بدن انسان


معنی انگلیسی:
clay

دانشنامه عمومی

بدن انسان، کل ساختار انسان است که سر، گردن، تنه ( سینه و شکم ) ، دو بازو و دست ها و دو ساق پا و پاها را شامل می شود. هر قسمت بدن از انواع مختلف سلول تشکیل شده است. تعداد سلول های بدن انسان حدود ۳۷٫۲ تریلیون تخمین زده شده اند. این عدد از داده های جزئی به دست آمده است و به عنوان نقطه شروع برای محاسبات بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. این عدد از تعداد همه سلول های اندام های بدن و نوع سلول هایشان به دست آمده است. اجزای سازنده بدن انسان نشان می دهد که بدن از تعدادی عناصر خاص در نسبت های مختلف تشکیل شده است.
بدن انسان می تواند ناهنجاری های آناتومیک غیرپاتولوژیک را نشان بدهد. فیزیولوژی بر روی سیستم اعضای بدن و عملکردشان تمرکز دارد. سیستم ها و مکانیزمشان در راستای حفظ هومئوستاز بدن عمل می کنند.
مطالعه بدن انسان شامل کالبدشناسی و فیزیولوژی است. کالبدشناسی انسان یکی از شاخه های کالبدشناسی است. این رشته به بررسی اندام ها و دستگاه های اندام های بدن انسان می پردازد. تن انسان مانند تن همه جانوران از چندین دستگاه درست شده است که این دستگاه ها از اندام ها و ایشان از بافت ها و این بافت ها از یاخته ها درست شده اند. کالبدشناسی ماکروسکوپی کاری به بررسی بافت ها یا یاخته ها ندارد و تنها به شناخت اندام ها و کارکرد آن ها می پردازد. شناخت بافت ها مربوط به بافت شناسی و بررسی یاخته ها مربوط به یاخته شناسی می شود.
استخوان بندی، شکل کلی بدن را ایجاد می کند و در طول عمر انسان تغییر نمی کند. به طور کلی شکل بدن ( و شکل بدن زن ) تحت تأثیر توزیع های ماهیچه ای، بافت های چربی و هورمونهای مختلف است. قد متوسط یک مرد بالغ ( در کشورهای توسعه یافته ) حدود ۱٫۷ – ۱٫۸ متر ( ۵’۷’’ تا ۵/۱۱’’ ) و یک زن بالغ حدود ۱٫۶ – ۱٫۷ متر ( ۵’۲’’ تا ۵’۷’’ ) است. قد بلند بستگی به ژنتیک و رژیم غذایی افراد دارد. شکل و ترکیب بدن تحت تأثیر عواملی مثل ژنتیک، رژیم غذایی و ورزش قرار دارد.
بدن انسان دارای چندین حفره است که بزرگ ترین آن حفره شکمی است. این حفره ها محل قرار گرفتن اندام های مختلف بدن از جمله ستون مهره ها هستند، که جریان مایع مغزی نخاعی از بطن مغز در آن جاری است.
حفره های کوچک دیگری نیز در بدن هستند که سینوس نامیده می شوند و عملکردهای مختلفی دارند. به طور عمومی سینوس ها به سینوس های پارانازال اشاره دارند که در سینوزیت نقش دارند. سینوس های پارانازال چهار جفت حفره هوایی در استخوان جمجمه هستند. این فضاهای پر از هوا در بین چشم ها، بالای چشم ها، عمیق تر در پشت چشم ها و اطراف حفره بینی قرار دارند.
عکس بدن انسانعکس بدن انسانعکس بدن انسانعکس بدن انسانعکس بدن انسانعکس بدن انسان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

