نقش نماز در خانواده

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دل پایگاه نفس آدمی است و آنگاه که دل آرام گیرد، نفس انسان نیز اطمینان می یابد و اگر گویندگان ذکر الهی که دل هایی آرام و نفوسی مطمئن دارند، گرد هم آیند و خانواده ای را شکل بخشند، آن خانواده از آرامش برخوردار است.
آیه شریفه «الا بذکر اللّه تطمئن القلوب؛ (حکایت از آن دارد که) با یاد خدا دل ها آرامش می گیرد». دل پایگاه نفس آدمی است و آنگاه که دل آرام گیرد، نفس انسان نیز اطمینان می یابد. پس برای داشتن دلی آرام و قلبی مطمئن باید به ذکر باری تعالی پرداخت. و قرآن می فرماید: «و لذکر اللّه اکبر؛ ذکر اکبر خدا نماز است»؛ نتیجه آن که چون گویندگان ذکر الهی که دل هایی آرام و نفوسی مطمئن دارند، گرد هم آیند و خانواده ای را شکل بخشند، آن خانواده از آرامش برخوردار است و در خانه آرام، صفا و صمیمیت موج می زند و مالامال از نور خداست.در خانه ما رونق اگر نیست صفا هست هر جا که صفا هست در آن نور خدا هستنماز خواندن و انجام عبادت، برای نمازگزار آرامش روانی پدید می آورد و دل مؤمن را امنیت می بخشد، آن هایی که توفیق بیشتری در برگزاری نماز داشته اند، به آرامش بیشتری نیز دست یافته اند. یعنی آن ها که علاوه بر انجام فرایض مبادرت به خواندن نوافل نیز نموده اند، در بررسی های موردی آرامش بیشتری را گزارش کرده اند و همین باعث شده تا دیگران را نیز به انجام نوافل توصیه کنند. سخن چنین کسانی این است که:برخیز که عاشقان به شب راز کنند گرد در و بام دوست پرواز کنندهر در که بود فراز بر خود بندند الا در دوست را که شب باز کنندآنان حلاوت عبادت خالص در شب و رازگویی با خداوند عالمیان را دریافته اند، چرا که شب فرصتی مناسب تر برای عبادت بی ریاست. قرآن می فرماید: «انّ ناشئة اللّیل هی اشدّ وطاً و اقوم قیلا؛ مسلّماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت تر است» پس فقط صاحبان خلوص و عاشقان عبادت خدا، شیرینی راز و نیاز با او را درمی یابند و می توان گفت: شرح این واقعه را مرغ سحر داند و بس تو چه دانی که شب سوختگان چون گذردپس برگزاری نماز به طور مداوم و محافظت بر آن، رمز دست یافتن به آرامش روانی است. اینک به اختصار برخی از نقش هایی که نماز در آرامش روانی دارد، مرور می کنیم:
عدم احساس گناه و یا کاهش آن
آدمی آنگاه که به سجاده می نشیند تا با خدا راز گوید، باید هوشیار باشد. چرا که قرآن می فرماید «لا تقربوا الصّلاة و انتم سکاری؛ آنگاه که مست هستید، نزدیک نماز نشوید». پس لازمه مقبولیت و پذیرش نماز، دور بودن از ناهشیاری و مستی است. «انّ الصّلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر؛ نماز آدمی را از فحشا و منکرات باز می دارد». شرب خمر، مستی، غفلت و دیگر گناهان و آلودگی ها در پرتو نماز محو و نابود می شوند. با حذف گناهان فضای روح و روان انسان پاک و مصفّا می شود و در نتیجه آرامش و اعتماد به نفس به دست می آید. نماز شستشوگر روان از گناه است و قلبی که در آن تاریکی گناه نباشد از آرامش و اطمینان و صفا لبریز می شود. چنان که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده انسانی که نمازهای پنجگانه را به جای می آورد، مانند آن است که در رودی پنج بار شنا کرده و از آلودگی ها به در آمده است. پس نماز مانع ابتلا به آلودگی و گناهان است و نیز به سبکی بار گناه آدمی می انجامد. زیرا قرآن می فرماید: «انّ الحسنات یذهبن السّیئات؛ به درستی نیکی ها، بدی ها و گناهان را می زدایند» و از بین می برند و نماز یکی از برترین حسنات است.پس اگر احساس گناه را عامل ایجاد اضطراب و ناامنی بدانیم و گناه نکردن و یا انجام عملی را که گناه و احساس گناه را تخفیف بدهد وسیله ایجاد مانع انجام گناه می گردد و اگر فردی گناهی را مرتکب شده انجام نماز که یکی از حسنات ممتاز است ـ گناه او را تخفیف می دهد و آدمی در اثر عدم انجام گناه و یا داشتن احساس تخفیف گناه آرامش پیدا می کند، می توان نتیجه گرفت که به این دلیل نماز عامل مهمی در جهت دست یافتن به آرامش روانی است و چون این امر در خانه رخ دهد، و یکایک اعضای خانواده نمازگزار باشند، همگی با هم آرامش روانی را در خانه به ارمغان می آورند و در پناه آن با موفقیت زندگی می کنند. زیرا احساس گناه در همه آنان کاهش می یابد.