معنویت گرایی جدید در ایران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] معنویت گرایی جدید در ایران، که امروزه رشد زیادی هم کرده است دلایلی دارد. مهم ترین علت رواج جنبش های نوپدید دینی و مؤلفه های آن به عنوان گرایش های باطنی و معنوی در میان جوانان ایرانی، به روز نشدن معنویت ایرانی ـ اسلامی است. در این مقاله تلاش می شود تا در یازده محور کلی به بررسی تفاوت های فرهنگی و دینی جامعه ایران با تعالیم جنبش های نوپدید دینی اشاره شود.
از این رو، نخست به بررسی ویژگی های فرهنگ پرداخته می شود و مؤلفه های کلی در جنبش های نوپدید دینی را برمی شماریم؛ مؤلفه های از قبیل: انسان محوری، تناسخ گرایی، لاابالی گری، دنیا گرایی، عشق جنسی، تفکر گریزی و همچنین تفکر ستیزی، خرافه پنداری، تکثر پذیری و تعبد کورکورانه و برای این مؤلفه ها از پنج فرقه اکنکار (Eckankar) اشو، (Osho) ساتیاسای بابا، (Sathya Sai Baba) کریشنامورتی (Krishna Murti) و کارلوس کاستاندا (Carlos Castaneda.) شاهد مثال هایی می آوریم، سپس بر اساس اعتقادات فرهنگی ـ دینی به بررسی و نقد آنان همت می گماریم. در آخر نگارنده، گسترش روزافزون جنبش های نوپدید دینی در ایران را نمونه ای از تهاجم فرهنگی معرفی می کند هرچند که در پس آن معتقد است، علت استقبال جوانان ایرانی از معنویت نوین، نهفته در به روز نشدن تعالیم معنوی ـ عرفانی آن ها است.
مقدمه
تعالیم جریان های نوپدید دینی، متاثر از مؤلفه های فکری ـ فلسفی مدرنیسم است. گزاره هایی که به شدت با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی مردمان در تقابل است. از این رو، گسترش چنین جریان هایی در ایران، حرکتی برای ایجاد تغییرات اساسی در فرهنگ بومی است. نگارنده در این مجال تلاش می کند تا بعد از مختصر توضیحاتی در باب فرهنگ و مسائل مرتبط با آن، برخی خصوصیات مهم جریان های نوپدید دینی را که در مقابل فرهنگ معنوی ایرانیان است را باز شمارد.فرهنگ عبارت است از هرآنچه که در یک جامعه معین کسب می کنیم، می آموزیم و می توانیم انتقال دهیم. در فرهنگ، مجموع حیات اجتماعی از زیربناهای فنی و سازمان های نمادی گرفته تا اشکال صور بیان و حیات روانی مدنظر قرار می گیرد و تمامی آنان همچون نظامی ارزشی تلقی می شود. بنابراین، ممکن نیست که فرهنگ جدای از جامعه یا جامعه جدای از فرهنگ باشد. هرجا که جامعه هست، فرهنگ منطبق با آن وجود دارد و به دلیل این که جوامع با هم متفاوتند، فرهنگ جوامع نیز با هم متفاوت است. برای مثال یکی از تفاوت های فرهنگی غرب و شرق این است که توله سگ هایی که در اروپا به عنوان حیوان خانگی از آن ها مراقبت می شود، ممکن است در چین به عنوان غذای مخصوص و محبوب یک خانواده فروخته شود. ارزش ها (Values) و هنجارهای فرهنگی (Cultural Norm) به طور غالب در طول زمان تغییر می کنند. بسیاری از هنجارهایی که ما اکنون در زندگی شخصی خویش بدیهی می انگاریم حتی چند دهه قبل، با ارزش های مورد اعتقاد همگان تناقض داشت. برای مثال تا چند دهه گذشته در شهرهای بزرگ ایران صحبت زوجین قبل از ازدواج امری خلاف پنداشته می شد، حال آن که اکنون نه تنها ناپسندیده نیست، بلکه در بسیاری موارد به اجبار والدین شرایط آن فراهم می شود.البته همه جامعه شناسان اتفاق نظر دارند که ارزش ها و هنجارهای فرهنگی به صورت تدریجی، آهسته، سخت و البته طبیعی، طی سالیان متمادی دستخوش تحول می شوند. دگرگونی فرهنگی (Cultural Chang) اصلی ثابت در جامعه شناسی نشان از واقعیتی دیگر دارد که از آن به «فرهنگ پذیری» (Acculturation) یاد می کنیم. گاهی اتفاق می افتد که عنصری فرهنگی از فرهنگ دیگر گرفته می شود؛ این جریان، فرآیند فرهنگ پذیری نامیده می شود. در چنین وضعیتی دگرگونی رخ می دهد. هرچند این دگرگونی ممکن است در فرهنگی بسیار عمیق تر از فرهنگ دیگر باشد. هرچند علل فرهنگ پذیری و در پی آن دگرگونی فرهنگی ریشه در نیاز های شناخته شده، دگرگونی در جمعیت، محیط طبیعی و تغییر تکنولوژی دارد، اما آنچه مربوط به بحث ما است، چگونگی روابط بین فرهنگ ها و همین طور، نحوه های اثرپذیری فرهنگ هاست.
روش های اثرپذیری فرهنگ ها
می توان انواع روش های اثرپذیری فرهنگ ها را به دو بخش تقسیم کرد: تهاجم فرهنگی و مبادله فرهنگی. تهاجم فرهنگی به معنی انتقال معانی میان نظام های فرهنگی بدون رضایت دوطرفه است. به عبارت دیگر، اگر یک نظام فرهنگی، ارزش های خود را با استفاده از قدرت بر نظام دیگری تحمیل کند، تهاجم فرهنگی صورت می گیرد. برخلاف مبادله فرهنگی که در آن، نظام ها توسعه یافته و تغییرات را برمی تابند؛ در تهاجم فرهنگی، ارزش های اصلی هر نظام مورد تردید قرار می گیرد و به مرور زمان نظام های ارزشی و فرهنگی از بین می روند.فرهنگ های مهاجم به طور معمول برای تضعیف و آسیب پذیر کردن فرهنگ دیگر، از روش های متفاوتی بهره می برند. در ایران غرب زدگی را به طور عام نمونه ای از آسیب پذیری در برابر تهاجم فرهنگی تلقی کرده اند و از مصادیق غرب زدگی را استقبال از جنبش های نوپدید دینی (New Religions Movements) می دانند.جنبش های نوپدید دینی، جریان های معنوی گرا، جریان تفکرات درون گرایی مدرن، معنویت مدرن و ادیان یا عرفان های (بسیار مهم و اساسی بوده و همچنان بحث درباره صحت و سقم تمام ادعاهای مربوطه منطقی به نظر می آید... ) نوظهور و…، همه نشان از واقعیتی دارد که در حال پیشرفت، تحول و زایشی نوین درعرصه معنویت گرایی معاصر است. منش این گونه جریان های باطنی، بر مبنای مخالفت یا بی اعتنایی به ادیان بزرگ است، نگاه این جریانات هیچ گاه از تحصیل تعالیم ادیان بزرگ پوشیده نیست. زیرا هرجا ضرورت یا مصلحتی احساس شده، تعالیم ادیان بزرگ در مسیر پیشرفت و جذابیت جنبش های نوپدید به کار رفته است.
علل گسترش جنبش های نو پدید
...

پیشنهاد کاربران

بپرس