بدن انسان (human body)
مواد سازنده بدن
مواد سازنده بدن
ساختار فیزیکی انسان. این ساختار از یاختۀ منفرد تخمک بارور شده نمو (تکوین) پیدا می کند، در هفتۀ چهلم متولد می شود، و معمولاً بین یازده تا ۱۸سالگی به بلوغ جنسی می رسد. استخوان بندی (اسکلت) شامل بیش از ۲۰۰ استخوان است و بیشتر از نیمی از آن ها در دست ها و پاها قرار گرفته اند. استخوان ها با مفاصل به هم متصل اند و برخی از مفاصل باعث حرکت می شوند. دستگاه گردش خون، ماهیچه ها، و اندام ها را خون تغذیه می کند. خون اکسیژن و غذا را تأمین و دی اکسید کربن و سایر مواد زاید حاصل را دور می کند. دستگاه عصبی و هورمونها اعمال بدن را کنترل می کنند. قفسۀ سینه که شُش ها و قلب را دربرمی گیرد در بخش بالایی تنه قرار دارد و در پایین آن شکم واقع است که مشتمل است بر دستگاه گوارش، معده و روده ها، کبد، طحال، و لوزالمعده؛ دستگاه ادراری، شامل کلیه ها، میزنایها، و مثانه؛ و در زنان، اندام های تولیدمثل، شامل تخمدانها، رحم، و واژن. در مردان، از دستگاه تناسلی فقط غدّۀ پرستات و کیسه های ذخیرۀ اسپرمدر شکم قرار دارند. بیضهها در کیسۀ بیضه ایاند و همراه با اندام تناسلی مرد در جلو و زیر شکم آویزان اند. مثانه از راه مجرای کوچکی، با نام میزراه، تخلیه می شود. در زنان، این سوراخ در انتهای بالایی شکاف فرج که سوراخ واژن یا مجرای تولّد را هم دربرمی گیرد، به خارج باز می شود. در مردان، میزراه در آلت تناسلی ادامه پیدا می کند. در هر دو جنس، بخش پایینی روده به مخرج، حلقه ای از ماهیچۀ قوی بین کفل ها، ختم می شود.استخوان بندی. کاسه سر (جمجمه) روی ستون مهره ها، زنجیری از ۲۴ مهره، قرار گرفته است. دنده ها در هر طرف دوازده عددند که در پشت به ستون مهره ها مفصل شده اند و هفت دندۀ بالایی نیز در جلو به استخوان جناغ متصل اند. انتهای پایینی ستون مهره ها به کمربند لگنیتکیه دارد. کمربند لگنی متشکل از استخوان مثلثی شکل خاجی است که استخوان های لگن خاصره به آن متصل اند و در جلو باهم یکی شده اند. پایین استخوان خاجی استخوان دم (دنبالچه) قرار دارد. استخوان های پهن شانه (کتف) با ماهیچه ها در عقب دنده های بالایی نگه داشته شده اند و در جلو، با دو استخوان ترقوه به جناغ متصل اند. هر استخوان پهن شانه فرورفتگی ای با نام حفره کاسه ای دارد که انتهای بالایی استخوان بازو در آن قرار می گیرد. استخوان بازو در پایین با دو استخوان ساعد، زند زبرین و زند زیرین، مفصل می شود. این دو استخوان در مچ (استخوان های مچی) با استخوان های دست، کف و انگشتان، مفصل می شوند. انتهای بالایی هر استخوان ران در فرورفتگی حفرۀ فنجانی(استابولوم) استخوان لگن قرار می گیرد. انتهای پایینی استخوان ران در زانو با استخوان های درشت نی و نازک نی مفصل می شود که آن ها نیز در مچ پا به استخوان های پا، کف پا و انگشتان، مفصل می شوند. در هر مفصل حرکتی، انتهای هر استخوان از غضروف صاف و محکمی تشکیل شده است که به کمک مایع مفصلی به راحتی حرکت می کند. نقاط متحمل فشار را رشته های بافت فیبری (رباط ها) تقویت می کنند.
ماهیچه ها. دسته ای از رشته هایند که در لایه های بافت پیوندی (بافت نواری) نازک و محکمی محصورند و معمولاً در دو انتها به نوارهای سفید قوی، زردپی و پی، یا صفحات نیام منتهی می شوند که ماهیچه ها را به استخوان ها و اندام ها پیوند می دهند. بدین ترتیب، عملکرد ماهیچه ها ممکن می شود. غشاهای بافت پیوندی همچنین اندام ها را دربرگرفته و حفره های داخلی بدن را می پوشانند. در پایین قفسه سینه، پردۀ ماهیچه ای محکم دیافراگم قرار دارد که طی عمل تنفّس ریه ها را منقبض و منبسط می کند. رگ های خونی در دستگاه گردش خون به لوله های ظریفی (مویرگ ها) منشعب می شوند و همۀ ماهیچه ها و اندام ها را با خون، که اکسیژن و غذای لازم برای زندگی را حمل می کند، تغذیه می کنند. مواد غذایی در یاخته ها به صورت مایعی شفاف (لنف) از خون خارج می شود. به همین ترتیب، مواد زاید با رگ های دستگاه لنفی برگشت داده می شود که این رگ ها به مجاری جمع آوری کننده می رسد و به سیاهرگ های بزرگی در ناحیه پایین گردن ریخته می شود. مویرگ ها به هم می پیوندند و سیاهرگی را تشکیل می دهند که خونِ بدونِ اکسیژن را به قلب بازمی گرداند.
دستگاه عصبی. بسیار ظریف منشعب شده و کار ماهیچه ها و اندام ها را تنظیم می کند؛ نیازهای آن ها را به مراکز کنترل واقع در دستگاه عصبی مرکزی، شامل مغز و نخاع، اطلاع می دهد. مایع مغزی نخاعی فضاهای داخلی مغز و نخاع را فراگرفته است. فرایندهای بدن را دستگاه عصبی و هورمون های مترشّح از غدد داخلی تنظیم می کنند. غشاهای مخاطی حفره هایی را که به سطح باز می شوند می پوشانند و مایعی لزج، با نام موکوس، ترشح می کنند. سطح خارجی بدن را پوست می پوشاند. پوست دارای غدد چربی است که مایع روغنی ترشح می کنند و پوست را نرم و منعطف می سازند. همچنین، غدد عرق زا در پوست واقع اند و آب و نمک های متفاوتی ترشح می کنند. روی پوست، بیشتر در ناحیه سر، زیر بغل، و اطراف اندام های تناسلی، مو رشد می کند. ناخن ها، به منزلۀ سِپَر انتهای انگشتان دست و پا، نیز از بافت پوست رشد می کنند. مو و ناخن ها بافت های پوستی تغییر شکل یافته اند. پوست همچنین دارای گیرنده های عصبی احساس های تماس، درد، گرما، و سرماست.
دستگاه گوارش. قادر است مواد غذایی بسیار متفاوتی را تجزیه کند. براثر عمل جویدن، غذا در دهان با بزاق آغشته و بلعیده می شود. سپس، غذا به معده می رسد. در آن جا مدتی به آرامی می چرخد تا با شیرۀ اسیدی معده آغشته گردد. سپس، به رودۀ کوچک می ریزد. در اولین قسمت روده، دوازدهه، غذا با شیرۀ غدد لوزالمعده و دوازدهه تجزیه و با صفرای حاصل از کبد، که شکنندۀ چربی است، مخلوط می شود. تهی روده و درازروده کار گوارش را ادامه می دهند و بیشتر مواد مغذّی غذا را جذب می کنند. رودۀ بزرگ فرآیند را کامل می کند، آب را دوباره جذب، و مواد اضافی را به صورت مدفوع خارج می کند. برای سلامت بدن، آب و نمک های متفاوت باید به نسبت های ترکیبی صحیح در بدن باقی بمانند. به این فرآیند تنظیم اسمزی گفته می شود. کلیه ها خون را تصفیه، و آب اضافی، نمک ها، و مواد زاید متابولیکی را دفع می کنند. بر اثر این عمل، ادرار که به سبب وجود رنگدانۀ مشتق از صفرا زردرنگ است، از طریق دو لوله ظریف (میزنای ها) به مثانه می ریزد. مثانه مخزنی است که از آن جا ادرار جمع و به تناوب زمانی از میزراه خارج می شود (دفع ادرار). گرما در ماهیچه ها و غدد بر اثر سوختن غذا، و در بدن بر اثر فعالیت یاخته های عصبی و الیاف پیوسته ایجاد می شود. حرارت بر اثر تبخیر عرق، هدایت گرمایی (رسانایی) پوست، همراه با هوای خارج شده از ریه ها، و با سایر مواد دفع شده از بدن خارج می شود. درجه حرارت متوسط بدن حدود ۳۸ درجۀ سلسیوس برابر ۱۰۰ درجۀ فارنهایت، و در دهان برابر ۳۷ درجۀ سلسیوس یا۹۸.۴ درجۀ فارنهایت است.

