[ویکی نور] منطق الملخص، از آثار متکلم مشهور، فخر رازی (544 - 606) است که با تصحیح و مقدمه عالمانه یکی از استادان ممتاز دانشگاه تهران در رشته منطق، کلام و فلسفه، دکتر احد فرامرز قراملکی (متولد تبریز 1340ش) و با همکاری و اهتمام سرکار خانم آدینه اصغری نژاد انتشار یافته است. فخر رازی، کتابی به نام «الملخص» نوشته و کتاب حاضر در واقع، عبارت از بخش منطق همان کتاب است.
در این کتاب، نخست، مقدمه دکتر احد فرامرز قراملکی و بعد از آن مقدمه نویسنده و سپس دو بخش آمده است با این ترتیب: الف) کیفیت پیدایش تصورات (شامل مقدمات شانزده گانه و مقاصد حدود و رسوم)؛ ب) تصدیقات (شامل احکام قضایا، قیاس و برهان).
در باره روش و محتوای این اثر چند نکته گفتنی است:
منطق الملخص، فخرالدین الرازی، تقدیم، تحقیق و تعلیق احد فرامرز قراملکی و آدینه اصغری نژاد، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، چاپ اول 1380ش.
در این کتاب، نخست، مقدمه دکتر احد فرامرز قراملکی و بعد از آن مقدمه نویسنده و سپس دو بخش آمده است با این ترتیب: الف) کیفیت پیدایش تصورات (شامل مقدمات شانزده گانه و مقاصد حدود و رسوم)؛ ب) تصدیقات (شامل احکام قضایا، قیاس و برهان).
در باره روش و محتوای این اثر چند نکته گفتنی است:
منطق الملخص، فخرالدین الرازی، تقدیم، تحقیق و تعلیق احد فرامرز قراملکی و آدینه اصغری نژاد، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، چاپ اول 1380ش.
wikinoor: منطق_الملخص
[ویکی فقه] منطق الملخص (کتاب). کتاب «منطق الملخص»، از آثار متکلم مشهور، فخر رازی (۵۴۴- ۶۰۶) است که با تصحیح و مقدمه عالمانه یکی از استادان ممتاز دانشگاه تهران در رشته منطق ، کلام و فلسفه ، دکتر احد فرامرز قراملکی (متولد تبریز ۱۳۴۰ ش) و با همکاری و اهتمام سرکار خانم آدینه اصغری نژاد انتشار یافته است.
فخر رازی، کتابی به نام «الملخص» نوشته و کتاب حاضر در واقع، عبارت از بخش منطق همان کتاب است. در این کتاب، نخست، مقدمه دکتر احد فرامرز قراملکی و بعد از آن مقدمه نویسنده و سپس دو بخش آمده است با این ترتیب:۱. کیفیت پیدایش تصورات (شامل مقدمات شانزده گانه و مقاصد حدود و رسوم)؛۲. تصدیقات (شامل احکام قضایا ، قیاس و برهان ).
گزارش محتوا
در باره روش و محتوای این اثر چند نکته گفتنی است: ۱. استاد دکتر احد فرامرز قراملکی در مقدمه تحلیلی و ارزنده اش که در زمستان ۱۳۸۱ ش، به زبان فارسی نوشته، یادآور شده است که فخرالدین محمد رازی، متکلم ، مفسر و منطق دان قرن ششم هجری، از شخصیت های مؤثر در تاریخ فکر اسلامی، به ویژه در سه دانش منطق، کلام و فلسفه است... وی در رشد و بالندگی منطق نگاری دو بخشی و طرح چالش های نوین در این دانش، نقش انکارناپذیری دارد. او افزوده است: خواجه طوسی از وی به عنوان فاضل علامه، فخر الدین ملک الناظرین یاد می کند... لقب مشهور، امام المشککین در سده های اخیر از جانب حکیمان و متکلمان شیعه ، به ویژه در حوزه فلسفی اصفهان به وی داده شده است... استاد مطهری نقدهای فخر رازی را چنین ارزیابی می کند: «فخر رازی همیشه تشکیکاتش مفید و نافع بوده است؛ یعنی سبب شکافتن مسائل شده و خیلی هم از این راه کمک کرده است». ۲. استاد قراملکی در مورد نظام منطق نگاری فخر