مو

/mow/

مترادف مو: تاک، رز، درخت انگور | جعد، زلف، شعر، کاکل، گیس، گیسو

معنی انگلیسی:
vine, grape, hair, flaw, tress

لغت نامه دهخدا

مو. ( اِ ) هر یک از تارشکلها که در روی پوست حیوانات و در روی بعض مواضع بدن انسانی پدیدار است و به تازی شَعْر گویند. ( از ناظم الاطباء ). به عربی شَعْر می گویند. ( از برهان ) ( از آنندراج ). رشته های باریک و نازکی که بر روی پوست بدن برخی حیوانات پستاندار و از جمله انسان ظاهر می شود. رشته های مو در تمام سطح بدن یکسان نیستند. در برخی نقاط رشته ها طویلتر و ضخیمتر و پرپشت تر هستند مانند پوست سر، زیر بغل ، محل زهار، ریش و سبیل ( در مردها )، و در برخی نقاط نرم و پرزمانندند همچون موهای اطراف مجرای خارجی گوش و پشت دستها و برخی نقاط هم اصولاً فاقد مویند مانند کف دستها و پاها در انسان. ریشه مو که به نام پیازمو نیز خوانده می شود در عمق پوست بدن در نسج سلولی تحت جلدی قرار دارد و سلولهای ریشه مو که بتدریج زیاد گردند به طرف خارج رانده می شوند و ساقه مو را بوجود می آورند. در سلولهای متشکله مو ماده رنگی مخصوصی موجود است که موجب رنگ مو می شود. در اطراف ساقه مو در داخل جلد غدد چربی موجود است که ترشحات آنها سبب چرب شدن موها به منظورجلوگیری از شکنندگی می باشد. وضع قرار گرفتن هر تار مو به طور مورب است ولی در اطراف هر تار مو عضله محرکه ای قرار دارد که در موقع سرما و ترس منقبض شده مورا راست نگاه می دارد. در پیاز مو انشعابات اعصاب حسی مو نیز موجود است ، از این رو کندن موها از پوست دردناک می باشد. رشته های مو در برخی پستانداران بسیار نرم و پرزمانند می شود مانند کرکهای بدن بز و شتر و پشم گوسفندان مرینوس ، و در بعضی از پستاندارها تغییر شکل یافته و بسیار سخت و خشن می گردد مانند تیغهای بدن جوجه تیغی و تشی. موهای برخی دامها از قبیل شتر و گوسفند و بز که به مصرف تهیه پارچه و فرش و سایر مصارف نساجی میرسد اصطلاحاً به نام پشم موسوم است و موهای نرم تر اینگونه دامها که معمولاً در زیر پشم ها قرار دارد کرک نامیده می شود و به مصرف تهیه پارچه های گران قیمت و نرم می رسد. در هر حال به تارهای پشم یا کرک با آنکه در اصل موهای تغییرشکل یافته هستند عرفاً و عادتاً اطلاق مو نمی شود. رجوع به موی شود :
عمدا همی نهان کند آن ماه سیم تن
موی سیاه خویش ز موی سپید من.
امیرمعزی.
بر بدیهه و ارتجال و برفور و استعجال این هر چهار مشکل انفصال کنم چنانکه با دقت او مویی درنگنجد و با رقت او موری راه نیابد. ( مقامات حمیدی ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - گیاهی است از تیره چتریان که آنرا شوید بری نیز گویند و دارای خواص زیاد کننده شیر و قاعده آور است و مدر نیز میباشد اثامیطیقون رازیانه بیابانی شبت بری شوید بری . ۲ - گزر دشتی . توضیح در عقار آمده : [ مو هو المران و بعجمیه الاندلس مرانه ] . ( عقار ۲۳۱ ) و مران همان زغال اخته است ولی مترجم عقار همین کلمه را بمعنی شوید بری آورده .
درخت انگور که رز نیز گویند .

