ملیت

/melliyyat/

مترادف ملیت: قومیت، تابعیت، هویت ملی

معنی انگلیسی:
nationality, nationhood, race

لغت نامه دهخدا

ملیت. [ م ِل ْ لی ی َ ] ( از ع ، مص جعلی ، اِمص ) قومیت. مجموعه خصایص و صفات ملتی :
نه شیوه ملیت و نه رسم تمدن
نه رابطه طایفه نه قاعده حی.
ملک الشعرای بهار ( دیوان ج 2 ص 316 ).
|| به معنی تابعیت به کار رود و آن رابطه ای است سیاسی که فردی را به دولتی مرتبط می سازد بطوری که حقوق و تکالیف اصلی وی از همین رابطه ناشی می شود. ( از ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).

ملیت. [ م ِل ْ لی ] ( ع اِ ) برگ مرخ یا غلاف بار آن. ( منتهی الارب ). برگ درخت مرخ. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ملت بودن قومیت مجموعه صفات و خصایص یک ملت : [ نه شیوه ملیت و نه رسم تمدن نه رابطه طایفه نه قاعده حی . ] ( بهار ۳۱۶ : ۲ ) یا حس ملیت . احساس اینکه خود را در زمره افراد ملتی محسوب دارند و بدان افتخار کنند : [ نه امانت نه حس ملیت نه وظیفه نه پاکی نیت . ] ( بهار ۱٠۸ : ۲ )
برگ مرخ یا غلاف باران . برگ درخت مرخ .

فرهنگ معین

(مِ یَّ ) [ ع . ] (مص جع . ) قومیت ، آنچه مربوط به قوم و ملت باشد.

فرهنگستان زبان و ادب

[علوم سیاسی و روابط بین الملل] ← تابعیت

دانشنامه عمومی

ملیت (روزنامه). ملیت ( به ترکی استانبولی: Milliyet ) نام یکی از مهم ترین روزنامه های ترکیه است[ ۲] که از سال ۱۹۵۰ میلادی در شهر استانبول به زبان ترکی استانبولی و صورت روزنامه قطع بزرگ[ ۳] منتشر می شود. در سپتامبر ۲۰۰۹، روزنامه ملیت بایگانی دیجیتالی خود را افتتاح کرد. [ ۴]
احمد آلتان
دویگو آسنا
محمدعلی بیراند
اورهان بوران
جان دوندار
اسماعیل جم
پیامی صفا
• اس تملکوران
عکس ملیت (روزنامه)عکس ملیت (روزنامه)

ملیت (کانی). ملیت ( به انگلیسی: Mellite ) با فرمول شیمیایی Al2. 18H2O از مجموعه کانی هاست و دارای لومینسانس آبی - در آب گرم از هم می پاشد. از کلمه لاتین mel به معنای عسل گرفته شده است. در HNO۳ و KOH محلول است. Al2O۳:۱۴٫۳٪ C:۲۰٫۱۵٪ O:۲۰٫۱۵٪ H2O:۴۵٫۴٪ برای اولین بار در مجارستان کشف شد و از نظر شکل بلور: هرمی، رنگ: زردعسلی - قهوه ای طلائی - متمایل به قهوه ای تا متمایل به قرمز، شفافیت: شفاف - نیمه شفاف، شکستگی: صدفی، جلا: شیشه ای - ابریشمی، رخ: ناکامل - مطابق با /۰۱۱/، سیستم تبلور: تتراگونال و در رده بندی مواد آلی است و منشأ تشکیل آن ثانوی است.
همایند کانی شناسی ( پارانژ ) آن - زغال است ، از نظر ژیزمان بلوری - اگرگاتهای توده ای - دانه ای کمیاب است و بیشتر در مجارستان، آلمان شرقی، چک اسلواکی، یافت می شود.
عکس ملیت (کانی)عکس ملیت (کانی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:ملت

مترادف ها

partiality (اسم)
طرفداری، تعصب، غرض، علاقه شدید به چیزی، ملیت، جانبداری

nationality (اسم)
تابعیت، ملیت

فارسی به عربی

جنسیة , قومیة

پیشنهاد کاربران

🔹
نوواژه برای جایگزینیِ #nation به معنای ملت، یا کشوری با مردمانی که در یک مرز جغرافیاییِ معین زندگی می کنند و دولت، زبان، فرهنگ، تاریخ و علاقمندی های مشترک دارند.
ا↙️
#زتان 👈 zotān 👈 زت ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ zanH به معنای زاییدن ) - - ان ( پسوندِ نسبت، مقایسه کنید با یِکان )
...
[مشاهده متن کامل]

