نجم الدین کبری
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
احمد بن عمر بن محمد خوفی خوارزمی مکنی به ابوالجناب و ملقب به نجم الدین و طامه الکبری و معروف به شیخ نجم الدین کبری موسس سلسله کبرویه
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] مولانا ابو عبداللّه احمد بن عمر بن محمد بن عبداللّه خیوقی خوارزمی کنیه ابوالجناب و ملقب به نجم الدین و طامةالکبری و مشهور به شیخ ولی تراش از صوفیان ایرانی و از درخشان ترین چهره های عرفان اسلامی شیعی سده های دوازدهم و سیزدهم میلادی و ششم و هفتم هجری قمری است.
خوارزمی در سال ۵۴۰ هجری قمری در یکی از اصیل ترین طوایف خیوه که دارای عنوان علمی و اجتماعی بودند دیده به دنیا گشود. ایام طفولیت را در دامن مادری عارفه گذرانید و پس از دوران کودکی علم آموزی را از حوزه علمی زادگاهش آغاز نمود. در همان ایام درد طلب دامن گیرش شد. به تهذیب و تزکیه نفس به شیوه عارفان نزد پدر بزرگوارش که از اجله مشایخ عارف نامی شیخ ابویعقوب یوسف همدانی بود پرداخت.با گذشت زمانی کوتاه شخصیت علمی او در همان ایام جوانی مورد توجه خاص اساتید حوزه علمی خوارزم قرار گرفت به اصلاح دید پدر و استادان خویش به سیر و سیاحت پرداخت. اتفاقا به مصر رسید. پس از مدتی اقامت و تدریس سعادت رفیق شفیق او گشت به صحبت شیخ الشیوخ روزبهان وزان مصری (ایشان با روزبهان بقلی شیرازی فرق دارند.) که از اجله خلفای عارف نامی شیخ ابونجیب عبدالقاهر سهروردی بود رسید که درباره آن بزرگوار، می فرماید:«اکثر اوقات مستغرق تجلی حق و حیران مشاهده جمال مطلق بود. چون به صحبت او رسیدم به ریاضت اشتغال نمودم و مدتی در خلوت بودم تا ابواب فتوحات غیبی بر من گشادن گرفت و سعادت انس با عالم قدس دست داد و خلوات متعاقب به سر بردم تا آتش قدس مستور که: من عرف اللّه کل لسانه (از مولی الموالی علی امیرالمؤمنین وارد است من عرف اللّه سبحانه کل لسانه) عبارت از آن است و کشف مشهور که: من عرف اللّه طال لسانه اشارت بدان است حاصل شد حالات من در نظر شیخ پسندیده آمد و مرا به فرزندی قبول کرد و سرپوشیده خویش به من داد و مرا از آن دختر دو پسر حاصل شد.
تلمذ در حضور بزرگان
نجم الدین از محضر چهار تن از بزرگان تلمذ کرده است.
← در محضر ابومنصور
نجم الدین از روزی که خوارزم وطن و زادگاهش را ترک نمود، بهترین و عزیزترین ایام عمرش را در بیابان ها، دره ها، کوه ها، به جستجو گذرانید، هرجا آوازه ای از مردی دانشمند بلند عازم آن دیار می شد و از محضر او استفاده می نمود. بهمین جهت نجم الدین کبری فقط عارفی از خویش رسته و به مولا پیوسته نبود بلکه مفسری عظیم الشان، حدیث شناسی زبردست، هیئت شناسی متبحر، محققی عالیقدر، حکیم و فیلسوفی عالی مقام، لغت شناسی بی نظیر، رجال شناسی عالی رتبه بشمار می رفت. زیرا در شهرها استادان زیادی را در تمامی علوم اسلامی درک نموده تا آنجا که امکان داشت از حضورشان استفاده علمی می کرد.در بررسی و پژوهشی که در این زمینه داشتیم با نام چند تن از استادان نجم الدین کبری در علوم مختلف اسلامی برخورد نمودیم که فهرست وار به آن ها اشاره می کنیم:۱- شیخ حسن جامی۲- شیخ ابراهیم۳- شیخ اسماعیل حلبی۴- شیخ اسماعیل کوفی۵- شیخ اسماعیل رومی۶- شیخ اسماعیل بغدادی ۷- ابوالمعالی عبدالمنعم نیشابوری ۸- ابوالعلاء حسن بن احمد همدانی ، ۹- ابوطاهر احمد اصفهانی ، ۱۰- محمد بن اسعد عطاری ، ۱۱- امام ابوجعفر حفده ، ۱۲- امام ابونصر حفده
پیران نجم الدین
...