فرهنگ معین

(مَ ) (اِ. ) درخت انگور.
(اِ. ) ۱ - رشد خارجی روی پوست به صورت رشته های محکم نخ مانند به ویژه رشته های رنگیزه داری که پوشش ویژة یک پستاندار است . ۲- پوشش مویی یک جانور یا بخشی از بدن به ویژه پوشش مویی سر انسان . ،~ی دماغ (کن . ) مزاحم . ،~ را از ماست کشیدن (کن . ) بسیار دقیق بو

فرهنگ عمید

درخت انگور، تاک.
تارهای باریک و نازکی که در سر و پوست بدن انسان و بعضی حیوانات می روید.
* موبه مو: [مجاز] بحث ورسیدگی دقیق، با کمال دقت.

واژه نامه بختیاریکا

( مو * ) خوشا
( مُو ) مادیان
( مُو ) مان؛ ضمیر اتصالی اول شخص جمع
کُلک؛ مِلِگن؛ مِل و مرزنگ؛ مِل؛ می

دانشنامه عمومی

مو یا موی جزئی روینده از اپیدرم در پستانداران است. داشتن مو از ویژگی های پستانداران است هرچند برخی گونه ها در دوره هایی از زندگی شان بی مو هستند؛ و برخی از همان بدو تولد دارای مو هستند.
مو چند کارکرد دارد. عایقبندی گرمایی در برابر سرما و در برخی گونه ها در برابر گرما از کارکردهای آن است. در انسان به خاطر روند تکامل، موی بدن کم پُشت شده و کارکرد عایق بندی خود را از دست داده. موی سر هنوز این کارکرد را به همراه کارکرد زیباشناختی خود دارد. سیخ شدن موهای بدن بازمانده ای است از دورانی که انسان پُرمو برای افزایش عایق بندی موها را به سوی هم می کشید.
پژوهش ها نشان می دهد که بشر، ۳٫۳ میلیون سال پیش موهایی که بیشتر بدن را می پوشاندند از دست داد. [ ۱]
همهٔ مساحت پوست سر تقریباً ۵۰۰ سانتی متر مربع است، که دارای حدود ۲۰۰ تار مو در سانتی متر است؛ ولی واحد شمارش موی سر گرافت است نه تار مو. هر گرافت از چند تار مو تشکیل شده که از ریشه به هم ارتباط دارند.
بدن انسان نزدیک به ۵ میلیون تار مو دارد، که پوست سر ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار از این تعداد را در بر می گیرد. افراد با موهای بلوند بیشترین تعداد فولیکول ها را در سر داشته و بعد از آن ها به ترتیب افراد با موهای قهوه ای، موهای قرمز و سیاه قرار می گیرند. رویش طبیعی موی سر ۱ تا ۰٫۶ سانتی متر در ماه است. یک تار مو شامل قسمت های زیر است:
• شفت یا ساقهٔ مو ( قسمتی که از پوست خارج می شود و قابل رؤیت است )
• ریشهٔ مو ( قسمتی که زیر پوست قرار گرفته )
فولیکول مو ( مسیری لوله مانند در ناحیهٔ درم که ریشهٔ مو در آنجا رشد می کند )
در پایان فولیکول بخشی برجسته به نام «بولب» است که پیگمان رنگی ملانین در آن تولید می شود، در موهای مشکی این قسمت سیاه بوده و در موهای روشن و سفید، بی رنگ می باشد. قسمت انتهایی بولب دارای یک فرورفتگی است و بافت پیوندی که از درم به این قسمت وارد شده «درمال پاپیلا» نامیده می شود. درمال پاپیلا توسط مویرگ های خونی تغذیه می شود و مسئول تولید موی جدید است. ترکیب اصلی مو یک پروتئین ساختمانی محکم به نام «کرآتین» است. این پروتئین در ناخن و سطح خارجی پوست هم وجود دارد.
ساقهٔ مو از سه لایه تشکیل شده:
• داخلی ترین لایه «مدولا» نامیده می شود و فقط در موهای ضخیم بدن ( موی ترمینال ) وجود دارد. این لایه نور را به خوبی منعکس می کند و باعث می شود رنگ مو در آفتاب نسبت به سایه متفاوت باشد.
• لایهٔ میانی «کورتکس» نامیده می شود و لایه ای است که استحکام و رنگ و حالت مو را مشخص می کند.
• خارجی ترین لایه «کوتیکول» نامیده می شود. این لایه نازک و بدون رنگ است و نقش آن محافظت از لایهٔ ضخیم و ملانین دار کورتکس است.
عکس موعکس موعکس موعکس موعکس موعکس مو

