بطور مطلق همزمان و همسن و در یک سن معتدل ملکوتی و هرکدام را به شکل خانواده های ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی و یا به بیانی دیگر هر کدام را بصورت پنج زوج مشتمل بر ده نیمزوج مذکر و موئنث آسمانی و هرکدام را در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانائی و دانائی و هنرمندی آفریده و به هرکدام عشق و زندگی جاودانه برخوردار نموده است و نه از دو موجود خیالی - اوهامی تحت نام های بابا آدم و ننه حوا. آن ده انسان های آسمانی در طول این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( یعنی مبدء و معاد از دیدگاه علمی و نه دینی ) در طول هم و پشت سر همدیگر در ده عالم یا دنیا زیر سقف ده آسمان و روی ده کره زمین به ظهور و پیدایش نمیرسند بلکه در ۷ عالم یا دنیا زیر سقف ۷ آسمان و روی ۷ کره زمین و آنهم هرکدام نه فقط یک یا صد و یا هزار و یکبار بلکه هرکدام دقیقا به تعداد یک هفتم کلیه حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول از طریق گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن. اینست تفسیر مختصر علمی از معنای پیام آسمانی هفت سین. هفت سین یعنی هفت سامان یا نظام کلی گیتیائی یا کیهانی و یا جهانی در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست. در این زمینه لازم به اشاره می دانم که دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی ( یهودیت و مسیحیت و اسلام ) یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوا دو افسانه خیالی - اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ( اول موسا و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده. بر اساس بینش و باور فردی من ( با نام های مستعار قدیمی از قبیل قندی، آنسوا، سوشیان ثانی، ادامه و . . . . ) آسمان های هفتگانه ابراهیم، هفت آسمان طبقه بر طبقه ی ارسطوئی که در مرکز مشترک آنها گویا یک کره زمین سر جای خود ثابت و ساکن ایستاده بوده باشد و سپس هیئت یا نجوم بطلمیوسی و سرانجام سماوات سبع و الارض قرآنی جملگی ریشه در پیام هفت سین ما ایرانیان داشته اند و آنهم بدون فهم و درک معنای آن. ضمنن فرمولبندی کلامی یا کلمه ای در قرآن بصورت سماوات سبع و الارض حقیقت ندارد بلکه به شکل السماوات و الارضین سبع یعنی آسمان ها و زمین های هفتگانه که بصورت طبقه بر طبقه و یا محیط و محاط وجود ندارند بلکه در طول هم و پشت سر همدیگر بطور متوالی و سلسله وار به ظهور و پیدایش و کثرت میرسند و زندگی ها و عمر های کلی و جزئیاتی دنیوی خاص و ویژه خویش را تجربه و سپری می نمایند و آنهم همیشه یکی واقعی، عینی یا شهودی، فعلیتی، ظاهری ، تجربی و پدیدار شده یا فنومنی و شش تای دیگر امکانی، قوه ای، باطنی، غیبی، غیر تجربی و پدیدار نشده یا نوومنی و نئومنی در باطن واقعیت و طبیعت. هدف این سفر دایره وار دنیوی بازگشت به همان حالت آفرینش اولیه با کمیت و کیفیت بهشت برین میباشد و نه حضور انسان در دادگاه عدل الاهی بر اساس حکمت های موسائی و ایسائی و محمّدی . برای انسان امروز و آینده و به ویژه خود ما ایرانیان شاید مفید و ثمر بخش و راه گشا باشد بدانیم که وعده های بهشت و جهنم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان با هدف زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و به ویژه در حافظه تاریخ. آئین یکتا پرستی هم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و بر هستی و وجود انسان تحمیل نگردیده بلکه بر خاسته از دل و زمینه های دوران حاکمیت آیین های بت پرستی بوده و لذا هیچ تهفه بدرد بخوری به حال انسان نبوده و هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از فرزند راستین و غیور، وارث برحق، ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی. انسان هیچگاه نمی تواند به کمک کلیه معارف وحیانی و حدیثی و روائی دینی و معارف حاصل از استدلالات منطقی و عقلانی فلسفی و کشف و شهودات شوقانی و ذوقانی عرفان دینی و جمع این معارف بر رویهم به شناخت حقیقی خود و خدا نائل گردد بلکه فقط از طریق شناخت ظاهر و باطن این واقعیت و طبیعت و یا بطور کلی از راه شناخت محتوا و محیط این کیهان یا جهان به روش علمی. یک نکته بسیار مهم دیگر اینست که بینش و باور و تصویر وحیانی - دینی بصورت 《دنیا - برزخ - آخرت 》 حقیقت ندارد، زیرا پایان عالم یا حالت برزخ برای هر فرد انسانی در طول این سفر دایره وار دنیوی، همیشه مصادف خواهد بود با بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر و نه وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت . مسیر حرکت لحظه جاودانه حال هم دایره وار میباشد و حرکتش همیشه پس از یک دور کامل از نو آغاز میگردد و لذا یک پدیده ای تحت عنوان آخرِ زمان وجود نخواهد داشت. هر کدام از ما افراد انسانی ( منجمله هر موجود دیگری در این دنیا و خود این دنیا ) توسط لحظه جاودانه حال به عنوان عظیم ترین نیروی موجود در محتوای کیهان یا جهان بطور اجباری بر روی این مسیر دایره وار بسوی آینده سوق داده میشویم، چه بخواهیم و چه نخواهیم. آیه قرآنی 《 کما بدائکم تعودون 》 در اصل و ریشه به معنای بازگشت به همان حالت آفرینش اولیه بوده و میباشد و نه اینکه بسوی او باز می آیید. در پایان کلام کودکانه امروز خود لازم به اشاره می دانم که عشق و زندگی برزخی - رویائی با کمیت و کیفیت بهشت برین بموازات خواب سنگین، ژرف و شیرین نفوس مجرد یا من های نباتی و حیوانی و انسانی در نفس یا من واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی و به کمک حواس، غرایز، فهم و عقل بیکران وی، بطور مطلق مستقل از کلیه پندار ها، گفتار ها، رفتار ها یا اعمال نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی صورت می پذیرند.
