میلاد

میلاد نام سپهسالاری است که در شاهنامه فردوسی نیز آمده است. علاوه براین میلاد گرگین شهر میلادگرد را در استان مرکزی امروزی بنا نهاد که در عهد ساسانی نیز به همین نام خوانده میشد ولی بعد از حمله اعراب به ایران به میلاجرد تغییر نام یافت.
بنابراین اسم میلاد یک نام اصیل ایرانی است.
ازآنجا که اعراب در طول تاریخ از اسامی متداول در تمدنهای همسایه شان الهام میگرفتند و آنها را با الفبای عربی وارد لغت نامه های خودشان میکردند، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اعراب اسم اصیل ایرانی میلاد را به این طریق وارد فرهنگ خودشان کردند. ( از دلایل اثبات کننده این موضوع میتوان به دو مورد اشاره کرد: اول اینکه نداشتن حرف و ریشه عربی ولد در کلمه میلاد و دوم اینکه اعراب میلاد ( به معنای تولد ) را فقط برای اشخاص خاص نظیر پیامبران به کار میبرند و نه برای عموم مردم، بنابراین کاربردش در عربی بسیار محدود است زیرا اصلا ریشه عربی ندارد! )
جالب اینجاست که تقریبا در تمامی سایت های خارجی بر خلاف سایت های داخلی، ریشه اسم میلاد را به درستی فارسی ذکر کرده اند و این جای بسی افسوس دارد که به عنوان یک ایرانی واژگان خود که بخشی از تاریخ و هویت کهن ایرانی به شمار میروند را بر خلاف واقعیت به بیگانگان متعلق بدانیم!

و راجب تفسیر اسمم یا همون اسم میلاد هر کسی یه نظری داره و صاحب نظران باید نظر بدن کسانی که عمری رو گذاشتن رو تاریخ و باستان کل جهان نه فقط ایران و به قول بعضی صاحب نظرها معنی و تفسیر صاحب میل یا همون شخص مشتاق خیلی تفسیر و همخوانی بهتری به اسم میلاد داره. . .
و در کل حرف دلمو بخوام بگم اینه که هر اسمی داشته باشی ولی معرفت نداشته باشی پس دنبال معنی اسم نباید گشت ، برو انسانیت را مشتری باش قضاوت میشوی با آنچه کردی . . .
ارادتمند و مخلص همه شما ، میلاد سوشیان از تهران

دَر مینه یِ دویوم نام یِکی اَز پَهلِوانان اَست که جَنگال یا زَنالِ ( زَنال : اَبزارِ زَدَن یا زَنیدَن = سِلاح ) اَسلی اَش " میل یا میله " بوده اَست. پَسوَندِ - آد به مینه یِ کُنَنده اَست ، مانَندِ : پیاد : پی/ پای - آد/آده = کَسی که پیاده می رَوَد؛ اینکه میلاد کَسی اَست که با میل یا میله می جَنگَد.
بُرزِ ( بُرج ) میلاد اَز هَمین روی میلاد نام گُداری ( گُذاری ) شُده چون هَمانَندِ میل یا میله اَست.

و این تسمیه برای آن است که رشته ای باشد که هر سال از عمر مولود بر آن گره میزنند تا سالهای عمر بدان معلوم شود. ( آنندراج ) . روز تولد، ریسمانی که در هر سال تولد گره بر آن زنند و از تعداد گره های ریسمان میتوان بسن مولود پی برد. ( اشتینگاس ص 642 ) .