امروزه که مساله بزهکاری و بویژه بزهکاری های نوجوانان در سراسر جهان، ذهن اندیشه وران را به خود معطوف نموده است، اگر بتوانیم فرهنگ خواندن نماز را گسترش دهیم می توانیم مانع بروز بزهکاری ها شده و یا آن ها را به میزان قابل توجهی کاهش دهیم. تجارب نگارنده در کانون اصلاح و تربیت تهران نیز حاکی از آن است که در میان بزهکارانی که در کانون حضور می یافتند، نوجوانان نمازگزار کمتر بودند. پس با توجه دادن نوجوانان و دیگر اعضای خانواده به نماز، تحقق بخشیدن به خانواده ای بسامان را زمینه سازی نماییم. چرا که با عدم ارتکاب جرم توسط اعضای خانواده، آرامش بر آن حکمفرما می شود. و دیگر کسی نگران ارتکاب جرم توسط دیگری نیست و از عاقبت بد دیگری نمی هراسد. زیرا که نماز آنان را از فرجام بد مصون داشته است.
وحدت شخصیت و انسجام خانوادگی
خواندن نماز موجب دست یافتن به وحدت شخصیت می شود. شخصیت برخوردار از توحید به گونه ای است که جنبه های گوناگون آن با یکدیگر در تضاد نیستند. یعنی فرد آنچه که در اعتقاد بدان باور دارد، در عمل نیز بر اساس باورهای خویش عمل می کند و چون اینگونه رفتار می کند، خود نیز در خویشتن تضاد نمی یابد و در نهایت به یکپارچگی (خویشتن) دست می یابد به نحوی که جنبه ای از شخصیت فرد، جنبه دیگر شخصیت او را تایید می کند و انسان به هنگام برخورد با او احساس می کند که با فردی هماهنگ و بسامان مواجه شده است. حال باید پرسید نماز چگونه موجبات تحقق وحدت را در شخصیت آدمی فراهم می آورد؟انسان مؤمن به هنگام نماز سخن از خدای واحد و یگانه به میان می آورد، او را اللّه خطاب می کند و رب عالمیان می نامد. (آیه «قل هو اللّه احد؛ بگو: خداوند یکتا و یگانه است» به نحو بارزی حکایت از وحدت باری دارد.) و همین باور داشتن به خدای یگانه، پیام آور وحدتی درونی برای آدمی است. آنچه که باعث تشتت و تفرقه می شود، ایمان داشتن به ربّ های گوناگون است. قرآن می فرماید: «أارباب متفرقّون خیر ام اللّه الواحد القهّار؛ آیا داشتن رب های متفرق خوب است یا ایمان داشتن به خداوند واحدی که قهار است؟» قرآن وجود خدایی جز خدای یگانه را نفی می کند و می فرماید: «لو کان فیهما الهة الاّ اللّه لفسدتا؛ و بر فرض محال اگر چنین می شد فساد درون آدمی را نیز به علت تعدد الهه در بر می گرفت» و آنان که اکنون، به وجود ارباب متفرق قائلند، از وحدت درونی بی بهره و در شخصیت خود دارای تضاد هستند. اعضای خانواده نیز اگر همه با یکدیگر به اقامه نماز بپردازند و همه به وحدت درونی دست یابند، در بیرون نیز با یکدیگر همگونی و هماهنگی خواهند داشت و این موجبات آرامش روانی را برای آنان در پی خواهد داشت. زیرا نه با یکدیگر تضادی دارند و نه والدین با فرزندان خویش اختلافی جدی خواهند داشت.سؤال این است که چه کسانی بیشتر فرزندان را در موقعیت مضاعف قرار می دهند. آن ها که در درون خویش تضادی دارند و یا آن ها که با دیگری دارای تضاد هستند. نماز، تضادهای درونی فرد را کاهش می دهد. زیرا که به شخصیت فرد وحدت و یکپارچگی می بخشد و دیگر آن که افراد وحدت یافته در سایه نماز را با یکدیگر منسجم و متحد می سازد. لذا بین آن ها تفرقه و تضادی جدی و عمیق وجود ندارد و تعارض مهم هم در خانواده دیده نمی شود. در اثر نبود تعارض و یا از بین رفتن آن، کمتر شاهد بروز اضطراب در محیط خانه خواهیم بود. بدین ترتیب امنیت بیرونی در محیط خانواده حاصل امنیت درونی اعضای آن است که در پرتو انوار الهی ظهور و بروز پیدا می کند. پس نماز می تواند وحدت و امنیت درونی و بیرونی را فراهم آورد و محیط خانواده را متحد و یکپارچه سازد تا همگی به راحتی بتوانند به ریسمان الهی چنگ زنند و متفرق نگردند «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً و لا تفرقوا؛ و همگی به ریسمان خدا ( قرآن و اسلام و هر گونه وسیله ارتباط دیگر) چنگ زنید، و پراکنده نشوید». بدین ترتیب ملاحظه می شود افرادی که به وحدت درونی دست یافته اند در وحدت بخشیدن به محیط بیرونی (که یکی از مصداق های آن خانواده است) توفیق بیشتری دارند و وحدت در خانواده یکی از رموز آرامش آن است.
افزایش اعتماد به نفس
...

پیشنهاد کاربران

بپرس