هفت سین
ما در ایران باستان عدد هفت رو داریم که بسیار با اهمیت هست و اون رو در هفت روز هفته ، هفت هما و . . . داریم . اما هفت سین چیست ؟ هفت ستاره چرخنده به دور خورشید هستند این مجموعه در پدید آمدن زندگی نقش ارزشمندی دارند . اما واجبات این سفره چه هستند ؟ نخست آب هست که یکی از عناصر مهم زندگی هست دوم سبزه که نماد رویش هست . مورد سوم آتش هست که نماد نور خورشید و نرینگی بر روی زمین هست همانگونه که میدانیم اثر بخشی نور خورشید باعث باروری زمین میشود این به معنی نرینگی در چرخه زندگی هست . مورد بعدی آینه هست آینه در جایگاه چرخه ی زندگی هست یعنی دست به دست شدن زندگی از شکلی به شکل دیگر معادل اوستایی چرخه parsa هست که در مراسم ترحیم بسیاری از مناطق ایران این واژه هنوز استوار مانده و مراسم را پرسه یا پورسه می گویند پرسه چرخه ای هست که زندگی از کالبدی خارج و به فیزیک یا کالبد دیگر یا شکل دیگر در می آید . در سفره نوروز آینه مفهوم بازتاب زندگی و همین پرسه را دارد
... [مشاهده متن کامل]
ما در ایران باستان عدد هفت رو داریم که بسیار با اهمیت هست و اون رو در هفت روز هفته ، هفت هما و . . . داریم . اما هفت سین چیست ؟ هفت ستاره چرخنده به دور خورشید هستند این مجموعه در پدید آمدن زندگی نقش ارزشمندی دارند . اما واجبات این سفره چه هستند ؟ نخست آب هست که یکی از عناصر مهم زندگی هست دوم سبزه که نماد رویش هست . مورد سوم آتش هست که نماد نور خورشید و نرینگی بر روی زمین هست همانگونه که میدانیم اثر بخشی نور خورشید باعث باروری زمین میشود این به معنی نرینگی در چرخه زندگی هست . مورد بعدی آینه هست آینه در جایگاه چرخه ی زندگی هست یعنی دست به دست شدن زندگی از شکلی به شکل دیگر معادل اوستایی چرخه parsa هست که در مراسم ترحیم بسیاری از مناطق ایران این واژه هنوز استوار مانده و مراسم را پرسه یا پورسه می گویند پرسه چرخه ای هست که زندگی از کالبدی خارج و به فیزیک یا کالبد دیگر یا شکل دیگر در می آید . در سفره نوروز آینه مفهوم بازتاب زندگی و همین پرسه را دارد
... [مشاهده متن کامل]
هفت سین سُفره ای متشکل از هفت چیزِ نمادین است که نام آن ها با حرف «سین» شروع می شود و به طور سنتی در نوروز، سال نوی ایرانی، گسترانده می شود. هفت سین از مشهورترین مراسم نوروز است که روی زمین، میز یا سفره گذاشته می شود و معمولاً اعضای خانواده در زمان گردش سال، در کنار آن می نشینند. این سفره از گردهم آوردن و انتخابِ هفت چیز از موارد مقابل است: سیب، سنجد، سماق، سیر، سرکه، سبزه ( دانه های گندم و امثال آن که قبلاً در بشقابی کاشته و سبز کرده اند ) ، سکه، سمنو و سنبل. بر حسب عادت، چیزهای دیگری نیز برای تکمیلِ مفاهیم روحانی و نمادینِ سین ها بر این سفره قرار می گیرند؛ مانند کتب دینی، آینه و شمعدان، تخم مرغ رنگی، ماهی قرمز، گل، فال حافظ، شیرینی و نظایر آن که بنا به عرف و سنت و اعتقاد مردمانِ نواحیِ گوناگون، مختلف است. سفرهٔ هفت سین معمولاً تا پایانِ نوروز در خانه ها می ماند، و برخی در روز سیزدهمِ نوروز، سبزه را به آب می سپارند.
... [مشاهده متن کامل]
به شکل تاریخی، هر چیزی در این سفره می تواند نمادی از آرزوهای سال نو باشد؛ آرزوهایی همچون سلامتی، باروری، بردباری، برکت، پیروزی، خردورزی و مواردی دیگر. انداختن سفره ای ویژه برای نوروز، در گذشته در بخش هایی از ایران زمین، و امروزه در ایران و برخی از کشورهای اطرافِ آن گرامی داشته می شود. سفره هفت سین ویژه نوروز نیست و گروهی این سفره یا مانندش را برای جشن زناشویی یا شب چله آماده می کنند.