مو (اوری). مو شهری در شهرستان اوری در استان باله در بورکینافاسوی جنوبی است و جمعیت آن ۱۳۰۸ نفر است.
عکس مو (اوری)

مو (ترانه لیدی گاگا). «مو» ( به انگلیسی: Hair ) ترانه ای از خواننده اهل ایالات متحده آمریکا لیدی گاگا برای دومین آلبوم استودیویی او اینگونه زاده شده ام است که در ۱۶ مه ۲۰۱۱  ( ۲۰۱۱ - 05 - ۱۶ ) منتشر شد. این آهنگ تبلیغاتیو سومین سینگل این آلبوم است
عکس مو (ترانه لیدی گاگا)

مو (حرف). میو ( بزرگ: Μ، کوچک μ ) دوازدهمین حرف الفبای یونانی است. و در سیستم شمارش یونانی مقدار ۴۰ دارد. این حرف از نماد آب در خط هیروگلیف مأخوذ شده است. تلفظ آن ب دو صورت مو و میو است
از این حرف فقط در حالت کوچک استفاده می شود زیرا در حالت بزرگ ممکن است با حرف انگلیسی M اشتباه شود.
• در ریاضیات:
• در نظریه موبیوس در نظریه اعداد
• عامل انتگرال ساز در معادلات دیفرانسیل معمولی
• اعضای یک جامعه در آمار
• پسوند اس آی میکرو - ، با مقدار یک میلیونیوم، یا 10−6.
ضریب اصطکاک به عنوان مثال ضریب اصطکاک جنبشی و یا ایستایی
جرم کاهش یافته در مسئله دو جسم
چگالی خطی یا جرم تقسیم بر طول برای اجسام یک - بعدی.
ثابت تراوایی در الکترومغناطیس
گرانروی در سیالات
• یک ذره بنیادی با نام میون
پتانسیل شیمیایی یک دستگاه.
M.
• در موسیقی:
• Mu major chord
عکس مو (حرف)

مو (خواننده). کارن مری اگارد اورستد اندرسن ( به دانمارکی: Karen Marie Aagaard Ørsted Andersen ) ( زادهٔ ۱۳ اوت ۱۹۸۸ ) که بیشتر با نام مو ( انگلیسی: MØ ) شناخته می شود خواننده و ترانه سرای دانمارکی است. نام هنری او یعنی MØ در دانمارکی به معنی باکره یا پیشخدمت است. دو ترانه از وی مشهور است یکی التماس می کنی برایش که با ایگی ازیلیا بود و دیگری تکیه کردن است. «تکیه کردن» در چارت های بین المللی به موقعیت های خیلی خوبی دست یافت.
عکس مو (خواننده)

مو (فیلم). «مو» ( انگلیسی: Hair ) فیلمی موزیکال و کمدی - درام به کارگردانی میلوش فورمن است که در سال ۱۹۷۹ منتشر شد.
جان سوج
ترت ویلیامز
بورلی دی آنجلو
آنی گلدن
دورسی رایت
نیکلاس ری
مایکل جیتر
شارلوت را
• ریچارد برایت
عکس مو (فیلم)

