مهران

/mehrAn/

فرهنگ اسم ها

اسم: مهران (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن، طبیعت) (تلفظ: mehrān) (فارسی: مِهران) (انگلیسی: mehran)
معنی: منسوب به مهر، دارنده ی مهر، فروغ خورشید، نام پدر اورند سردار ایرانی، به معنی دارنده ی مهر، ( اَعلام ) ) نام یکی از خاندان های هفتگانه ی عصر ساسانی ( ویس پوهر ) مقر افراد این خاندان پارس بوده است، ) نام پدرِ اورند سردار ایرانی در عهد انوشیروان و نیز نام چند تن اشخاص در ایران باستان، ) نام شهرستانی در غرب استان ایلام، مرکب از مهر ( محبت یا خورشید ) + ان ( پسوند نسبت )، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر اورند سردار ایرانی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی
برچسب ها: اسم، اسم با م، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن، اسم طبیعت

لغت نامه دهخدا

مهران. [ م ِ ] ( اِخ ) نام رود سند است. ( آنندراج ). نام رودی که از سمت مشرق آغازد و از جهت جنوب به سوی مغرب متوجه می شود و در طرف پایین سند به دریای فارس می ریزد. ( از معجم البلدان ). رودی است بر مشرق سند. ( حدود العالم ). رودی است به مغرب هند.

مهران. [ م ِ ] ( اِخ ) نام رودی است نزدیک تبریز. مهران رود. ( آنندراج ). رجوع به مهران رود شود.

مهران. [ م ِ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان بالای بخش طالقان شهرستان تهران. با 636 تن سکنه. آب آن از رودخانه پیراجان تأمین می شود و محصول آن غلات ، ارزن ، علف کوهی ، سیب زمینی ، گردو و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).

مهران. [م ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ززوماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

یکی از بخشهای شهرستان ایلام استان پنجم . این بخش در جنوب باختری ایلام واقع است . قسمت مرکزی آن دشت است و شمال و خاور آن کوهستانی . جبل حمرین که خط الراس آن مرز کشور ایران و عراق محسوب میشود در مغرب آن است . بخش مهران از ۱۷ ده تشکیل شده و مرکز آن قصبه مهران است . محصولش غلات و لبنیات میباشد . ( قبلا منصور آباد نام داشت . در شهریور ۱۳۱۴ بموجب تصویب نامه هیئت وزیران نام منصور آباد پشت کوه به مهران بدل شد . ) ۶۸۴۷ تن سکنه .
دهی است از دهستان ززوماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد .

دانشنامه عمومی

مهران (جماعت). مهران جماعت و شهرکی در شمال تاجیکستان است که در ناحیهٔ کوهستان مست چاه ولایت سغد قرار دارد. [ ۱]
عکس مهران (جماعت)

مهران (رود). رودخانه مهران نام رودخانه ای در جنوب ایران و یکی از نقاط دیدنی استان هرمزگان است. [ ۱] [ ۲] [ ۳] [ ۴] این رودخانه آبش شور است، در ایام بارندگی آب از فراز کوه ها و دره ها به رودخانه سرازیر می شود، همچنین از کوه های منطقه اسیر و لامرد عبور می کند و از انتهای غربی شهرستان بستک یعنی ابتدای فرامرزان و در دهستان کمشک وارد بخش بستک و از شمال شهر جناح گذشته به سمت جنوب و مشرق منحرف شده، از جنوب صحرای خلوص و دهستان هرنگ وارد بخش کوخرد می شود. سپس از جنوب دهستان کوخرد می گذرد و از منطقه ای به نام برمه چشمه ای در شمال باغ زرد عبور می کند و در زیر کوهی معروف به کوه پل تیر، کوه خآب و از جنوب منطقه ( خادون ) و روستای آسو و از نقطه ای به نام مِهران که گذار راه سراسری لار[ ۴] به بندر لنگه در آن واقع است عبور کرده و در دهستان های لمزان و دژگان ادامه پیدا نموده و در محلی معروف به پل غار به خلیج فارس می ریزد. «بندری» از طرف جنوب رودخانه واقع شده است. [ ۴] [ ۵] [ ۶]
مهران نام دهی بوده که سابقاً در کنار رودخانه و محل فعلی پاسگاه ژاندارمری مهران قرار داشته است، گویند وجه تسمیه نام مهران چنین روایت است که شخصی به نام ( جلودار مهران ) ) در این منطقه سکونت داشته است، ایشان سردار چریک هایی بودند که از قافله ها حمایت می کرده اند، این ده و رودخانه به نام ایشان به یادگار مانده است. [ ۵] [ ۷] این رودخانه در مواقع عادی دارای آب زاینده ای است که شور است ولی در مواقع بارندگی آب فراوانی دارد که در سابق و قبل از اینکه پل به روی این رودخانه ایجاد شود موجب می شده چندین روز عبور و مرور بین شهرستان بستک و شهرستان بندر لنگه قطع گردد، آب کوه های اطراف شهر بستک و نیز کوه های کوهیج و فاریاب هم به وسیله شاخه دیگری که از جلو دهی به نام گتاو می گذرد به این رودخانه می پیوندد. [ ۵] [ ۸]
پل جناح نام پلی است بر روی رودخانه مهران در پیوستگاه راه سراسری شهرستان بستک به شهر جناح که سپس به بیخهٔ فرامرزان وصل می شود. [ ۲] [ ۵] [ ۹]
پل ارتباطی جناح با جاده ارتباطی شهر بستک به بندر لنگه، شهر جناح را به جاده سراسری وصل کرده است. [ ۵] [ ۱۰]
• موقعیت رودخانه مهران بر روی Google Maps
عکس مهران (رود)