تاریخچهٔ این رسم، مبهم است. برخی پژوهشگران ذکر می کنند که در گذشته برای ارج نهادن به برکات زمینی، سفره ای با هفت نماد برای نوروز یا جشن مهرگان می آراستند که می توانستند با حرف های مختلفی آغاز شوند؛ در واقع ضرورتی برای شروع آنها با حرف «س» نبوده است. در کتابِ المحاسن و الاضداد منسوب به جاحظ و آثار الباقیه از ابوریحان بیرونی، اشاره می شود به سبز کردنِ هفت نوع غلهٔ مختلف برای نوروز در بین ایرانیان. بیرونی در این مورد می گوید: «در این روز هر چوبی که خشک شده بود سبز شد و مردم گفتند ( روز نو ) یعنی روزی نوین و هر شخص از راه تبرک به این روز در طشتی جو کاشت سپس، این رسم در ایرانیان پایدار ماند که روز نوروز در کنار خانه هفت صنف از غلات در هفت استوانه بکارد ».
ظاهراً کهن ترین سند در ادب فارسی که در آن به اصطلاحِ «هفت سین» اشاره شده، دیوان امیر بهاءالدین برندق خجندی ( ۷۵۷–۸۳۵ قمری ) است با این دو بیت:
... [مشاهده متن کامل]
به شکل تاریخی، هر چیزی در این سفره می تواند نمادی از آرزوهای سال نو باشد؛ آرزوهایی همچون سلامتی، باروری، بردباری، برکت، پیروزی، خردورزی و مواردی دیگر. انداختن سفره ای ویژه برای نوروز، در گذشته در بخش هایی از ایران زمین، و امروزه در ایران و برخی از کشورهای اطرافِ آن گرامی داشته می شود. سفره هفت سین ویژه نوروز نیست و گروهی این سفره یا مانندش را برای جشن زناشویی یا شب چله آماده می کنند.
تاریخچهٔ این رسم، مبهم است. برخی پژوهشگران ذکر می کنند که در گذشته برای ارج نهادن به برکات زمینی، سفره ای با هفت نماد برای نوروز یا جشن مهرگان می آراستند که می توانستند با حرف های مختلفی آغاز شوند؛ در واقع ضرورتی برای شروع آنها با حرف «س» نبوده است. در کتابِ المحاسن و الاضداد منسوب به جاحظ و آثار الباقیه از ابوریحان بیرونی، اشاره می شود به سبز کردنِ هفت نوع غلهٔ مختلف برای نوروز در بین ایرانیان. بیرونی در این مورد می گوید: «در این روز هر چوبی که خشک شده بود سبز شد و مردم گفتند ( روز نو ) یعنی روزی نوین و هر شخص از راه تبرک به این روز در طشتی جو کاشت سپس، این رسم در ایرانیان پایدار ماند که روز نوروز در کنار خانه هفت صنف از غلات در هفت استوانه بکارد ».
ظاهراً کهن ترین سند در ادب فارسی که در آن به اصطلاحِ «هفت سین» اشاره شده، دیوان امیر بهاءالدین برندق خجندی ( ۷۵۷–۸۳۵ قمری ) است با این دو بیت:
هفت سین سفره ی نوروزی باید دارای پنج ویژگی باشد:
1 - نام آن پارسی باشد.
2 - با سین آغاز شود.
3 - خوراکی باشد.
4 - ریشه ی گیاهی داشته باشد.
5 - تک واژه ای باشد ( دو واژه ای نباشد مانند سیب زمینی ) .
... [مشاهده متن کامل]
پس سکه و قرآن گذاشتن روی سفره هفت سین نادرست استو چون اینها نه پارسی هستند و نه خوردنی و نه ریشه گیاهی دارند.
1 - نام آن پارسی باشد.
2 - با سین آغاز شود.
3 - خوراکی باشد.
4 - ریشه ی گیاهی داشته باشد.
5 - تک واژه ای باشد ( دو واژه ای نباشد مانند سیب زمینی ) .
... [مشاهده متن کامل]
پس سکه و قرآن گذاشتن روی سفره هفت سین نادرست استو چون اینها نه پارسی هستند و نه خوردنی و نه ریشه گیاهی دارند.
امیر بهاءالدین برندق خجندی ( ۷۵۷–۸۳۵ قمری ) در این دو بیت می گوید:
چون به میدانِ طرب رانی بُراقِ عیش را / هم ز عینِ مردمی باید که چینی هفت سین
سبزه ی سیراب و سنبل، سوسن و سرو و سمن / ساغرِ می در میانِ بزم و ساقی هفتمین
... [مشاهده متن کامل]
نوشته دیگری که در سده نهم سفره هفت سین و گنجانده های آن را یاد می کند، رساله ای است که بدست ابراهیم سلطان تیموری ( ۷۹۶–۸۳۸قمری ) نوشته شده است. در این رساله داستانی کوتاه درباره نوروز و سفره هفت سین چنین یاد شده است: [در روز نوروز جماعتی می گفتند که به حسب نظر نجومی امسال از جهت میمنه حال اشتغال به چیزهایی می باید نمود که سَر الفاظ او "سین" باشد، همچنان که سیر و سبزی و سرکه می باید خورد و سقرلاط و سمور و سنجاب می باید پوشید. مولانا نور گفت پس صوف نیز می باید پوشید. ]
طاش کُبری زاده ( درگذشته به ۹۶۸ هجری قمری ) ، تاریخنگار عثمانی در کتاب [مفتاح السَّعادة و مصباح السِّیادة] درباره "هفت سین" نوروز چنین گفته است: [از عادت های ایرانیان در عیدهایشان… و از عادت هایشان در نوروز این است که هفت چیز که اول نام آن ها سین است فراهم می کنند و آن ها را می خورند، و آن هفت چیز: شکر، کنجد، گونه ای آرد سپید، به، سماق، سداب و سقنقور [به عربی: السُّکَّر، و السِمسِم، و السَّمید، و السَّفَرجَل، و السُّمّاق، و السَّذاب و السَّقَنقور].