مو (مجموعه تلویزیونی). مو ( انگلیسی: Mo ) یک سریال آمریکایی است کمدی - درام تلویزیون اینترنتی که در تاریخ ۲۴ اوت ۲۰۲۲ در نتفلیکس پخش شد. این سریال مو عامر را به عنوان شخصیت اصلی بازی می کند. این سریال بر اساس زندگی خود عامر به عنوان یک پناهندگان فلسطینی ساکن هیوستون است. این فیلم توسط رامی یوسف ساخته شده است و فرح بسیسو، عمر البا، ترزا رویز و توبه نیوگوه در آن ایفای نقش می کنند.
این سریال به دلیل اینکه یکی از اولین برنامه های تلویزیونی بزرگ آمریکایی است که یک پناهنده فلسطینی - آمریکایی را به عنوان قهرمان داستان به تصویر می کشد، مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. در حال حاضر امتیاز ۱۰۰٪ در راتن تومیتوز دارد، با اجماع منتقدان در این سایت: «معمولاً خنده دار است در حالی که حسی جذاب از مکان دارد، مو تصویری متفکرانه از تجربه مهاجر است که روی پاهایش سبک است. ". [ ۱] [ ۲] [ ۳] [ ۴] [ ۵] [ ۶]
«مو» داستان یک پناهنده فلسطینی ساکن هیوستون تگزاس را دنبال می کند که در حال حاضر به دنبال پناهندگی و شهروندی در ایالات متحده است. [ ۷]
• مو عامر در نقش مو نجار، قهرمان داستان
• فرح بسیسو در نقش یوسرا مادر مو
• عمر البا در نقش سامیر برادر مو
• ترزا رویز در نقش ماریا دوست دختر مو
• توبه نیوگوه در نقش دوست دوران کودکی مو، نیک
• مایکل وای کیم در نقش چین، خالکوبی مو و فروشنده لاغر.
• لی ادی در نقش لیزی هوروویتز، وکیل مهاجرت نجارها
• چرین دابیس در نقش نادیا نجار، خواهر بیگانه مو
• پل وال در قسمت ۷ ( فصل 1 ) [ ۸]
• بان بی به عنوان یک کشیش کاتولیک ( فصل 1 ) [ ۹]
عکس مو (مجموعه تلویزیونی)

مو (منفی). مو ( به ژاپنی: 無 ) ، ( به کره ای: 무 ) ( با حروف لاتین: Mu ) ، که به چینی آن را وو ( به چینی کلاسیک:無 ؛ به چینی ساده شده:无 ) ، واژه یا اصطلاحی است که آن را به "بدونِ" یا "عدم" ترجمه می کنند که واژه ای کلیدی در بوداگرایی به ویژه در چان و ذن است.
واژه چینی وو ( 無 ) ، از زبان های آسیای شرقی و به ویژه سینو - زنیک چینی، ژاپنی، کره ای و ویتنامی گرفته شده است.
برخی از برابرهای فارسی آن چنین اند:
• نه، بدونِ، نبودِ، نداشتن، ن منفی ساز
• خلأ، تهی، هیچ
• عدم وجود چیزی، نبودن، فقدان، نداشتن، غیرممکن، آگاهی کامل انسان
در زبان های امروزی چینی، ژاپنی و کره ای، معمولاً به صورت پیشوند برای بیان نبود چیزی بکار گرفته می شود.
در اصل کاراکتر وو ( 無 ) ، به معنی رقص بوده است و بعدها آن را برای معنی نبودن یا هیچ استفاده کرده اند. اشکال اولیه کاراکتر 無، شخصی را نشان می داده که دست هایش را باز کرده و چیزی را گرفته است ( احتمالاً آستین لباس، منگوله یا زیورآلات ) و برای مفهوم رقص یا رقصنده به کار می رفت. بعدها 無 را برای واژه «نبود» بکار بردند و با آوردن کاراکتر 舛 به جای بخش پایین 無، واژه 舞 را ساختند که امروزه برای بیان مفهوم رقص بکار می رود.
دروازهٔ بی دروازه[ ۱] ، مجموعه ای از کوآن های ذن است که در قرن سیزدهم میلادی گردآوری شده و هم در عنوان خود ( Wumenguan or Mumonkan 無門關 ) از واژه Wu یا Mu استفاده کرده و هم در اولین کوآن خود که عنوان آن "سگ جوشو" ( Joshu's Dog 趙州狗子 ) نام دارد. در چان چینی، 無 Mu را "دروازهٔ به سوی روشن شدگی" می نامد. در آیین رینزایی - ذن ژاپن، مو - کوآن را با نام هوشین ( hoshin 発心 ) به معنی "تصمیم برای رسیدن به روشنی" ( resolve to attain enlightenment ) می دانند که برای تازه واردانی در جستجوی طبیعت بودا مفید است.
کوآن اول در کتاب دروازهٔ بی دروازه چنین است:
• مقصود از «سرشت بودا» در پرسش رهرو، بوداگی یا بودا شدن است که همان بیداری و روشن شدگی است. جواب استاد «وو» ( Wu ) ( به چینی: 無 ) بود که در زبان چینی هم حرف نفی است به معنی «نه»، و هم «وو» که صدای سگ را تقلید می کند. روزی دیگر، رهرو دیگری از استاد پرسید: "آیا سگ سرشت بودا دارد؟" استاد گفت: "بله" ( اُو با تلفظ u ) . [ ۲]
عکس مو (منفی)عکس مو (منفی)عکس مو (منفی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