رازی، با یادآوری اینکه ابن سینا را دو نظام منطق نگاری است: «وی در شفا در مقام منطق پژوهی در سنت منطق نه بخشی ارسطویی گام برمی دارد و در اشارات نظام نوین منطق نگاری دو بخشی را بنا می نهاد»، افزوده است: « بهمنیار ، لوکری، غیلانی، خواجه طوسی ، غیاث الدین دشتکی و نورالدین انصاری پیرو شفا هستند و در مقابل آنها، غزالی ، فخر رازی، شیخ اشراق ، ارموی، ابهری ، کاتبی، سمرقندی، علامه حلی ، تفتازانی ، میرداماد و ملا صدرا به نظام دو بخشی اشارات متعلقند. فخر رازی در تهذیب و تکمیل منطق دو بخشی ابن سینا و انتقال آن به قرن هفتم نقش بسیار مؤثری داشته است... مقایسه فخر رازی و خواجه طوسی روشنگر است. رواج بخش الهیات شرح های فخر و خواجه بر «اشارات» و غفلت از بخش منطق «الانارات»، موجب شده است که تصور نادرستی از نسبت بین این دو رواج یابد. فخر، شیفته ساختار دو بخشی منطق «اشارات» و ساختار الهیات پیشینی یا غیر مبتنی بر طبیعیات «اشارات» و نوآوری های بوعلی در مسائل منطقی است. وی با بررسی مقایسه ای بین «اشارات» و «شفا» نوآوری های بوعلی را مطرح و از آنها دفاع می کند؛ درحالی که خواجه طوسی سخنگوی منطق نگاری نه بخشی در قرن هفتم است و غالب مواضعی را که از نظر فخر نوآوری بوعلی است، انکار می کند و آراء بوعلی را در موارد متعددی نقد و رد می کند (مانند دیدگاه بوعلی در حذف مبحث مقولات از منطق) ۳. استاد قراملکی با بیان اینکه بحث از کلیت و جزئیت ، دانشمندان منطق را به بیان تمایز سه اعتبار کلی: طبیعت ( کلی طبیعی )، کلیت ( کلی منطقی ) و طبیعت کلی ( کلی عقلی ) کشانده، افزوده است: فخر رازی در بیان این سه مفهوم به بحث از وجود عینی آنها می پردازد. این بحث از مسائل دانش منطق نیست و فخر نیز مانند دیگر حکیمان آن را در الهیات به تفصیل مورد تحلیل قرار می دهد. فخر رازی از این موضع ابن سینا دفاع می کند که بحث از مقولات، از مسائل دانش منطق نیست و آن را باید در فلسفه مورد بحث قرار داد. بحث از وجود کلی طبیعی، عقلی و منطقی نیز مانند بحث از مقولات است. اهمیت طرح چنین مباحثی در منطق تنها در این است که مبانی متافیزیکی و وجودشناختی منطق ارسطوئیان را به وضوح نشان می دهد. فخر رازی وجود کلی طبیعی را امری تردیدناپذیر می داند و استدلال معروف و قابل مناقشه سنتی را به میان می آورد: حیوان جزئی از این حیوان است و هرگاه مرکب در خارج موجود باشد، بسیط نیز موجود است و الا موجود مرکب از معدوم می گردد. کلی منطقی را نیز نوعی از مقوله مضاف می داند و بحث از وجود عینی آن را به بخش الهیات ارجاع می دهد. وی در بخش الهیات، ابتدا به گزارش پنج دلیل منکران وجود اضافه می پردازد و آن گاه دلیلی را از معتقدان به وجود اضافه در اعیان گزارش و مورد نقد قرار می دهد. در خصوص وجود کلی عقلی، فخر رازی ابتدا به نقد دیدگاه حکما می پردازد و آنگاه از طریق دیگر وجود عینی کلی عقلی را اثبات می کند. وی بر آن است که تفسیر حکما از کلی عقلی به صورت ذهنی و نظریه وجود ذهنی نارساست. مفصل ترین انتقادهای وی را در «الانارات»، «المباحث المشرقیة»، «الهیات الملخص» می توان یافت. ۴. بر اساس تحقیق استاد قراملکی، یکی از نوآوری های فخر رازی، در شرایط تناقض است. تناقض دارای دو گونه شرایط است: اختلاف