شاید دریافت کبری زاده از درونه های هفت سین چندان درست یا کامل نباشد.
نخستین نشان هفت سین در زمان قاجار، گزارش سلطان احمد میرزا عضدالدوله به آیین سفره نوروزیِ دربار فتحعلی شاه در روز سیزدهم نوروز است: [احدی به خوانچه ها و مجموعه های اسباب تحویل دست نمی زد. روز مزبور در اتاق باز می شد. این دو خانم در حضور حضرت خاقانی دو ظرف از آن خوانچه ها را برمی داشتند و میان باغ انداخته می شکستند. بعد از آن تمام اهل حرم خانه آن ظروف را می بایست بشکنند و اسباب هفت سین را یغما کنند. ]
قاآنی شیرازی ( ۱۱۸۷–۱۲۳۳ خورشیدی ) هم در بیت زیر اصطلاحِ هفت سین را بکار می برد:
هفت سین کز پی تحویل گذارند به خوان / گلرخان رنگی از آن تازه تر آمیخته اند.
در سفرنامه های ویلسون و هانری رنه نیز یادکردی به سفره هفت سین در واپسین سالهای قاجاریه می شود.
چون به میدانِ طرب رانی بُراقِ عیش را / هم ز عینِ مردمی باید که چینی هفت سین
سبزه ی سیراب و سنبل، سوسن و سرو و سمن / ساغرِ می در میانِ بزم و ساقی هفتمین
... [مشاهده متن کامل]
نوشته دیگری که در سده نهم سفره هفت سین و گنجانده های آن را یاد می کند، رساله ای است که بدست ابراهیم سلطان تیموری ( ۷۹۶–۸۳۸قمری ) نوشته شده است. در این رساله داستانی کوتاه درباره نوروز و سفره هفت سین چنین یاد شده است: [در روز نوروز جماعتی می گفتند که به حسب نظر نجومی امسال از جهت میمنه حال اشتغال به چیزهایی می باید نمود که سَر الفاظ او "سین" باشد، همچنان که سیر و سبزی و سرکه می باید خورد و سقرلاط و سمور و سنجاب می باید پوشید. مولانا نور گفت پس صوف نیز می باید پوشید. ]
طاش کُبری زاده ( درگذشته به ۹۶۸ هجری قمری ) ، تاریخنگار عثمانی در کتاب [مفتاح السَّعادة و مصباح السِّیادة] درباره "هفت سین" نوروز چنین گفته است: [از عادت های ایرانیان در عیدهایشان… و از عادت هایشان در نوروز این است که هفت چیز که اول نام آن ها سین است فراهم می کنند و آن ها را می خورند، و آن هفت چیز: شکر، کنجد، گونه ای آرد سپید، به، سماق، سداب و سقنقور [به عربی: السُّکَّر، و السِمسِم، و السَّمید، و السَّفَرجَل، و السُّمّاق، و السَّذاب و السَّقَنقور].
شاید دریافت کبری زاده از درونه های هفت سین چندان درست یا کامل نباشد.
نخستین نشان هفت سین در زمان قاجار، گزارش سلطان احمد میرزا عضدالدوله به آیین سفره نوروزیِ دربار فتحعلی شاه در روز سیزدهم نوروز است: [احدی به خوانچه ها و مجموعه های اسباب تحویل دست نمی زد. روز مزبور در اتاق باز می شد. این دو خانم در حضور حضرت خاقانی دو ظرف از آن خوانچه ها را برمی داشتند و میان باغ انداخته می شکستند. بعد از آن تمام اهل حرم خانه آن ظروف را می بایست بشکنند و اسباب هفت سین را یغما کنند. ]
قاآنی شیرازی ( ۱۱۸۷–۱۲۳۳ خورشیدی ) هم در بیت زیر اصطلاحِ هفت سین را بکار می برد:
هفت سین کز پی تحویل گذارند به خوان / گلرخان رنگی از آن تازه تر آمیخته اند.
در سفرنامه های ویلسون و هانری رنه نیز یادکردی به سفره هفت سین در واپسین سالهای قاجاریه می شود.