مهران (طالقان). روستای مهران یکی از روستاهای شهرستان طالقان است. این روستا در بخش بالاطالقان قرار گرفته است. در روستای مهران طالقان تقریباً بی سوادی به صفر رسیده است. از حدود تقریباً ۹۰ سال پیش در روستا مکتب خانه وجود داشت که در سال۱۳۲۵ شمسی دبستان دولتی به شماره ۲۸۷ در کل کشور در این روستا افتتاح گردید و تا سال ۱۳۵۷ نیز به همین نام مشهور بود و بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به نام «آیت الله صدوقی» نامیده شد. [ نیازمند منبع] یکی از دلایلی که باعث گسترش سطح سواد در روستا شده است، وجود شغل مکتب داری و معلمی در این روستا بوده است. همچنین هم جواری با استانهای گیلان و مازندران و وجود مکتب خانه های بسیار در این مناطق دیگر عوامل بالا بردن سواد اهالی بوده است. [ ۱]
اهالی مهران تَبَری هستند و به زبان طبری با گویش طالقانی صحبت می کنند. [ ۲] [ ۳] [ ۴] [ ۵] طالقانی ها به دو گویش مازندرانی و تاتی سخن می گویند. به عقیده برخی از صاحبنظران، گویش مردم طالقان به دو دسته مازندرانی و تاتی تقسیم می شود. روستاهایی که بین جوستان و کوه های کندوان قرار گرفته اند به زبان مازندرانی سخن می گویند. از جوستان به سمت باختر به تاتی طالقانی سخن می گویند. [ ۶] [ ۷] [ ۸]
شرح تاریخ مهران و پیدایش اولین سکنه آن  :
از تاریخ پیدایش ساکنین اولیه روستای مهران نوشته ای مستند در دسترس نمی باشد، ولی با مطالعه کتاب تاریخ طبرستان و رویان و چگونگی حکومتهای سادات - علویان در آمل با حدس و گمان به ریشه های برخورد می کنیم که می تواند مبنای واقعیت باشد. سلسله سادات علویان که مدت هشتصد سال در طبرستان رویان و آمل حکومت داشتند و جغرافیای حکمرانی آن ها در قلب سلسله جبال البرز بود که از آمل و ساری شروع می شود وتا دیلم و سیاهکل فعلی ادامه داشت. این سلسله به حاشیه دریای خزر که پوشیده از جنگل بود دسترسی نداشتند و در قسمت حاشیه جنوبی البرز که سمنان و گرمسار، ری ، تهران و غیره در آن قرار دارد بعلت کویری و بیابان بودن هیچ رفت و آمدی در آن نداشتند و مسیر رفت و آمد آن ها بدین طریق بود: از مسیر آمل رودخانه هراز یوش - بلده - میناک - دنا - کندوان - آزادبر - گته ده - جوستان و مسیر دیگر از کجور - دشت نظیر - مرزن آباد - دلیر - ناریان یا انگوران به ناریان یا کلاردشت و رودبارک - هزارچم - پراچان ( طالقان ) - دیزان ( طالقان ) - مهران - جوستان و از آنجا به الموت سیاهکل رفت و آمد داشتند و مراجعت گروه دسته سپاه در حوزه حکمرانی علویان از اشکور تا دیلمان از همین مسیر بوده است. سلسله سادات علویان کثیرالولاد بودند، هر کدام چند همسر داشتند و در فصول گرم تابستان از محل حکمرانی آمل یا رویان به نقاط ییلاقی می رفتند و همچنین آن عده که در سپاه خدمت می کردند با زن و فرزند در حوزه های خدمتی خود به صورت مأمور رفت و آمد می کردند. اگر مکانهای خوش آب و هوایی را در مسیر پیدا می کردند در آنجا ساکن می شدند. چون زمین های حاشیه و رودخانه پرآب برای کشاورزی برای مناسب بوده و به علت مرتفع بودن و دو کوه بلند گذر چال و دوهاله باد کمتری داشت در آنجا سکونت اختیار می کردند یا به علت زمستان زودرس و بسته شدن گردنه های برفگیر علم کوه، تخت سلیمان و هزارچم اجباراً زمستان و بهار را در آنجا می ماندند و این ماندن دایمی شد و خانواده های دیگری که در لوچکان ساکن بودند و خرابه های منزل آن ها باقی است و همچنین چند خانواری که در مزرعه مزراع ساکن بودند بعلت اینکه این دو مزرعه در ارتفاع قرار داشت و پیوسته پوشیده از مه بود به طرف چشمه و آبادی فعلی مهران حرکت کردند تا هم از شر مه و هم از سوز سرما و آزار حیوانات آسوده باشند و در این مکان زندگی مسالمت آمیزی را با هم شروع کردند.
عکس مهران (طالقان)عکس مهران (طالقان)عکس مهران (طالقان)عکس مهران (طالقان)عکس مهران (طالقان)عکس مهران (طالقان)