در کم ، کیف ، جهت و وحدت های هشت گانه . فقدان هریک از شرایط یادشده موجب ابهام تناقض می شود. فخر رازی گوید: سخن ابن سینا در همه آثارش بر این نکته اشاره دارد که تحقق تناقض منوط به اجتماع شرایط هشت گانه است و نزد من در تحقق تناقض، وحدت موضوع ، محمول و زمان کفایت می کند. ولی او در «الانارات» وحدت زمان را نیز به وحدت محمول ارجاع می دهد. در بیان وحدت های تناقض دو نظریه عمده وجود دارد: دیدگاه حداکثرگرایانه و دیدگاه حداقل جویانه؛ در دیدگاه حداکثری چند نظریه وجود دارد: نظریه مشهور، به وحدت های هشت گانه اشاره دارد؛ ملا صدرا حمل را نیز بر آن افزوده است؛ فخر رازی سخنگوی نظریه حداقل گرایانه است و شرایط را به سه امر و در «الانارات» به دو امر برمی گرداند... ۵. بنا بر نظر استاد احد فرامرز قراملکی، فخر رازی در مباحث موجهات ، تحلیل جهات، عکس و نقیض موجهات و مختلطات، نوآوری های فراوانی دارد و خواجه طوسی تسمیه وصفی و دوام وصفی به مشروطه و عرفیه را از یادگارهای فخر رازی می داند... همچنین محققان کتاب حاضر، در اقدامی جالب و ابتکاری خلاصه آراء فخر رازی در منطق موجهات را به صورت الف) موجهات بسیط ؛ ب) موجهات مرکب ؛ ج) نقیض موجهات بسیط ؛ د) نقیض موجهات مرکب ؛ ه) عکس موجهات بسیط ؛ و) عکس موجهات مرکب ؛ ح) مختلطات شکل اول ؛ ط) مختلطات شکل دوم ؛ ی) مختلطات شکل چهارم )، ارائه کرده اند. ۶. استاد احد فرامرز قراملکی در باره سبک فخر رازی در «الملخص» نوشته است که «الملخص» به شیوه «الاشارات» بوعلی و در سه دانش منطق، طبیعی و الهیات تدوین شده است. منطق «الملخص» به شیوه منطق نگاری دو بخشی است. فخر در دیگر آثار خود، مانند « شرح عیون الحکمة » تحلیل دیدگاه های خاص خود را به این کتاب ارجاع می دهد. قلم فخر، روان، خالی از صعوبت و درعین حال گزیده نویس است. برخی از آراء خاص وی همچون نفی تصور نظری ، هنوز در این اثر نیامده است. روی آورد فخر در این اثر، ارایه نظام سازگار از منطق با پیروی از نظام دو بخشی ابن سیناست، اما ملاحظات انتقادی و تکمیلی فراوانی را در خصوص آراء بوعلی می آورد... در مواضعی که دیدگاه یقینی ندارد، به طور صریح بیان می کند که در اینجا از متوقفین هستم. ۷. در اثر حاضر بعد از پایان مطالب منطقی فخر رازی، تعلیقات کاتبی و هامش نسخه «مل» - متعلق به کتابخانه ملی جمهوری اسلامی - و نظرات دکتر احد فرامرز قراملکی، به زبان عربی آورده شده است. تعلیقات دکتر قراملکی، متعدد است و همچنین با توجه به منزلت بلند علمی دکتر، بس سنجیده و مهم است؛ زیرا ایشان افزون بر تالیف و تدریس منطق، یکی از روش شناسان بزرگ ایران هم بشمار می روند و در این زمینه چند کتاب مهم و همچنین چندین مقاله علمی پدید آورده و ده ها کارگاه روش تحقیق برگزار کرده است و بنابراین مقایسه بین نظرات فخر رازی و کاتبی و ایشان قابل توجه و خواندنی است.
فخر رازی، کتابی به نام «الملخص» نوشته و کتاب حاضر در واقع، عبارت از بخش منطق همان کتاب است. در این کتاب، نخست، مقدمه دکتر احد فرامرز قراملکی و بعد از آن مقدمه نویسنده و سپس دو بخش آمده است با این ترتیب:۱. کیفیت پیدایش تصورات (شامل مقدمات شانزده گانه و مقاصد حدود و رسوم)؛۲. تصدیقات (شامل احکام قضایا ، قیاس و برهان ).