کاشفان اصلی پدیده یا اصل جاودانه بودن زندگی ایرانیان می باشند و نه ادیان توحیدی ابراهیمی. هندوان در تایید بینش و باور مردم سرزمین ایران در باره جاودانه بودن زندگی به این بینش و باور تکمیلی رسیده اند که زندگی انسان بصورت خطی و پیوسته جاودانه نمی باشد بلکه منقطع و پشت سرهم و در طول همدیگر یعنی در طول چرخه تولد و مرگ. خردمندان گم نام ایرانی و هندو در آن اعصار دور دست تاریخ به چرخه یا گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر نوسانات باز و بسته شدن یا انقباض و انبساط محتوای کیهان علم و آگاهی نداشته اند طوریکه بتوانند به روش علمی چگونگی پیدایش ها و ظهورات متوالی سامان های هفتگانه کیهانی و زندگانی ها و عشق های هفتگانه انسانی و چگونگی جاری بودن چرخه تولد و مرگ را در چارچوب زنجیره علت و معلول هوشمند مادی - روانی - روحی در بطن و بستر و در طول تسلسل تولد و مرگ محتوای کیهان را شرح و توضیح دهند. لذا خردمندان ایرانی به طبقه بر طبقه بودن سامان های هفتگانه باور پیدا کرده و خردمندان هندو کشف بزرگ خودرا از طریق چرخه یا گردش حلول روان یا تناسخ توجیه و تبیین نموده اند. جشن مهرگان و نوروز در بین ایرانیان فرا باستان تنها به گردش فصول و سال محدود نمی شده است بلکه به نو شدن کل محتوای کیهان یا تولد دوباره جهان و گردونه مهر میترائیان اشاره به چرخش یا گردش دایره وار عشق و زندگی داشته است که هر بار پس از یک دور کامل حرکت خودرا در مداری برتر و کمال یافته تر از مدار قبلی یا پیشین از نو آغاز می کند. سفره اشاره به پهنه گیتی بوده است و سفر کیهان یا جهان بهمراه اجزاء غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی بسوی بازگشت به حالت پردیس یا فردوس یا جنت و یا بهشت برین اولیه. سمبل سواستیکای هندوان و همان سمبل روی گردونه مهر میترائیان اشاره به دو بُعدی بودن هستی یا وجود انسان داشته است به این معنا که هر فرد انسانی تنها مرد یا زن نمی باشد بلکه بطور همزمان هم مرد و هم زن روی همدیگر ؛ یکی اصلی و ظاهری و واقعی و عینی و تجربی و دیگری فرعی و باطنی و سایه وار و غیر تجربی. شیوا جنبه مردانگی در وجود زنان و شاکتی جنبه زنانگی در وجود مردان . میترا جنبه مردانگی در وجود زنان و وارونه جنبه زنانگی در وجود مردان. می توان به یقین باور داشت که خردمندان امروز هندو و ایرانی در زمینه های خود شناسی ؛ انسان شناسی ؛ طبیعت یا کیهان شناسی و خدا شناسی بسان کودکانی اند که در پیشگاه والای آن خردمندان گم نام مشغول بازی های بچه گانه می باشند. خداوند متعال در طول تاریخ پیدایش انسان روی کره زمین تاکنون هیچ انسان هایی را در بین اقوام یهود و عرب و عجم و هیچ قوم دیگری تحت عناوین ناجی و نبی و پسر و رسول برای تربیت و هدایت معنوی بشر انتخاب و اعزام و ارسال ننموده و در گوش سر هیچ انسانی یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات نجوا و زمزمه نکرده است چه بطور مستقیم یا بدون واسطه و چه غیر مستقیم یا باواسطه. اما خداوند متعال از طریق القاء و الهام ذره ناچیزی از نور و روشنایی خود را در سر و دل و باطن آن خردمندان گم نام در سرزمین های باستانی ایران و هندوستان تابانده است و در سرزمین یونان به سر و دل و باطن هراکلیت و پارمنیدس و دموکریت و چند متفکر دیگر تابانده است و نه در سر و دل و باطن سقراط و افلاطون و ارسطو. دنیا های متناهی و موازی و مساوی از لحاظ اندازه و بیشمار از لحاظ عددی دموکریت تاج طلائی و درخشان می باشد بر سر فلسفه غرب و شاخه های مختلف آن از یونان باستان تاکنون. آسمان های هفتگانه ارسطو که گویا یک کره زمین ساکن و ثابت و پایدار در مرکز آنها قرار گرفته بوده باشد و هیئت یا نجوم بطلمیوسی و سماوات سبع و الارض قرآنی جملگی ریشه در پیام و معنای نهفته در پشت پرده ظاهری رسم چیدن سفره هفت سین یعنی سامان ها یا نظم های هفتگانه کیهانی و زندگانی ها و عشق های هفتگانه انسانی ایرانیان دارند. وادی های هفتگانه سیر و سلوک عرفانی و هفت شهر عشق شاعران و عارفان فارسی زبان در اعصار بعدی هم ریشه در آن بینش و باور حقیقی و اشراقی کهن سال دارند و جملگی اعتباری و تخیلی و توهمی می باشند. خود عارف و حکیم کیهانی بهمراه تار و پود های کثیر و فراوان در سیر آفاق و انفس ، این وادی ها ؛ منازل ؛ پله ها و یا ایستگاه های هفتگانه را بطور حقیقی و واقعی طی می کند و پشت سر می گذارد و آنهم نه یک بار و صد بار و هزار و یکبار بلکه بطور فراوان و هر بار در یک مرتبه و با یک درجه تکاملی برتر نسبت به مرتبه و درجه تکاملی قبلی در طول راه و سفر بسیار طولانی مقطعی و نزولی و صعودی بین مبداء و معاد و آنهم نه مبدء و معاد و صغرا و کبرا چینی دینی بلکه علمی. خواب معراج جاکوب ( یعقوب ) فرزند ایسا اک ( اسحاق ) نوه آبراهام ( ابراهیم ) و معراج نامه ویرادف پارسی و خواب معراج پیامبر اسلام هم جملگی ریشه در پیام آسمانی هفت سین ایرانیان دارند. و خطوط دایره وار هفتگانه روی سطوح درونی و بیرونی جام جهان نمای پادشاهان پیشدادی و کیانی هم همچنین. پدیده های نزول و صعود و انتقال منزل به منزل و نوسانات وحدت - کثرت - وحدت هم از طریق چرخه یا گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان جاری شده و ساری اند و نه از طریق قاب قوسین و یا راه و روش دیگری. دو داستان بنیادی ادیان یهودیت و مسیحیت و اسلام یعنی آفرینش شش روزه جهان و خلقت بابا آدم و ننه حوا هم دو افسانک تخیلی و توهمی بیش نمی باشند و محتوای آنها از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان نازل نگردیده و در قالب وحی به گوش سر سرایندگان آن ابلاغ نشده است البته به احترام کامل خدمت و پیشگاه والای حضرات باورمند به آن دو داستانک.