خوارزمی در سال ۵۴۰ هجری قمری در یکی از اصیل ترین طوایف خیوه که دارای عنوان علمی و اجتماعی بودند دیده به دنیا گشود. ایام طفولیت را در دامن مادری عارفه گذرانید و پس از دوران کودکی علم آموزی را از حوزه علمی زادگاهش آغاز نمود. در همان ایام درد طلب دامن گیرش شد. به تهذیب و تزکیه نفس به شیوه عارفان نزد پدر بزرگوارش که از اجله مشایخ عارف نامی شیخ ابویعقوب یوسف همدانی بود پرداخت.با گذشت زمانی کوتاه شخصیت علمی او در همان ایام جوانی مورد توجه خاص اساتید حوزه علمی خوارزم قرار گرفت به اصلاح دید پدر و استادان خویش به سیر و سیاحت پرداخت. اتفاقا به مصر رسید. پس از مدتی اقامت و تدریس سعادت رفیق شفیق او گشت به صحبت شیخ الشیوخ روزبهان وزان مصری (ایشان با روزبهان بقلی شیرازی فرق دارند.) که از اجله خلفای عارف نامی شیخ ابونجیب عبدالقاهر سهروردی بود رسید که درباره آن بزرگوار، می فرماید:«اکثر اوقات مستغرق تجلی حق و حیران مشاهده جمال مطلق بود. چون به صحبت او رسیدم به ریاضت اشتغال نمودم و مدتی در خلوت بودم تا ابواب فتوحات غیبی بر من گشادن گرفت و سعادت انس با عالم قدس دست داد و خلوات متعاقب به سر بردم تا آتش قدس مستور که: من عرف اللّه کل لسانه (از مولی الموالی علی امیرالمؤمنین وارد است من عرف اللّه سبحانه کل لسانه) عبارت از آن است و کشف مشهور که: من عرف اللّه طال لسانه اشارت بدان است حاصل شد حالات من در نظر شیخ پسندیده آمد و مرا به فرزندی قبول کرد و سرپوشیده خویش به من داد و مرا از آن دختر دو پسر حاصل شد.
تلمذ در حضور بزرگان
نجم الدین از محضر چهار تن از بزرگان تلمذ کرده است.
← در محضر ابومنصور
نجم الدین از روزی که خوارزم وطن و زادگاهش را ترک نمود، بهترین و عزیزترین ایام عمرش را در بیابان ها، دره ها، کوه ها، به جستجو گذرانید، هرجا آوازه ای از مردی دانشمند بلند عازم آن دیار می شد و از محضر او استفاده می نمود. بهمین جهت نجم الدین کبری فقط عارفی از خویش رسته و به مولا پیوسته نبود بلکه مفسری عظیم الشان، حدیث شناسی زبردست، هیئت شناسی متبحر، محققی عالیقدر، حکیم و فیلسوفی عالی مقام، لغت شناسی بی نظیر، رجال شناسی عالی رتبه بشمار می رفت. زیرا در شهرها استادان زیادی را در تمامی علوم اسلامی درک نموده تا آنجا که امکان داشت از حضورشان استفاده علمی می کرد.در بررسی و پژوهشی که در این زمینه داشتیم با نام چند تن از استادان نجم الدین کبری در علوم مختلف اسلامی برخورد نمودیم که فهرست وار به آن ها اشاره می کنیم:۱- شیخ حسن جامی۲- شیخ ابراهیم۳- شیخ اسماعیل حلبی۴- شیخ اسماعیل کوفی۵- شیخ اسماعیل رومی۶- شیخ اسماعیل بغدادی ۷- ابوالمعالی عبدالمنعم نیشابوری ۸- ابوالعلاء حسن بن احمد همدانی ، ۹- ابوطاهر احمد اصفهانی ، ۱۰- محمد بن اسعد عطاری ، ۱۱- امام ابوجعفر حفده ، ۱۲- امام ابونصر حفده
پیران نجم الدین
...
wikifeqh: نجم_الدین_کبری
[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است
نجم الدین کبری، ابوالجناب احمد
عارف، صوفی، محدث و شاعر. ملقب به کبری و شیخ ولی تراش. کنیه ی او را ابوالجناب و ابوالخباب نیز ذکر کرده اند. او مؤسس سلسله کبرویه بود. روایات مختلفی در زمینه لقب وی در بین مؤلفان وجود دارد. بعضی معتقدند به سبب زیرکی اش، او را طامةالکبری (بلای بزرگ) نامیده اند و بنابر قولی دیگر چون در جوانی قدرت فوق العاده ای در بحث و احتجاج داشت، به این لقب معروف گشت.
بعضی از پیروانش از باب تکریم، وی را آیةالکبری خوانده اند که کم کم با حذف کلمه اول او را کبری نامیدند. اما از آن جهت به او شیخ ولی تراش می گفتند که بسیاری از بزرگان مشایخ صوفیه از تربیت یافتگان وی بودند.
نجم الدین در خوارزم در شهر خیوه به دنیا آمد. از جوانی برای کسب علم حدیث به مسافرت در بلاد پرداخت. از جمله در نیشابور از ابوالمعالی فراوی (م 587 ق) در همدان از حافظ ابوالعلاء عطار (م 568 ق) در تبریز از ابومنصور حفده (م 571 ق)، در مکه از ابومحمد طباخ و در اسکندریه از ابوطاهر سلفی (م 576) استماع حدیث کرد.