جدول کلمات

تنه

پیشنهاد کاربران

خانه نه در. [ ن َ / ن ِ ی ِ ن ُه ْ دَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دنیا. روزگار. ( ناظم الاطباء ) . کنایه از دنیا آمده بدین تعبیرکه زمین را افلاک محیط است و فلک نه است و در هر فلک دری است. ( از آنندراج )
...
[مشاهده متن کامل]
. || قالب آدمی. ( ناظم الاطباء ) . خانه کنایه از وجود آدمی و نه کنایه ازنه سوراخ است که دو سوراخ چشم و دو سوراخ گوش و دو پرده بینی و یک دهان و دو سوراخ سفلی. ( آنندراج ) .

بوته خاک ؛ کنایه از بدن و قالب انسان. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( رشیدی ) ( فرهنگ فارسی معین ) ( ناظم الاطباء ) .
منزل جان ؛ کنایه از بدن انسان. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از انجمن آرا ) . مقصد جان و بدن انسانی. ( ناظم الاطباء ) . جایگاه آرام. و قرار جان :
خانه دل جای تست بیش به هجران مسوز
منزل جان زلف تست بیش پریشان مدار.
خاقانی.
هر روز که نو جهان ببینم
از منزل جان نشان ببینم.
خاقانی
تن _ تنه

بپرس