... [مشاهده متن کامل]
سال ها دل حافظ طلب جام جم از وی می کرده / وآنچه خود داشت تمنای آن ز بیگانه می کرده /
جان معنا عشق ست و زندگی و کار و بازی و آزادی/
نیست دیگر هنگامه ستم بر زن و مرد و ادامه بردگی و طاعت و بندگی به ولی/ جانا بهر دریافت و فهم و درک این معنا بی درنگ آماده شو خروشان/ شو خطر کن جان معنا را بجوی ز کام گربه کان و روبه هان و شی رَکان / حجاب و جدایی زن و مرد زهمدیگر از دوران کودکی تا پیری و کهولت و فرسودگی و مرگ و مردن/ نیستند حکمت و کار و امر و کلام خداوند/ الا وسوسه های ابلیس یا شیطان و یا اهریمن/ شیخا بیا پیاله ای از شراب قندی نوش در این حال و بر گرد این میز زرین/ که نمونه اش را نیابی در قنات کوثر و جویبار زمزم در بهشت برین/.
... [مشاهده متن کامل]
سال ها دل حافظ طلب جام جم از وی می کرده / وآنچه خود داشت تمنای آن ز بیگانه می کرده /
جان معنا عشق ست و زندگی و کار و بازی و آزادی/
نیست دیگر هنگامه ستم بر زن و مرد و ادامه بردگی و طاعت و بندگی به ولی/ جانا بهر دریافت و فهم و درک این معنا بی درنگ آماده شو خروشان/ شو خطر کن جان معنا را بجوی ز کام گربه کان و روبه هان و شی رَکان / حجاب و جدایی زن و مرد زهمدیگر از دوران کودکی تا پیری و کهولت و فرسودگی و مرگ و مردن/ نیستند حکمت و کار و امر و کلام خداوند/ الا وسوسه های ابلیس یا شیطان و یا اهریمن/ شیخا بیا پیاله ای از شراب قندی نوش در این حال و بر گرد این میز زرین/ که نمونه اش را نیابی در قنات کوثر و جویبار زمزم در بهشت برین/.
همانطور که دوست گرامی آنسوا بخوبی بیان داشته است در پشت پرده ظاهر رنگین و مجلل و باشکوه مراسم چیدن سفره هفت سین بهنگام بر پایی جشن باستانی عید نوروز یک معنا و راز و معمای بزرگ نهفته است که در طول تاریخ پیدایش این رسم تاکنون توسط خود ما ایرانیان و محققین و پژوهشگران ایران شناس غیر ایرانی کشف نگردیده و به شهود رسانده نشده است. آفرینندگان اولیه این رسم به احتمال قریب به یقین اقوام آریایی - میترائی بوده اند و نه پادشاهان پیشدادی و کیانی. داستان اساطیری و حماسی پادشاهان پیشدادی از لحاظ قدمت تاریخی حتا به عصر موسا و بازگشت قوم یهود از مصر به صحرای سینا و سرزمین کنعان هم نمی رسند چه رسد به توانایی رقابت داستان کیومرث ( بدون زن ) به عنوان اولین آدم روی کره زمین با داستان خلقت آدم و حوا و آفرینش شش روزه جهان توسط خداوند مندرج در کتاب اول تورا ( تورات ) تحت عنوان جِنِ زیز ( Genesis ) و مندرج در قرآن . خردمندان باستانی در اوج سادگی زندگی پدیده ها و حقایقی را کشف و شهود نموده اند که درک آنها برای خردمندان عصر جدید و آینده به سهولت قابل دریافت و هضم و جذب و درک و فهم نمی باشد. به عنوان مثال انسان خردمند امروز و فردا در اوج پیچیدگی زندگی چه تصوری از سامان ها یا نظم های هفتگانه کیهانی و هفت زندگی انسانی می تواند داشته باشد که خردمندان باستان آنرا کشف نموده ، اما به علت و دلیل عدم علم و آگاهی به نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان یا جهان، نتوانسته اند آن کشف بزرگ را به زبان و روش علمی توضیح و شرح دهند و مجبور بوده اند که آنرا در لفافه سفره رسم هفت سین به پیچند و آنرا به دست نسل های بعدی بسپارند به امید اینکه آیندگان بتوانند آنرا شرح و توضیح دهند. خود آنان به تصور طبقه بر طبقه و یا محیط و محاط بودن آن هفت نظم رسیده اند و برای انسان در هرکدام از طبقات به یک زندگی و یک عشق دیگری قائل شده اند. چند لحظه خودرا در فکر و خیال جای آن خردمندان