درباره ی گرایش وی به تصوف و انصرافش از اشتغال به حدیث اختلاف بسیاری در روایات است و ملاقاتش با مشایخ صوفیه هرگز منجر به قطع علاقه ی وی از اشتغال به علم نشد. وی بعد از خروج از خوارزم مدتی در نیشابور، اصفهان و همدان به استماع حدیث نزد مشایخ وقت اشتغال داشت.
در نیشابور با شیخ عطار ملاقات کرد و ظاهراً تبحر او در طب به خاطر توجه عطار به او بوده است. اصول طریقت و تصوف را در تبریز نزد بابا فرج تبریزی و سپس در دزفول نزد شیخ اسماعیل قصری و شیخ شطاح (روزبهان بقلی شیرازی) و دیگر مشایخ عصر فراگرفت و شیخ روزبهان دختر خود را به وی داد. دکتر زرین کوب در «دنباله ی جستجو در تصوف» آورده که سید محمدباقر خوانساری، مؤلف «روضات الجنات»، خط وی را بر پشت نسخه ای از «رساله ی قشیریه» دیده است که وی این رساله را در 568 ق در همدان از ابوالفضل محمد ابن یوسف همدانی استماع نموده است.
نجم الدین کبری در راه عزیمت به عراق و مصر از محضر عماریاسر بدلیسی (م 582 ق) کسب فیض کرد و مشهور است که نجم الدین از شیخ اسماعیل قصری و عمار یاسر خرقه پوشید. او به پیشنهاد عمار یاسر برای نشر طریقت و ارشاد طالبان به خوارزم رفت. قبل از عزیمت به خوارزم سفری به مکه کرد و مدتی در حلب بسر برد.
نجم الدین کبری، ابوالجناب احمد
عارف، صوفی، محدث و شاعر. ملقب به کبری و شیخ ولی تراش. کنیه ی او را ابوالجناب و ابوالخباب نیز ذکر کرده اند. او مؤسس سلسله کبرویه بود. روایات مختلفی در زمینه لقب وی در بین مؤلفان وجود دارد. بعضی معتقدند به سبب زیرکی اش، او را طامةالکبری (بلای بزرگ) نامیده اند و بنابر قولی دیگر چون در جوانی قدرت فوق العاده ای در بحث و احتجاج داشت، به این لقب معروف گشت.
بعضی از پیروانش از باب تکریم، وی را آیةالکبری خوانده اند که کم کم با حذف کلمه اول او را کبری نامیدند. اما از آن جهت به او شیخ ولی تراش می گفتند که بسیاری از بزرگان مشایخ صوفیه از تربیت یافتگان وی بودند.
نجم الدین در خوارزم در شهر خیوه به دنیا آمد. از جوانی برای کسب علم حدیث به مسافرت در بلاد پرداخت. از جمله در نیشابور از ابوالمعالی فراوی (م 587 ق) در همدان از حافظ ابوالعلاء عطار (م 568 ق) در تبریز از ابومنصور حفده (م 571 ق)، در مکه از ابومحمد طباخ و در اسکندریه از ابوطاهر سلفی (م 576) استماع حدیث کرد.
درباره ی گرایش وی به تصوف و انصرافش از اشتغال به حدیث اختلاف بسیاری در روایات است و ملاقاتش با مشایخ صوفیه هرگز منجر به قطع علاقه ی وی از اشتغال به علم نشد. وی بعد از خروج از خوارزم مدتی در نیشابور، اصفهان و همدان به استماع حدیث نزد مشایخ وقت اشتغال داشت.
در نیشابور با شیخ عطار ملاقات کرد و ظاهراً تبحر او در طب به خاطر توجه عطار به او بوده است. اصول طریقت و تصوف را در تبریز نزد بابا فرج تبریزی و سپس در دزفول نزد شیخ اسماعیل قصری و شیخ شطاح (روزبهان بقلی شیرازی) و دیگر مشایخ عصر فراگرفت و شیخ روزبهان دختر خود را به وی داد. دکتر زرین کوب در «دنباله ی جستجو در تصوف» آورده که سید محمدباقر خوانساری، مؤلف «روضات الجنات»، خط وی را بر پشت نسخه ای از «رساله ی قشیریه» دیده است که وی این رساله را در 568 ق در همدان از ابوالفضل محمد ابن یوسف همدانی استماع نموده است.
نجم الدین کبری در راه عزیمت به عراق و مصر از محضر عماریاسر بدلیسی (م 582 ق) کسب فیض کرد و مشهور است که نجم الدین از شیخ اسماعیل قصری و عمار یاسر خرقه پوشید. او به پیشنهاد عمار یاسر برای نشر طریقت و ارشاد طالبان به خوارزم رفت. قبل از عزیمت به خوارزم سفری به مکه کرد و مدتی در حلب بسر برد.
wikiahlb: نجم_الدین_کبری
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید