منیب

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

منیب. [ م ُ ] ( ع اِ ) باران جَود و نیکو بهاری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). باران سودمند فراوان و نیکو بهاری. ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) بازگردنده به سوی حق و توبه کننده. ( آنندراج ). بازگشت کننده به سوی خدا. ( ناظم الاطباء ). آنکه بهر چیزی باخدای گردد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : فلما ذهب عن ابراهیم الروع و جأته البشری یجادلنا فی قوم لوط ان ابراهیم لحلیم اواه ٌ منیب. ( قرآن 75/11 و74 ). || آنکه وکیل معین میکند. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

باران جود و نیکو بهاری باران سودمند و فراوان و نیکو بهاری .

فرهنگ عمید

بازگشت کننده به سوی خدا.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مُّنِیبٍ: روی آورنده
ریشه کلمه:
نوب (۱۸ بار)

«مُنِیب» از مادّه «انابه» به معنای رجوع و بازگشت است.
نوب اگر با «الی» باشد به معنی رجوع بعد از رجوع است «نابَ اِلَیْهِ: رَجَعَ اِلَیْهِ مَرَّةً بَعْدَ اُخْری» همچنین است اِنابه. زنبور عسل را نوب گویند که به کندویش پی در پی باز می گردد، حادثه رانائبه گویند که از شأن آن پی درپی بودن است انابه به خدا، برگشتن به سوی خداست با توبه و اخلاص عمل. . پیرو راه کسی باش که به سوی من برگشته است. . پروردگارا برتو اتکال کردیم و به تو برگشتیم و بازگشت به سوی تو است. نوب فقط از باب افعال در قرآن مجید بکار رفته است گویی استعمال آن در قرآن برای نشان دادن رجوع بعد از رجوع به خداوند است یعنی درهای توبه پیوسته باز می‏باشد .

پیشنهاد کاربران

منیب کلمه ی است عربی و بیش از ۵بار در قرآن ذکر شده است:
_إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُّنِیبٌ ﴿٧٥ هود﴾
_أَفَلَمْ یَرَوْا إِلَىٰ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ ۚ إِن نَّشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَیْهِمْ کِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لِّکُلِّ عَبْدٍ مُّنِیبٍ ﴿٩ سبإ﴾
...
[مشاهده متن کامل]

_تَبْصِرَةً وَذِکْرَىٰ لِکُلِّ عَبْدٍ مُّنِیبٍ ﴿٨ ق﴾
_مَّنْ خَشِیَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَیْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُّنِیبٍ ﴿٣٣ ق﴾
_وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّیُضِلَّ عَن سَبِیلِهِ ۚ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلًا ۖ إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ﴿٨ الزمر﴾
و. . . و. .
منیب چند معنی ومعانی مختلفی دارد :
بازگشت و رجوع به امر واطاعت اللهی
نائب:نماینده، ، منیب:ارسال کننده نماینده ( لقب حضرت ابراهیم )
بارانهای تندو فروان همراه با منفعت
بهار باطراوت وسرسبزتر

کلمه ( منیب ) اسم فاعل از مصدر انابه به معنای رجوع است و مراد از آن ، این است که آدمی در هر امری به خدای تعالی رجوع کند. ( ترجمه تفسیر المیزان )

بپرس