گزارش محتوا
در باره روش و محتوای این اثر چند نکته گفتنی است: ۱. استاد دکتر احد فرامرز قراملکی در مقدمه تحلیلی و ارزنده اش که در زمستان ۱۳۸۱ ش، به زبان فارسی نوشته، یادآور شده است که فخرالدین محمد رازی، متکلم ، مفسر و منطق دان قرن ششم هجری، از شخصیت های مؤثر در تاریخ فکر اسلامی، به ویژه در سه دانش منطق، کلام و فلسفه است... وی در رشد و بالندگی منطق نگاری دو بخشی و طرح چالش های نوین در این دانش، نقش انکارناپذیری دارد. او افزوده است: خواجه طوسی از وی به عنوان فاضل علامه، فخر الدین ملک الناظرین یاد می کند... لقب مشهور، امام المشککین در سده های اخیر از جانب حکیمان و متکلمان شیعه ، به ویژه در حوزه فلسفی اصفهان به وی داده شده است... استاد مطهری نقدهای فخر رازی را چنین ارزیابی می کند: «فخر رازی همیشه تشکیکاتش مفید و نافع بوده است؛ یعنی سبب شکافتن مسائل شده و خیلی هم از این راه کمک کرده است». ۲. استاد قراملکی در مورد نظام منطق نگاری فخر رازی، با یادآوری اینکه ابن سینا را دو نظام منطق نگاری است: «وی در شفا در مقام منطق پژوهی در سنت منطق نه بخشی ارسطویی گام برمی دارد و در اشارات نظام نوین منطق نگاری دو بخشی را بنا می نهاد»، افزوده است: « بهمنیار ، لوکری، غیلانی، خواجه طوسی ، غیاث الدین دشتکی و نورالدین انصاری پیرو شفا هستند و در مقابل آنها، غزالی ، فخر رازی، شیخ اشراق ، ارموی، ابهری ، کاتبی، سمرقندی، علامه حلی ، تفتازانی ، میرداماد و ملا صدرا به نظام دو بخشی اشارات متعلقند. فخر رازی در تهذیب و تکمیل منطق دو بخشی ابن سینا و انتقال آن به قرن هفتم نقش بسیار مؤثری داشته است... مقایسه فخر رازی و خواجه طوسی روشنگر است. رواج بخش الهیات شرح های فخر و خواجه بر «اشارات» و غفلت از بخش منطق «الانارات»، موجب شده است که تصور نادرستی از نسبت بین این دو رواج یابد. فخر، شیفته ساختار دو بخشی منطق «اشارات» و ساختار الهیات پیشینی یا غیر مبتنی بر طبیعیات «اشارات» و نوآوری های بوعلی در مسائل منطقی است. وی با بررسی مقایسه ای بین «اشارات» و «شفا» نوآوری های بوعلی را مطرح و از آنها دفاع می کند؛ درحالی که خواجه طوسی سخنگوی منطق نگاری نه بخشی در قرن هفتم است و غالب مواضعی را که از نظر فخر نوآوری بوعلی است، انکار می کند و آراء بوعلی را در موارد متعددی نقد و رد می کند (مانند دیدگاه بوعلی در حذف مبحث مقولات از منطق) ۳. استاد قراملکی با بیان اینکه بحث از کلیت و جزئیت ، دانشمندان منطق را به بیان تمایز سه اعتبار کلی: طبیعت ( کلی طبیعی )، کلیت ( کلی منطقی ) و طبیعت کلی ( کلی عقلی ) کشانده، افزوده است: فخر رازی در بیان این سه مفهوم به بحث از وجود عینی آنها می پردازد. این بحث از مسائل دانش منطق نیست و فخر نیز مانند دیگر حکیمان آن را در الهیات به تفصیل مورد تحلیل قرار می دهد. فخر رازی از این موضع ابن سینا دفاع می کند که بحث از مقولات، از مسائل دانش منطق نیست و آن را باید در فلسفه مورد بحث قرار داد. بحث از وجود کلی طبیعی، عقلی و منطقی نیز مانند بحث از مقولات است. اهمیت طرح چنین مباحثی در منطق تنها در این است که مبانی متافیزیکی و وجودشناختی منطق ارسطوئیان را به وضوح نشان می دهد. فخر رازی وجود کلی طبیعی را امری تردیدناپذیر می داند و استدلال معروف و قابل مناقشه سنتی را به میان می آورد: حیوان جزئی از این حیوان است و هرگاه مرکب در خارج موجود باشد، بسیط نیز موجود است و الا موجود مرکب از معدوم می گردد. کلی منطقی را نیز نوعی از مقوله مضاف می داند و بحث از وجود عینی آن را به بخش الهیات ارجاع می