باستانی بگذاریم و سعی کنیم آن کشف و شهود حقیقی را شرح و توضیح دهیم و آنرا توجیه و تبیین نمائیم. یا اینکه چند لحظه خودرا در خیال جای خردمندان هندو - آریائی بگذاریم و سعی کنیم کشف بزرگ و شهود حقیقی آنان را یعنی چرخه یا گردش تولد و مرگ افراد انسانی را توجیه و تبیین نمائیم. آیا ما هم درست مثل آنان راه و روش دیگری غیر از حلول روان یا تناسخ را نمی توانستیم در پیش بگیریم. اما امروز ما انسان ها با یک کشف بزرگ علمی دیگری آشنا شده ایم و آن عبارت است از شناخت محوری و مرکزی و اصلی تئوری علمی مه بانگ یعنی نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان یا جهان و متعاقب آن وقوع مه بانگ های متوالی و از آن طریق تحول کلی محتوای کیهان از یک حالت کلی به یک حالت کلی دیگر و نو آوری های همه جانبه محتوای جهان از یک مرتبه و درجه تکاملی به یک مرتبه و درجه تکاملی برتر در سیر و سلوک صعودی بسوی رسیدن به سطح کمال ایده آل . کشف بزرگ دیگری توسط متفکرین و اندیشمندان ایرانی در ارتباط با سامان های هفتگانه کیهانی و هفت زندگی انسانی صورت گرفته است که فعلا عده انگشت شماری به آن واقف و آگاه گردیده و مطلع شده اند که به اختصار به شرح زیر می باشند :
... [مشاهده متن کامل]
الف - افراد انسانی تنها دارای یک میل جنسی نمی باشند بلکه پنج تا که چهارتا از آنها فرعی و مخفی و پنهانی اند و یکی از آنها اصلی و آشکار و ظاهری و لذا هرفرد انسانی تنها دارای یک سرنوشت جنسی به شکل یا مرد یا زن نمی باشد بلکه پنج سرنوشت جنسی مختلف.
ب - همچنین افراد انسانی تنها دارای یک من یا یک خود و یا یک نفس مجرد نمی باشند بلکه ده تا مشتمل بر پنج نفس مردانه و پنج نفس زنانه.
پ - بر اساس امیال و سرنوشت های جنسی پنجگانه و نفوس دهگانه ، افراد انسانی تنها دارای یک زندگی دنیوی نیستند بلکه هفت زندگی دنیوی در هفت سامان یا نظم کیهانی و زیر سقف هفت آسمان و روی هفت کره زمین و هر بار در بطن و در قالب یک عالم واقعی و عینی و شهودی. و آنهم هرکدام نه یک بار بلکه هرکدام با مراتب و درجات مختلف تکاملی فراوان بین دو سرحد یکی نهایت نقصان و دیگری نهایت کمال ایده آل در طول سفر مقطعی نزولی و صعودی محتوای کیهان از حالت نظام احسن آفرینش مبداء تا برپائی مجدد آن در معاد و پس از وقوع آخرین مه بانگ.
این تصویر و روند برای محتوای کلیه جهان های موازی و مساوی و بیشمار همسان و برابر می باشند.
شاید مفید تر باشد که سال آینده در طی چیدن سفره یا میز هفت سین کتاب طرح بزرگ هاوکینگ را هم در کنار قرآن روی سفره یا میز قرار دهیم. البته با علم و آگاهی به این مطلب و موضوع که ما انسان ها برای شرح و توضیح منشاء و چگونگی پیدایش جهان نیازی به ارائه طرح های کوچک و بزرگ و یا بسان شاعر نیازی به شکافتن سقف فلک و انداختن طرحی نو نداریم بلکه کافیست که در اعماق و ژرفنای وجود خود موجود بودن طرح مطلق آفرینش را احساس نمائیم. البته در این زمینه فکر و خیال و وهم بسیار ساده ترند تا احساس . داستان های اساطیری و حماسه ای مثل هفت خان ( خوان ) رستم و اسفندیار مندرج در شاهنامه حکیم و شاعر و حماسه سرای بزرگ طوس یعنی ابوالقاسم فردوسی و دیوان های شعر عرفانی از قبیل هفت پیکر نظامی و هفت اورنگ جامی و هفت وادی عرفانی و هفت شهر عشق عطار و مولانا فقط از لحاظ عدد هفت با راز و معما و معنای ژرف نهفته در پشت پرده رسم چیدن سفره هفت سین مشترک اند، اما از لحاظ محتوا هیچگونه وجه مشترکی با محتوای آن ندارند. در پایان امیدوارم که سر خوانندگان گرامی را بدرد نیاورده باشم.