مهران (محله تهران). مهران یکی از مناطق شمالی شهر تهران است که از شمال به اتوبان شهید زین الدین، از جنوب به بزرگراه رسالت، از شرق به اتوبان صیاد شیرازی و از غرب به خیابان شریعتی ختم می گردد. احتمالاً از اینرو که منطقهٔ فعلی مهران در گذشته محل باغ مهران بوده است، این نام را برایش برگزیده اند. روستای مهران در گذشته ای نه چندان دور در این محله قرار داشته است.
عکس مهران (محله تهران)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

مهران از واژه پارتی ( پهلوی ) میثران ( میثر ان ) به چم �خادم مهر� است. مهر در اینجا ایزد مهر یکی از ایزدان ایران باستان و ایزد نور و خورشید و پیمان است. در دوران پسین و به ویژه دوران ساسانی، چون موبدان نیایش گاه های مهر را دارای نیروهای مهر ( میثر ) می دانستند، چم این واژه به دارند ی �مهر� دگرگون شد.
...
[مشاهده متن کامل]

مهر دراینجا �نخستین نوری� است که در هنگام پگاه، پیش از پیدایش خورشید، تاریکی شب را در آسمان پس می زند. !

مهران یعنی همون عشق ابدی من. . .
شما وقتی یک مطلب علمی می خواهید بنویسید باید دارای منبع موثق و اطلاعات قابل ارجاع باشد. همین طور یک واژه می تواند در دوران مختلف و جاهای مختلف معانی متعددی داشته باشد. کافی بود نگاهی به معنی مهران در فرهنگ ها و در اعلام شاهنامه بیاندازید تا متوجه اشتباهتان بشوید.
مهران تلفظی دیگر از موران می باشد
موران دوقسمت می باشد
مور به معنای زبر وخشن میباشد
ان علامت جمع می باشد پس روی هم نی شود ( سر زمین زبر وخشن وشنزار )
در فرهنگها بیشتر از ۱۷ اسم به نام مهران امده است حتی اسم موراب در شاهنامه پسر عموی اسم مهران است اسم مهران ابدا ربطی به ایین مهر پرستی ندارد واز عارضه طبیعی گرفته شده است .
...
[مشاهده متن کامل]