دهد. وی در بخش الهیات، ابتدا به گزارش پنج دلیل منکران وجود اضافه می پردازد و آن گاه دلیلی را از معتقدان به وجود اضافه در اعیان گزارش و مورد نقد قرار می دهد. در خصوص وجود کلی عقلی، فخر رازی ابتدا به نقد دیدگاه حکما می پردازد و آنگاه از طریق دیگر وجود عینی کلی عقلی را اثبات می کند. وی بر آن است که تفسیر حکما از کلی عقلی به صورت ذهنی و نظریه وجود ذهنی نارساست. مفصل ترین انتقادهای وی را در «الانارات»، «المباحث المشرقیة»، «الهیات الملخص» می توان یافت. ۴. بر اساس تحقیق استاد قراملکی، یکی از نوآوری های فخر رازی، در شرایط تناقض است. تناقض دارای دو گونه شرایط است: اختلاف در کم ، کیف ، جهت و وحدت های هشت گانه . فقدان هریک از شرایط یادشده موجب ابهام تناقض می شود. فخر رازی گوید: سخن ابن سینا در همه آثارش بر این نکته اشاره دارد که تحقق تناقض منوط به اجتماع شرایط هشت گانه است و نزد من در تحقق تناقض، وحدت موضوع ، محمول و زمان کفایت می کند. ولی او در «الانارات» وحدت زمان را نیز به وحدت محمول ارجاع می دهد. در بیان وحدت های تناقض دو نظریه عمده وجود دارد: دیدگاه حداکثرگرایانه و دیدگاه حداقل جویانه؛ در دیدگاه حداکثری چند نظریه وجود دارد: نظریه مشهور، به وحدت های هشت گانه اشاره دارد؛ ملا صدرا حمل را نیز بر آن افزوده است؛ فخر رازی سخنگوی نظریه حداقل گرایانه است و شرایط را به سه امر و در «الانارات» به دو امر برمی گرداند... ۵. بنا بر نظر استاد احد فرامرز قراملکی، فخر رازی در مباحث موجهات ، تحلیل جهات، عکس و نقیض موجهات و مختلطات، نوآوری های فراوانی دارد و خواجه طوسی تسمیه وصفی و دوام وصفی به مشروطه و عرفیه را از یادگارهای فخر رازی می داند... همچنین محققان کتاب حاضر، در اقدامی جالب و ابتکاری خلاصه آراء فخر رازی در منطق موجهات را به صورت الف) موجهات بسیط ؛ ب) موجهات مرکب ؛ ج) نقیض موجهات بسیط ؛ د) نقیض موجهات مرکب ؛ ه) عکس موجهات بسیط ؛ و) عکس موجهات مرکب ؛ ح) مختلطات شکل اول ؛ ط) مختلطات شکل دوم ؛ ی) مختلطات شکل چهارم )، ارائه کرده اند. ۶. استاد احد فرامرز قراملکی در باره سبک فخر رازی در «الملخص» نوشته است که «الملخص» به شیوه «الاشارات» بوعلی و در سه دانش منطق، طبیعی و الهیات تدوین شده است. منطق «الملخص» به شیوه منطق نگاری دو بخشی است. فخر در دیگر آثار خود، مانند « شرح عیون الحکمة » تحلیل دیدگاه های خاص خود را به این کتاب ارجاع می دهد. قلم فخر، روان، خالی از صعوبت و درعین حال گزیده نویس است. برخی از آراء خاص وی همچون نفی تصور نظری ، هنوز در این اثر نیامده است. روی آورد فخر در این اثر، ارایه نظام سازگار از منطق با پیروی از نظام دو بخشی ابن سیناست، اما ملاحظات انتقادی و تکمیلی فراوانی را در خصوص آراء بوعلی می آورد... در مواضعی که دیدگاه یقینی ندارد، به طور صریح بیان می کند که در اینجا از متوقفین هستم. ۷. در اثر حاضر بعد از پایان مطالب منطقی فخر رازی، تعلیقات کاتبی و هامش نسخه «مل» - متعلق به کتابخانه ملی جمهوری اسلامی - و نظرات دکتر احد فرامرز قراملکی، به زبان عربی آورده شده است. تعلیقات دکتر قراملکی، متعدد است و همچنین با توجه به منزلت بلند علمی دکتر، بس سنجیده و مهم است؛ زیرا ایشان افزون بر تالیف و تدریس منطق، یکی از روش شناسان بزرگ ایران هم بشمار می روند و در این زمینه چند کتاب مهم و همچنین چندین مقاله علمی پدید آورده و ده ها کارگاه روش تحقیق برگزار کرده است و بنابراین مقایسه بین نظرات فخر رازی و کاتبی و ایشان قابل توجه و خواندنی است.
wikifeqh: منطق_الملخص_(کتاب)