مو (hair)
ساختمان فولیکول رشتۀ ظریفی که از پوست پستانداران به بیرون رشد می کند. هر رشتۀ مو از فولیکولی فرورفته و محصور در لایۀ دوّم پوست، یعنی درم (جلد)، رشد می کند. مو متشکل از یاخته های مرده حاوی پروتئین کراتین است. تعداد متوسط موهای سر انسان از ۹۸هزار تار در مو قرمزها، تا ۱۲۰هزار تار در بورها متغیر است. هر تار مو ماهانه ۵ تا ۱۰ میلی متر رشد می کند و این رشد حدود سه سال طول می کشد. سپس، موی جدیدی جای تار قبلی را می گیرد. در پستانداران خشکی، لایۀ مو با نگهداشتن هوا در اطراف بدن موجب عایق بندی می شود. ضخامت این لایه به ارادۀ جانور، با بلند کردن یا صاف کردن پوشش، تغییر می کند. در برخی از پستانداران، این پوشش ضخیم به قدری مؤثر است که باید در تابستان ریخته شود و پوشش نازک تری به جای آن رشد کند. مو همچنین به استتار جانور کمک می کند. پوشش گورخر و پوشش های سفید زمستانی جانوران قطبی از این جمله اند. مو همچنین از جانور محافظت می کند، مانند پوشش جوجه تیغی و تشی، و با افزایش اندازۀ ظاهری موجب ترساندن دشمنان می شود. همچنین، در نمایش جنسی مثلاً در انسان و شیر نر به کار می آید. رنگ آمیزی یا راست شدن مو ممکن است برای ایجاد ارتباط به کار رود. در ۱۹۹۰، دانشمندان برای اولین بار موفق به رشددادن موی انسان در لوله آزمایش شدند. رشد زواید رشته مانند نیز در دیگر جانوران، ازجمله حشرات و قورباغۀ مودار، و حتی در گیاهان مو نامیده می شود، هرچند واقعاً ساختاری مشابه مو ندارند.فیزیولوژی موی انسان. هر رشتۀ مو، مانند ناخن، از یاخته های شاخی روپوستساخته شده است. قاعدۀ آن درون کیسه ای با نام فولیکول یا کیسۀ مو محصور است، که در زیر آن نوعی برآمدگی قرار دارد. یاخته های سطحی روپوست در اطراف برآمدگی سخت می شوند و محوری ایجاد می کنند، که بر اثر رشد موی جدید از بخش زیرین، سرانجام از سطح پوست بیرون می آید. هر تار مو وقتی به رشد طبیعی خود رسید، می میرد، اما قبل از این که برآمدگی و کیسه جدیدی تولید شود که موی جدیدی را جایگزین سازد، این اتفاق نمی افتد. محور هر مو ساختار پیچیده ای دارد. در بخش مرکزی مادۀ مغزینه ای است که شاید هوا نیز داشته باشد. این ساختار در اطراف با مادۀ پوسته ای پوشیده شده است که متشکل از یاخته های شاخی طویل است. این یاخته ها با کوتیکولی پوشیده شده اند که متشکل از صفحات مسطح شاخی است و به شکل عرضی دور محور قرار می گیرند. بخش