میتونه معنای محل "محل مهر، جا و مکان مهر" باشد. یا به عبارت دیگر "منبع و سرچشمۀ مهر"
مهران یعنی مهران مدیری که مردترین مرد جهانه من عاشقشم
خورشیدی ک اسمان ندارد
۱= مهران ؛ مهر ان مهر یا میتر یعنی خورشید و معنی دیگه شکه برگرفته از همین معنی هست میشه ؛ نیکی و محبت
و مهران میشه منصوب به خورشید و مهر و محبت، ،
۲= مهران ؛ مهر ران یعنی گرداننده مهر ( خورشید و مهر و محبت ) کسی که کسی که خورشید را میگرداند و کسی که مهر و محبت روا می دارد،
مهدیس منسوب به ماه و مهران یعنی مهر و محبت خورشید و خدایی
بنظرم منو همسرم مکمل همیم
چقد مهران زیاده
مهران ، مهر آن
میثره، میتره، میترا، مهر= عهد و پیمان
گرفته شده از "مهر" خدای نگهبان عهد و پیمان در ایران باستان
منسوب به مهر - دارنده ی مهر - فروغ خورشید - نام پدر اورد سردار ایرانی - مهربان - خوش قلب - با محبت - اسم استاد من مهران است و به من تار درس می دهد - من از 7 سالگی شروع کردم 8 سالگی نرفتم و سپس 9 سالگی
...
[مشاهده متن کامل]
رفتم و هنوز شاگرد او هستم من اهنگ گل گلدون را زدم و مرا در اینستاگرام خود گذاشت من از استادم تشکر میکنم.

منسوب به مهر - دارنده ی مهر - فروغ خورشید - نام پدر اورد سردار ایرانی - اسم استاد تار من مهران است من 2 سال است که شاگرد او هستم من را در اینستاگرام گذاشت من 9 سال دارم و از 7 سالگی شروع کردم رفتم بعد کلاس سوم نرفتم و بعد کلاس چهارم را رفتم و هنوز شاگرد او هستم . من از استادم تشکر می کنم
مهران مهربون خودمه: )
هرجور باشه میخامش…#قانون طبیعت: ) )
مهران =مهربانی که همتا ندارد.
دارنده مهر . مانند خورشید .
مهران؛ یعنی، بسیار با مهر و محبت.
کسی که محبت ازش چِکّه می کنه!
ترکیب مه ران
اگر به تلفظ اسم دقت کنیم متوجه این ترکیب میشویم
مه به معنای بزرگ ، عظیم و . . .
ران به معنای سرپرست ، گرداننده ی کار
و در کل میتوان این معنا را در نظر گرفت : کسی که سرپرست جای عظیمی است
، حاکم ، پادشاه
مهران سردارقهرمان ایرانی
مهران=دارنده مهر ، مهربان ، با محبت
مهربانی قابل وصف نشدنی

مهران=هدیه و محبت خورشید به جهان
مهران= عاشق فرناز
مهران =عشق من
مهران =دارنده مهر
مهران یعنی زندگی مرد با احساس عاشقتمم کوه محبت
مهران یعنی بسیار بسیار هوشمند ریز بین و خیلی دلیر
ایران باستان 12قوم بودن به اسم 12ماه سال. مهران ینی کسیایی که از قبیله ی مهرن . آبانو آذر ینی خدای آبو آتش مهرانم میتونه معنیه ملکه ی محبت بده . آرایایی ها اول ماه پاییز از ملکه ی مهر طلب مهرو محبت میکردن
...
[مشاهده متن کامل]
ظاهرن . من اونموقع نبودم راستشو براتون بگم. ولی اسم فقط یه لفظه خودتون باید معنی بدین ن اسمتون. با تشکر خخخخ

مهران : مهربان، باهوش، محبت ها
مرد آرزوها
مهربان
مهر فراوان
مهران به معنای ماه کامل شب چهارده که نورافشانی زیادوزیبایی خاص داره وراهنمایی است درظلمت شب
مهران یعنی مهربان خوش قلب خوشکل خوشتیپ هرکی اسمش مهران عشق داداشه مشتی لایک کون مهران
ایل حسنکی ایل بختیاروند قوم لر آریایی
طوایف ::
مهرانی
آسترکی
کر دالو
کر دالو
کوشکی
جلکی
شوهان
شقاقی
کلار
حیدری
بجنوی
رشان
جافر
کاید
گورنو ( گوران - کی وران )
...
[مشاهده متن کامل]