... [مشاهده متن کامل]
الف - افراد انسانی تنها دارای یک میل جنسی نمی باشند بلکه پنج تا که چهارتا از آنها فرعی و مخفی و پنهانی اند و یکی از آنها اصلی و آشکار و ظاهری و لذا هرفرد انسانی تنها دارای یک سرنوشت جنسی به شکل یا مرد یا زن نمی باشد بلکه پنج سرنوشت جنسی مختلف.
ب - همچنین افراد انسانی تنها دارای یک من یا یک خود و یا یک نفس مجرد نمی باشند بلکه ده تا مشتمل بر پنج نفس مردانه و پنج نفس زنانه.
پ - بر اساس امیال و سرنوشت های جنسی پنجگانه و نفوس دهگانه ، افراد انسانی تنها دارای یک زندگی دنیوی نیستند بلکه هفت زندگی دنیوی در هفت سامان یا نظم کیهانی و زیر سقف هفت آسمان و روی هفت کره زمین و هر بار در بطن و در قالب یک عالم واقعی و عینی و شهودی. و آنهم هرکدام نه یک بار بلکه هرکدام با مراتب و درجات مختلف تکاملی فراوان بین دو سرحد یکی نهایت نقصان و دیگری نهایت کمال ایده آل در طول سفر مقطعی نزولی و صعودی محتوای کیهان از حالت نظام احسن آفرینش مبداء تا برپائی مجدد آن در معاد و پس از وقوع آخرین مه بانگ.
این تصویر و روند برای محتوای کلیه جهان های موازی و مساوی و بیشمار همسان و برابر می باشند.
شاید مفید تر باشد که سال آینده در طی چیدن سفره یا میز هفت سین کتاب طرح بزرگ هاوکینگ را هم در کنار قرآن روی سفره یا میز قرار دهیم. البته با علم و آگاهی به این مطلب و موضوع که ما انسان ها برای شرح و توضیح منشاء و چگونگی پیدایش جهان نیازی به ارائه طرح های کوچک و بزرگ و یا بسان شاعر نیازی به شکافتن سقف فلک و انداختن طرحی نو نداریم بلکه کافیست که در اعماق و ژرفنای وجود خود موجود بودن طرح مطلق آفرینش را احساس نمائیم. البته در این زمینه فکر و خیال و وهم بسیار ساده ترند تا احساس . داستان های اساطیری و حماسه ای مثل هفت خان ( خوان ) رستم و اسفندیار مندرج در شاهنامه حکیم و شاعر و حماسه سرای بزرگ طوس یعنی ابوالقاسم فردوسی و دیوان های شعر عرفانی از قبیل هفت پیکر نظامی و هفت اورنگ جامی و هفت وادی عرفانی و هفت شهر عشق عطار و مولانا فقط از لحاظ عدد هفت با راز و معما و معنای ژرف نهفته در پشت پرده رسم چیدن سفره هفت سین مشترک اند، اما از لحاظ محتوا هیچگونه وجه مشترکی با محتوای آن ندارند. در پایان امیدوارم که سر خوانندگان گرامی را بدرد نیاورده باشم.
این حقیر بر این باور است که حرف " س " در ریشه حرف آغازین هفت چیز نمی باشد بلکه حرف اول واژه " سامان" به معنای نظم. منظور اینکه طبیعت و کیهان تنها دارای یک نظم و سامان نمی باشند بلکه هفت تا. لذا در پشت
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
ظاهر مراسم هفت سین یک حقیقت بنیادی و باور به آن نهفته است و الا چنین مراسم و عادتی نمیتوانسته در طول تاریخ این همه دوام بیاورد. بهمراه این نظم و سامان هفتگانه طبیعت و کیهان، انسان هم از هفت زندگی برخوردار است که در منازل هفتگانه نزولی و صعودی پشت سر هم به ظهور می رسند و تجربه می گردند. هر کدام از این هفت حیات در قدم هشتم دوباره در سطحی برتر و کمال یافته تر از سطح پیشین پدیدار می شوند و به فعلیت در می آیند و الا آخر تا رسیدن به حالت معاد که همان حالت اولیه بهشتی هستی خواهد بود. لذا مبداء و معاد هرگز از هم جدا نبوده بلکه همیشه روی هم قرار داشته و دارند. اما بین حالات مبداء و معاد حالت های کلی و بیشمار دیگری وجود دارند که پشت سر هم از طریق وقوع مه بانگ های هفتگانه و بیشمار بر اثر نوسانات متوالی انقباض و انبساط کیهانی هرکدام به نوبه و ترتیب خاص و ویژه خویش به ظهور می رسند. حالتی که هم اکنون شاهد آن هستیم و در آن زندگی می کنیم خارج از بهشت نیست بلکه یکی از حالت های کلی و بیشمار بهشت می باشد. البته ایرانیان باستان مثل بقیه اقوام باستان از نوسانات کیهانی اطلاع نداشته اند و نتوانسته اند که نحوه و چگونگی پیدایش هفت نظم و سامان طبیعت و کیهان و هفت حیات را تبیین نمایند و شرح دهند. عدد هفت هم شاید به همین دلیل بنیادی ناخودآگاه از اهمیت بیشتری نسبت به اعداد یک رقمی دیگر برخوردار بوده است. این باور و جهان بینی را میتوان یک دانش گم شده دانست که با آغاز سفر آفرینش بطور کامل به دست فراموشی سپرده شده باشد و در منازل سفر به تدریج دوباره پیدا و شناخته خواهد شد.