روپوست کیسۀ مو کوتیکول را می پوشاند که روپوستی نظیر پوست است. بخشِ دومِ کیسۀ مو، یعنی آخرین پوشش آن، نیز نظیرِ درمِ پوست است. در لایه های سطحی فولیکول، غلاف های ریشه قرار دارند که ریشۀ مو را دربرمی گیرند. مایعی چرب، با نام سبوم مو را نرم می کند. این ماده از غدد چربی زا ترشح می شود و مجاری آن در فولیکول مو بازند.
دانه دانه شدن پوست. برآمدگی های کوچکی که با راست شدگی مو هنگام ترس یا سرما روی پوست ظاهر می شوند، بر اثر انقباض غیرارادی ماهیچه های کوچکی با نام ماهیچه های راست کننده مو ایجاد می شوند.
رشد موهای انسان. عمر هر رشتۀ موی سر دو تا چهار سال است. ریزش مو معمولاً قابل توجه نیست، زیرا موهای جدید جایگزین موهای قدیم می شوند. وقتی ریزش مو با رویش موهای جدید توازن نداشته باشد، طاسی اتفاق می افتد. خاکستری شدن مو بر اثر سن، فرآیندی طبیعی است. از آن جا که هر تغییر در رنگ مو در فولیکول اتفاق می افتد و زمانی دیده می شود که مو از پوست خارج می شود، بنابراین موها یک شبه خاکستری نمی شوند. در بعضی خانواده ها، تکه های موی سفید یا سفید شدن زودرس مو ارثی است.
مو و انسان شناسی. نوع مو یکی از چندین عامل ارثی است که جمعیت های مجزای جغرافیایی را مشخص می کند. رنگ مو از مشکی تا سفید متغیر است و به مقدار رنگدانه ملانین در محورهای مو و نیز به ساختار مو و چگونگی انعکاس نور بستگی دارد. موی صاف با قطر نسبتاً زیاد در بین مردم آسیا معمول است، در حالی که موی اروپاییان اغلب ظریف تر است. مقطع محور موی تاب دار یک در میان مدور و بیضی است، در حالی که در موی بسیار فر این مقطع مسطح است.
بیماری ها. بیماری های گوناگونی مو را تحت تأثیر قرار می دهند و در واقع با بیماری های پوست، مانند اگزما، مرتبط اند. معمولاً وضعیت مو نشان دهندۀ سلامت عمومی است.
کچلی، نوعی بیماریِ قارچیِ ناراحت کننده و بسیار مسری است و باعث می شود موها بشکنند یا بریزند. کچلی تکه های طاسی پراکنده ای، به شکل دایره، برجای می گذارد. بسیاری از بیماری ها باعث دو نیمه شدن یا ریزش فراوان مو می شوند. بیماری های معمولی مانند تب، یا بیمای های مزمن مثل سل نیز شاید باعث طاسی می شوند. آلوپسیا آراتا یا طاسی پراکنده گاهی به صورت غیرمعمول در موی سالم هم اتفاق می افتد که علت آن ناشناخته است، اما این بیماری جدّی و مسری نیست و مو دوباره رشد می کند. اکستری شدن مو یا کچلی در پیری درمان ندارد.