. .
. . .
. .
ایل جلکی ایل حسنکی ایل لر بختیاروند
***
ایل
JaLeki در 1000 پیش تشکیل شده
شهر جلکان محل سکونت تیره های از ایل لر بختیاروند در استان خوزستان
ایل زلکی از ایل جلکی حسنکی ایل لر بختیاروند مستقل شده
ZaLeki
طایفه لک لر Lek در زمان نادرشاه افشار از ایل زلکی لر بختیاری جدا شده است ( 350 سال پیش )
لک ( Lek ) در زبان لری بختیاری به معنی شاخه ( تیره )
کوه کلار بختیاری
طایفه کلار ایل حسنکی ایل لر بختیاروند
شهر حسن کیف مرکز کلاردشت
تهران دهی از دهستان مهران بخش قیطران شهر ری
طایفه مهرانی ایل حسنکی ایل لر بختیاروند
شهر لرنشین مهران ایلام
طایفه شقاقی ساکن در خوزستان و بختیاری
طایفه شقاقی در آذربایجان شرقی
ایل شوهان ساکن لرستان و ایلام
******
بعضی از پان های عراق و منافقین و خاندان پلید رضا خان پالانی قزاق در بین ایلات مختلف قوم بزرگ لر آریایی تفرقه افکنی می کنند

شاخه ی بزرگی از قوم بزرگ و با اصالت لک هستند
هربژی لک و لکستان
یعنی پراز مهرو. محبت
البته نام یکی از شاعران و مردی فرزانه هم بوده که در لغت نامه صبا موجود است ( گرچه شیبان در عرب بود از امیران منتخب، ورچه مهران در عجم بود از بزرگان معتبر ) افتخر می کنم که اسمم مهران هستش و اینقدر اسمم اصیل و با ریشست ن مثل این اسم های امروزی. . .
مهر ران
مهر: مهیترا . میترا. خدای باستانی . خورشید
ران: روان . جان . رود
مهران : کسی که جان و روانش متعلق به مهر و میترا ست
زیبا مهر نیکو ماه درخشندگی تابان
مهران یعنی نگبان خورشید
افرادی بودند که خورشید را معبود میدانستند برای لطف بی کرانش برای حیاط دنیا
این افراد از طلوع تا غروب به خورشید با محبت خیره میشدند و بعد از مدتی کور میشدند و مهران بعدی جاشونو میامده
مهران از خورشید میاد در اصل
به معنای اسب وحشی است و نام چند پادشاه شایانی است
خوش قلب ، مهربان
دارنده ی مهرومحبت. .
مه ران=بهترین اجراگریا بهترین مجری
مهر=خورشید
درکل مهران ینی منسوب به مهربانی ودلسوزی ومحبت
مهران یعنی سوار بر مهر ومحبت اورنده مهر
مهران =عشق
ینی عشق من . . . . . . . مهران معنی شیدا هم میدهد
بسمه تعالی
مهران: مهر آن= مهر و محبت خدایی
مهر آن ( آن به معنای زمان؛ همانگونه که میگوییم در "آن واحد" ) = مهربانی آنی؛ در لحظه مهربان. مهربان به ذات.
چیزی که هر آن مهربان است.
مهر ان=مهر به معنای خورشید است؛ و "ان" پسوندش.
...
[مشاهده متن کامل]

میشود پسر خورشید. امانند اردشیر بابکان؛ که پسوند الف و نون اچسبیده به نام بابک به معنای این است که اردشیر پسر بابک است. پس معنای دیگر مهران میشود پسر خورشید.
مه ران= همانگونه که دوست دیگری هم اشاره کرده اند می تواند به معنای رونده ی در مه باشد. راهبری که در شرایطی خاص میتواند رهبری کند. آنجا که شرایط مه آلود باشد. و این ها استعاره است.
مه ران= همانطور که در مناجات خواجه عبدالله انصاری خوانده اییم که میفرماید:
خدایا مرا مگذار به که و مه . . .
مه در اینجا به معنای بزرگ و بزرگان است
و معنای دیگر مهران میشود کسی که بزرگان را کنارمیزند. و در اینجا به معنای کم ادبی به بزرگان نیست؛ بلکه مقصود این است که با رعایت آنچه که باید رعایت شود؛ از بزرگان پیشی میگیرد.
ان شاء الله خدای متعال هر لحظه مهر خودش و بندگانش را برای رضایت خودش در قلوب ما قرار دهد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم.

