مهستی گنجوی

فرهنگ فارسی

شاعره ایرانی که بعضی او را معاصر سلطان سنجر و بعضی معاصر سلطان محمود غزنوی دانسته اند . از احوال وی چندان چیزی دانسته نیست . دیوان اشعارش مفقود و تنها قطعات پراکنده ای از آن در تذکره ها آمده است .

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است
شاعر، متخلص به مهستی. بعضی از تذکره ها وی را به گنجه، برخی به نیشابور و برخی به بدخشان و خجند منتسب کرده اند. نام وی را نیز بعضی از تذکره ها منیژه یا منیجه و برخی ماه خاتون و برخی بی بی مهستی گفته اند. همچنین در مورد تخلص و سال ولادت و محل درگذشت او نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد.
پدرش مردی فقیه و روحانی بود و در تعلیم و تربیت فرزندش کوشش بسیار کرد و او را از چهار سالگی به مکتب خانه فرستاد. وی نزد استادان گرانمایه ای تعلیم دید و از آنجایی که هوش و استعداد بی اندازه ای داشت در ده سالگی به آموخته های سرشاری از دانش و ادب دست یافت.
مهستی در زمینه ی موسیقی نیز پیشرفت حاصل کرد و چنگ و عود را استادانه می نواخت. وی مدتی در گنجه اقامت داشت و سپس مجبور به ترک آنجا شد و به زنجان و بعد به مرو رفت و در آنجا از مقربان و مصاحبان دربار سلطان سنجر سلجوقی (552-511 ق) شد و در همان جا با حکیم عمر خیام ملاقات داشت. او بنا به گفته ی بعضی از تذکره ها، ظاهراً از نویسندگان دربار بوده زیرا که به اسم مهستی دبیر نیز معروف است.
وی در 532 ق که سلسله ی سلجوقی بدست غزنویان برچیده شد، از مرو خارج شد و به گنجه بازگشت و با احمد خطیب، فرزند خطیب گنجه ازدواج کرد. مهستی در بدیهه گویی و هزل دست داشت و در سرودن رباعی ماهر بود. آثار او پس از دست یافتن ازبکان به شهر هرات از میان رفت و فقط مقداری از اشعارش باقی مانده است.
لسانی شیرازی مجموعه ای مشتمل بر شصت و هشت رباعی عاشقانه در برابر رباعیات مهستی سروده است. صاحب «مشاهیر زنان» گوید که عموماً تذکره ها مهستی را معاصر سلطان سنجر سلجوقی می دانند و تنها «تاریخ گزیده» و «مجالس النفائس» به علت این که سلطان محمود (برادر سلطان سنجر سلجوقی و حاکم گنجه) را با سلطان محمود غزنوی اشتباه گرفته اند، او را معاصر سلطان محمود غزنوی می دانند.

دانشنامه آزاد فارسی

مَهْسَتی گَنجَوی (نیمۀ دوم قرن ۵ و نیمۀ اول قرن ۶ق)
(یا: مَهْسَتی خجندی) بانوی شاعر ایرانی. زندگانی وی با افسانه آمیخته است. به نیشابور، خجند، قراباغ، زنجان و بلخ، و مرو سفر کرده بود و در دربار سلجوقیان مقامی بلند داشت و بسیار مورد علاقه و بخشش های سلطان سنجر بود. شهرت او به سبب سرودن رباعی است که در آن معانی لطیف را با زبانی ساده به کار برده است. در رباعیات او بیشتر شادی و عشق بیان می شود. رباعیاتی در هجو و طنز و هزل دارد که در آن ها واژه های رکیک نیز به چشم می خورد. شهرآشوب هایی در قالب رباعی سروده است. از اشعار او تنها رباعیاتی آمیخته به هزل و هجو، و چند قطعه به جا مانده و مهستی نامۀ منظومی نیز به ادیب صابر ترمذی نوشته است. محل درگذشت وی معلوم نیست. برخی مدفن او را گنجه و در نزدیکی مقبرۀ نظامی گنجوی دانسته اند. اشعار پراکندۀ او چندین بار به چاپ رسیده است. از آن جمله دیوان مهستی گنجوی (تهران، ۱۳۳۵ش)؛ مهستی زیبا (ویسبادن، ۱۹۶۳)؛ رباعیات مهستی گنجوی (باکو، ۱۹۸۵)؛ رباعیات حکیمه مهستی دبیر؛ مهستی گنجه ای بزرگ ترین شاعرۀ رباعی سرا (استکهلم، ۱۳۷۳ش؛ تهران، ۱۳۸۲ش)؛ مهستی نامه (تهران، ۱۳۷۹ش).

پیشنهاد کاربران

با سلام
اولاً برخود فرض میدانم که سپاسگزاری و امتنان خود را از فرهنگ وزین آبادیس اعلام نمایم
ثانیاً اینکه یک نفر نوشته غزنویان پس از غلبه بر سلجوقیان به قدرت رسیدند اشتباه بوده بلکه سلجوقیان پس از انقراض سلسله ی غزنویان به قدرت رسیدند.
جدیدترین اثر در اشعار و احوال او کتاب �رباعیات مهستی دبیر گنجوی� در سال 1394 منتشر شده است که ضمن رد برخی انتسابات نادرست با استناد بر منابع کهن اشعار تازه یافته ای از او معرفی کرده است.
هو
شاعره هزال اهل گنجه متخلص به منیژه. رباعیاتی مشحون از هزل به فارسی دارد.

بپرس