مو (مقیاس). رجوع شود به:زیمنس (مقیاس)

جدول کلمات

گیس

مترادف ها

bristle (اسم)
موی زبر، موی خوک، موی سیخ، مو

hair (اسم)
مو، گیسو، موی سر، زلف

wool (اسم)
مو، کرک، پشم، نخ پشم، جامه پشمی

grapevine (اسم)
شهرت، مو، شایعه، تاک، درخت انگور

فارسی به عربی

شجرة العنب , شعر , صوف , عنب

پیشنهاد کاربران

مو بسته به نواحی مختلف بدن نام مختلفی در زبان لکی دارد.
موی سر:موی، می، گِژگ ( لری )
گیس زنان:گِئس، زلف
چِتِر:زلف
خیاطه:پیچش زلف
سبیل:سویل
ریش:ریش
موی فکل:قِژ، کولکه، په رچ، پوپ
...
[مشاهده متن کامل]

موی بهم ریخته و نامرتب:قِژ، گژگژو
موی فرفری:کُرچ
موی اندام و تنه بدن:تیسک
موی شرمگاه:چُخت
تار مو:تال
تار موی ضعیف و اولیه:مو هه رومه
ابرو:برو، برم
مژه:مرژنگ ( در لهجه های مختلف متفاوت است مثلا در لکی کرمانشاه مژاگ نیز گفته میشود )

من حس - خدانگهدار. . . . - نفهمیدم الان کسی با حروف ابجد کارمیکنه؟هجا نیاز داره؟ یا کسی تعداد حروف رو نمیفهمه؟ کسی هم بخواد از فرهنگ معین میگیره توبیشترین نظرو میذاری بدون اینکه از خودت باشه هرکلمه میذارن
...
[مشاهده متن کامل]
تو فورا میای وسط ابجدش اینه دوتا حرف داره وزنش اینه ووو. . . . . از خودت یه چیزی بگو اینارو معین گفته حتا اینایی که از محل خودشون میگن بهتر از کار توئه

جناب عطار محمد علی اینا داستانهایی است که بعدا از طرف اهراب ساخته شده مثلا عدل از leveled بمعنی مساوی وبرابر گرفته شده وبرخی میگن ازlawedبمعنی قانونمند گرفته شده یا قسط:عدل؛مساوی؛برابر - just
قسط:ازپیش تعیین شده - preset
...
[مشاهده متن کامل]

قُسط:فشار؛اجبار؛زور - forced
حالا ببینید چه داستانها ساختند یا ساده ترینش ذیل از زیر فارسی معرب شده حالا میگن زیر شتر زیر نخل زیر دامن. . . . در حالیکه ما میدانیم زیر شامل همه چیزه ولی عرب برای اینکه بگه عربیه و تخصصیه براش معانی مختلف میسازه

چنانچه بخواهیم به زبان چینی بگوییم "مو" و منظور همان موی اندام باشد چندین واژه وجود دارد؛ ولیکن آن واژه ای که نزدیک به زبان پارسی است واژه毛 m�o می باشد یعنی مو، پر، پشم و نحوه تلفظ آن شبیه "ماو" هست.
همانگونه که از تصویر چینی واژه پیداست شباهت به موی و پر دارد .
در لری بختیاری
ملگن، می:مو، مو ی مردان
پَل، تُرنه، گیس:مو ی زنان
مِل:موی بدن
رمپ:موی شرمگاه
میدان شهر = جایی خاصی از شهر بوده که باید ویژگی خاصی داشته که به ان نام نامیده شده
میدان بی شک به گرد بودن آن نیست بلکه به جایی گفته می شده که میتوانسته باش ( حاضرین ) های زیادی را در خود جای دهد یا اینکه از پیش مردم زیادی در آن به دلایلی جای داشتند که به همان دلیل میدان گفته شده.
...
[مشاهده متن کامل]