مهران یعنی مهربانی و شجاع
مهربان، عاشق، شیدا، فرزانه و نام یکی از مردان ایران باستان
نام مردی فرزانه ونام پسر گل منه
مهربان یا خورشید
طایفه شوهان ایل حسنکیفا ایل بزرگ لر بختیاروند
****
تشمال::کلمه لری به معنی رئیس ایل
تش::آتش
مال::ایل . قوم
کسی که آتش خانواده را روشن نگه می دارد
تشمال کریم خان لر زند
تشمالان لر فیلی
مهران خلیلی شجاع ودانشمند است

یعنی پر مهر و دلسوز
کسی ک مهر زیاد داره ، نفس منه😇
کسی که مهر زیاد دارد، عشق منه
کسی نیس که قدر مهرانیارو بدونع
دارنده مهر؛نام خاندان هفت گانه عصر ساسانی، نام چند تن از اشخاص ایران باستان. .
مهر ( به معنی ماه کاملک شبی تاریک را همچون روز روشن می کند ) پسوند ان
ک اسمی زیبا را تشکیل میدهند =مهران
بدلیسی ::
نام طوایف ایل حسنکیفا*حسنکی. اسنکی* از ایل بزرگ بختیاروند *13 طایفه *::
شقاقی
مهرانی
کردلی بزرگ
کردلی کوچک
محلبی
آستورکی *آسترکی *
بجنوی *بجنوردی *
جلکی
کیشکی*کی اشکی*
...
[مشاهده متن کامل]

. .
. .
. .
***
طایفه شاکی *شقاقی. شاقی *بختیاروند
طایفه آسترکی بختیاروند
طایفه جلکی بختیاروند
ایل منجزی بهداروند ::کرمنجی. کرمنجزی
شهر جلکان بختیاروند
****
طایفه حسنکی بختیاروند *حسنکیفا *
تیره ها
کلار
کاید
حیدری
کلوری
کی وران*گهوران. گوران*
جافر*زافر. زفر. زعفر*
شهر کلاردشت
حسن کیف مازندران
. .
شهر حسن کیف ترکیه
جزیره بختی *بختیار* محل سکونت ایل لر بختیاری

مهران یعنی مهر محبت قلب پاکیزه
اسمی ارامش دهنده و مهر به معنی خورشید میباشد که باپسوند ان جمع بسته شده است البته ان پسوند صفت ساز نیز میباشد
مهران یعنی کسی که محبت می کند و مهر می ورزد.
مهران از کلمه مهر ان گرفته شده است که در ایران باستان به معنی مانند مهر ( مهربانی و صداقت ) است
به تاریخ ایران قبل از اسلان نگاه بندازید این اسم در زمان قبل از ساسانیان بوده است

مه ران بهترین راننده، بهترین اجرا کننده، بهترین پیشوا
مهران به معنی مهربان وبامحبت وپرمهرهست خیلی اسم قشنگیه❤
واقعا پرمهر ودلسوز

مهران یعنی مهربان و مِهردان ( مِهر شناس )
مهربان ترین و عزیز ترین آفریده خدا.
مهر آن
مهر خدا
لطف خدا
آنانکه زادروزشان ماه مهر بوده و صفاتی که نسبت میدهند، همه برای زاده شدگان درآن ماه است.
نام دختر هم هست خانمی میشناسم ۶۰ ساله که نامش مهران است
اسمی است بسیار زیبا وآرامش بخش
با مهر سرشار واقعی
از مهربانی میاد , آرامش دهنده
مهران در اصل از واژه پهلوی مهر یا میتره به معنای خورشید می باشد دین قدیم اریایی ها میترایسم یا ایین مهر می باشد و در ماه مهر جشن مهرگان برگزار میشد اسم مهران بر گرفته از محبت خورشید به جهان به دلیل حیاتی که به جهان می بخشد یعنی محبت روشنایی بخش
مهرومحبت
سوارکار رونده در مه
با محبت
دلاورترین مردان قدیم و آینده
منسوب به مهر زیاد
ترکیب مهر + آن به معنی فرزند مهر
مانند بابکان که معنی فرزند بابک می دهد در اردشیر بابکان
معنی اسم مهران یعنی مهربان، خوش قلب
به معنی مهربانی و دور حلال ماه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٨٣)

بپرس