رویِ هم به معنای مردمانی که در جایی مشترک زایشی مشترک داشته اند.
🔹 توجه:
واژه ی زُتان با واژه ی #nation در زبان انگلیسی
هم ریشه است. هر دو از ریشه ی پورواهندواروپاییِ - gene گرفته شده اند. و البته، همانطور که گفته شد ریشه ی نیاایرانیِ #زتان نیز zanH است. ( پایینِ صفحه را ببینید. )
🔸 مثال:
۱ - ٱلمانی ها زُتانی ( ملتی ) هستند که به نظم و آراستگی نامور شده اند
۲ - همه ی زُتان های ( کشور - ملت های ) دنیا در آن گردهمایی شرکت داشتند.
🔹 نکته:
ملت برای جایگزینیِ nation واژه ی دقیقی نیست. درواقع، nation اشاره ی همزمان به کشور و ملت به عنوانِ یک امرِ یگانه دارد. این موضوع در مثالِ بالا بخوبی آشکار شده است.
🔺 توجه:
🔹 #national
🔹 #زتانی ( ملّی - کشوری )
🔸 #international
🔸 #میان زتانی
یا: #بینازتانی ( بین المللی - کشوری )
🔹 #nationalist
🔹 #زتان گرا
یا: #زتان باور
یا: #زتان دوست
🔸 #nationality
🔸 #زتانیگی
یا: #زتانه ( ملیت - کشور )
🔹 #nationalize
🔹 #زتانیدن ( ملی - کشوری کردن )
یا: #زتانی کردن
🔸 #nationalization
🔸 #زتانش
🔹 هم ریشه های دیگرِ #زتان در زبان های ایرانی:
اوستایی 👈 زاییدن ➖ - ( za ( n
فارسی میانه 👈 زادن، زاده شدن ➖ - zā
پارتی 👈 زادن، زاده شدن ➖ z�y
سغدی 👈 زاده شدن ➖ j�y��
خوارزمی 👈 زاده ➖ z�d
فارسی 👈 زادن، زهیدن، زاییدن و . . .
بلوچی 👈 زادن ➖ zāt
کردی 👈 زادن ➖ zāyīn
تاتی 👈 زادن ➖ zās
گیلکی 👈 زادن ➖ zaan
آسی 👈 زادن ➖ zajyn
پشتو 👈 زاده شدن ➖ zōwul
شغنی 👈 زادن ➖ zōd
سریکلی 👈 زادن ➖ zůd
یغنوبی 👈 فرزند، کودک ➖ žuta
سانسکریت 👈 فرآوردن، ساختن ➖ jan
لاتینی 👈 زاده ➖ nātus
انگلیسی 👈 ملت ➖ nation
بنگالی ( ؟ ) 👈 ملت ➖ jāti
سینالایی ( ؟ ) 👈 ملت ➖ jātiya
🔻🔻🔻
#JavidPajin 👈 کانال واژه افزایی

ریشه میهنی
ریشه مرزی
ما برابر راستی برای این واژه نداریم، چون ساختار گوفته های ما نیازی بر این ندارد.
برای نمونه:
ملیت ایشان چیست؟ = ایشان کجایی هستند؟
تابعیت فرهنگستان دارد= شهروند فرهنگستان است
شهروندی، وابستگی کشوری/میهنی
سرزمینی ،
سرزمین وابسته ،
Nationality = سرزمین بالنده یا بزرگ شده
International = بین سرزمینی
سلام . در بخش فرهنگ فارسی رفرنس نوشته شده ( بهار ) لطفا توضیح میدین کدام منبع مورد نظر است؟ چون میخوام ارجاع بدم متوجه نشدم به کدوم کتاب رفرنس داده شده اینجا
اسلام با ملیت مخالف است امام ( رهنی )
جایگزین پسوند�یت� عربی در پارسی�ی� است. پس ملییت میشود توده گرایی

بپرس