ریشه شناسی میدان
بخش یک = می یا مید
اگر می را از me بدانیم یعنی من یا خویشتن و اگر انرا از می ( شراب = اب درخت مو که به دلیل رونده بودن ساقه های ان بدان مو میگویند ) - این مو همانیست که به مو انسان یا حیوان به دلیل رونده بودن گفته شده پس به این دال شراب را می ( mey ) گویند چون از تعرق درختی بوده که همچون مو رونده است.
در ثمر می یا مو میتواند به روندگی و رونده بودن اشاره داشته باشد ( همچنین به چیزهایی که باعث مستی در اسنان میشود روان گردان میگویند که باز هم نشان از پویایی و روندگی دارد )
بخش دوم = دان
دان را پیشتر ریشه یابی کردم که دان / دانه / دانستن / گلدان / چمدان همگی نشان از آن دارد که چیزی را درون خود جای میدهد که در گلدان به زبان ساده میشود جای قرا دادن گل اما در دانه یا دانا شاید سوال باشد که آن چیست؟
خب دانه یعنی چیز کوچکی که درون خود چیزی را قرار داده چرا که به دلیل اینکه کاشته میشود از درونش چیزی رشد میکند و دانا یعنی کسی که چیزهای بسیاری را درون خود قرار داده است ( یاد گرفته ) درثمر ( نتیجه ) دان که کارواژه اصلی آن دانستن است یه چم درون خود قرار دادن است و چون این درون پذیری نشان از کسب و پذیرش چیزی را دارد چمار و معنای قرار دادن را پیدا کرده که در گلدان / چمدان آنرا میبینیم
در ثمر ( نتیجه ) میدان = می دان = رونده پذیر = رونده قرار ده = جایی که روندگان را درون خود می پذیرد ( استعاره از انسان ها ) = جایگاه مردم که در تکاپو هستن
اما نمیتوانداستعاره از شراب دان باشد = چرا که جایگاه شراب نبوده و اینکه میدان شکار و میدان تیر در گذشته نیز بکار میرفته که به چم روندگانیست ( مردم ) که شکار / تیر اندازی میکنند
پرانتز باز (
هرچند واژه شراب از شرب - > شُر - > شار - > سار - > سُر آمده که همگی به چم و معنی روان بودن و جاری و ساری بودن است اما برای هر کدام نامی را انتخاب کردند و توافق شده شراب شود خود می / مو شود موی انسان و حیوانات ( کما اینکه در زبان مازندرانی توافق شده به آن می بگویند یعنی مو ) و . . . . . پس زبان یه پدیده انسانی و توافقیست و همه آن ها از هم ریشه زدند تا به چیزی اشاره شوند.
) پرانتز بسته
همچنین به چم شلوغی نیز می باشد چون در این روندگی و تکاپو شلوغی حاصل میشده و میتواند استعاره از شلوغی نیز باشد
به او میدان بده = استعاره از به او فرصت دادن ( به او روندگی مقرر کن ) - در همه اینا به روندگی و پویایی میرسیم پس می ( mey ) به چم مو و روندگیست ( درخت مو نیز به اینکه رونده می باشد بدان مو میگفتند ) و این نشان میدهد میدان = رونده پذیر = جایی که روندگان ( مردم ) را در خود میپذیرد.
با سپاس

واژه مو
معادل ابجد 46
تعداد حروف 2
تلفظ mu
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: moy] ‹موی› ( زیست شناسی )
مختصات ( اِ. )
آواشناسی mow
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع واژگان مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی معین
عدل: رویدن مو؛ قسط: آرایشومرتب کردن زلف وگیسو.
این مثال ساده برای فهم تفاوت "إقامت قسط" با" عدل" هست.
مُو: در لهجه عراقی= نه، مگر، لیس ، غیر . . .
مُو غالی.
مُوشِنو صار؟!
مُو هنا.
مُو علی کیف!
. . .
به کوردی هم به مو تیوک یا توک گفته می شود . مانند مو در ترکی که توک است
واژه مو کاملا پارسی است و ریشه ی پهلوی دارد در عربی شعر می شود این واژه یعنی مو صد درصد پارسی است.
منابع ها. فرهنگ بزرگ سخن
فرهنگ لغت معین
در بهرغان فارس بمعنی/من. اول شخص مفرد.
در بهرغان فارس بمعنی/من. اول شخص مفرد.
مُو بِشَم:من بروم, من میروم.
در لری بختیاری
مو ( ی بدن ) : مِلْ، می
واژه مو ( Mow ) یا ( Raz ) در گویش زبان بختیاری به معنای درخت انگور، یا، تاک میباشد. ودرجایی دیگر واژه مو ( Mu ) درگویش زبان بختیاری به معنای خوشابه حال یا خوشبخت، میباشد. برای مثال[مو به دل کسی که غم نداره]=یعنی ( مو ) خوش به حال دل کسی که غم ندارد.
مو به ترکی: توک ، ساچ ، بیرچَک ، قَزیل ، قیل
مو به صورت عام: توک
موی بانوان به صورت رشته و تکی: ساچ
موی زنان به صورت انبوه: بیرچَک
موی بز: قَزیل
موی آلت تناسلی:: قیل ، قَزیل
مو به ترکی: توک، ساچ
به ترکی میشه تیک
گیس
زلف

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس